- Nov
- 7,202
- 9,221
- مدالها
- 7
زمانی که اختلاف میان ام خاقان و مظفرالدین میرزا بالا گرفت، محمدعلی خان غفاری قاصد نامه ای شد که در آن مظفرالدین میرزا برای پدر خود به تهران فرستاد تا او را در جریان تصمیمش برای جدا شدن از ام خاقان بگذارد. وقتی او به تهران می رسد، شکوه السلطنه او را احضار می کند و می خواهد تا هر آنچه رأی شاه است به او خبر دهد و به او سفارش می کند تا کاری کند رأی سلطان صاحبقران بر جدایی این دو باشد: «مقرب الخاقان، میرزا محمدعلی خان، درباره حکم قمرالسلطنه چیزی به من نوشته بودند. خب شما حکم را ببرید. من می نویسم به قمرالسلطنه، سواد دستخط را گرفته می خوانم. شما به زودی به سلامت وارد شوید. به حضور مبارک که رسیدید و حکم را به نظر مبارک رساندید، آنچه رأی مبارک است، سربسته با تلگراف به من خبر بدهید که بدانم صلح می شود یا طلاق یا روانه طهران. چون هر سه فقره را شاه دستخط داده بودند از این سه فقره یکی را قبول بکنند... زبانی آنچه خیریت ولیعهد است از جانب من عرض بکنید و این فقره را یک طرفی بکنید. به خدا قسم من آرام ندارم. از دیوانگی های آن زن، عاقبت می ترسم خدای نکرده خلافی بکند که همه عاقل ها حیران بمانند... شماها خیلی باید در هر کاری مواظبت بکنید خاصه در خورد و خوراک ولیعهد که آن زن شعور در سر ندارد... بهتر است این کار را تمام بکنید. اگر محض بچه ها باشد? بچه ها را به طهران بیاورند من نگه می دارم والا خدمتکار دارند.»