- Apr
- 8
- 51
- مدالها
- 2
نام اثر:در جادههای تباهی
ژانر:تراژدی، عاشقانه
نویسنده:خورشید حقیقت
عضو گپ نظارت: (2)S.O.W
خلاصه:زندگی هر روز به ما مهر میورزد؛ هر مهر، یک تاوان!
پس ما هر روز در حال تاوان پس دادن هستیم؛ مثلاً تاوان هر بار نگاهت یک سیلی، تاوان هر بار بوییدنت یک زجر و تاوان هر آغاز، یک اتمام! اما هستند کسانی که دستانشان را در هم قلاب میکنند و از نقطهی اتمام، دوباره زندگی را آغاز میکنند... و این ما هستیم که اینبار، نقش آغاز از اتمام را به تصویر میکشیم!
مقدمه:آرزومِ چشمامو ببندم و باز کنم ببینم اینا همش یک خوابه!
کاشکی یه جایی، یک نفر منو از خواب بیدار کنه..
یادم نمیاد آخرین بار کی از ته دل خندیدم،کی از ته دل نفس کشیدم..
الکی میخندم:)
تا شاید یادم بره چند سالِ مردم..
یادمه یکی میگفت نمی تونی به بهشت برسی، بدون اینکه از جهنم رد بشی..
راست میگفت!
من الان درست وسط جهنمم...
انگار دنیا داشت ازما انتقام میگرفت، بابت تک تک روزایی که کنار هم بودیم و زندگی نکردیم..
اینبار همه تقصیرا گردن من..
من دوستش داشتم، بیشتر از خودم!
یک تلخی بی پایان، یک پایان تلخ..
من پایان تلخ و انتخاب کردم..
ژانر:تراژدی، عاشقانه
نویسنده:خورشید حقیقت
عضو گپ نظارت: (2)S.O.W
خلاصه:زندگی هر روز به ما مهر میورزد؛ هر مهر، یک تاوان!
پس ما هر روز در حال تاوان پس دادن هستیم؛ مثلاً تاوان هر بار نگاهت یک سیلی، تاوان هر بار بوییدنت یک زجر و تاوان هر آغاز، یک اتمام! اما هستند کسانی که دستانشان را در هم قلاب میکنند و از نقطهی اتمام، دوباره زندگی را آغاز میکنند... و این ما هستیم که اینبار، نقش آغاز از اتمام را به تصویر میکشیم!
مقدمه:آرزومِ چشمامو ببندم و باز کنم ببینم اینا همش یک خوابه!
کاشکی یه جایی، یک نفر منو از خواب بیدار کنه..
یادم نمیاد آخرین بار کی از ته دل خندیدم،کی از ته دل نفس کشیدم..
الکی میخندم:)
تا شاید یادم بره چند سالِ مردم..
یادمه یکی میگفت نمی تونی به بهشت برسی، بدون اینکه از جهنم رد بشی..
راست میگفت!
من الان درست وسط جهنمم...
انگار دنیا داشت ازما انتقام میگرفت، بابت تک تک روزایی که کنار هم بودیم و زندگی نکردیم..
اینبار همه تقصیرا گردن من..
من دوستش داشتم، بیشتر از خودم!
یک تلخی بی پایان، یک پایان تلخ..
من پایان تلخ و انتخاب کردم..
آخرین ویرایش: