- Apr
- 403
- 2,486
- مدالها
- 2
به نام خدایی که زندگی میبخشد.
🔷️کد دلنوشته:۰۱۵
نام دلنوشته: ذهنِ سوخته.
ژانر: عاشقانه، ترژادی
نام نویسنده: هدیه امیری
کپیست: @Tifani
مقدمه:
لبخندی کمرنگ بر لبان سرخ رنگش نشاند، با طنازی طرهای از موهایش را پشت گوش انداخت و با همان نازِ همیشگی صدایش گفت:
- الان از دستم ناراحت هستی؟
اَخمِ میان دو ابروی پسرک، برای تصدیق حرفش کافی بود. با غیظ زمزمه کرد:
- مشخص نیست؟
از تلخی کلامش، مچاله شدن قلبش را به خوبی احساس کرد. تقصیر خودش بود پس چرا ناراحت بود؟
دستش را پیش به سوی ابروی او برد؛ تنها سه بند انگشت بیشتر نمانده بود که گرهی اخم را باز کند. با تردید حرف دلش را بر زبان آورد:
- برای بخشیدن چیکار کنم؟
پاسخش تنها لبخند محو و اخم باز شده پسرک بود و حرارت کف دست دخترکِ مبهوت که در دستان او، گم شده بود!
⚠بر اساس واقعیت
آخرین ویرایش توسط مدیر: