نقد ادبی دلنوشته هیاهوی سکوت | اثر تارا مطلق کاربر رمان بوک

[ARMINA]

نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما
سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک
*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!
*همچنین پس از ارسال نقد این تایپک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!
*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
@Tara Motlagh
منتقد شما: @SHAHSANAM (:
مدیر تالار ادبیات: @شهرزاد قصه گو

 

[ARMINA]

بنام اوکه از نسبت محیط دایره به قطر آن آگاه است؛
نقد ادبی / دلنوشته هیاهوی سکوت
نویسنده: @Tara Motlagh
عنوان:
نخستین فاکتور جلب نظر خواننده عنوان است؛ عنوان باید از نظر ادبی، فاخر و قوی باشد. عنوان انتخابی توسط دلنویس «هیاهوی سکوت» بود که از نظر جذب مخاطب کشش لازم را داشت. تناقضی که در عنوان دیده می شد که حاصل از هیاهو و سکوت بود، مخاطب را ناخودآگاه به سوی خواندن اثر جذب می کرد. عنوان در بر دارنده‌ی مفهوم کلی اثر بود. با ژانر اثر نیز مرتبط بود و از نظر ادبی، هم تراز با متن بود.
بطور کلی عنوان از اندازه ای استاندارد، دور از کلیشه بودن، جذابیت و ارتباط با محتوا برخوردار بود.
البته واژه ی هیاهوی سکوت شاید تکراری بمظر بیاید و چندان نوآورانه و جدید نباشد. چون این نوع هیاهویی که در سکوت پنهان شده است، از موضوعات پرمخاطب و پرتکرار است اما کمتر دلنوشته ای با این عنوان و مضمون دیده می شود.
ژانر:
ژانر اثر استاندارد بود و دربردارنده ی مفهوم کلی اثر بود. اثر دارای یک ژانر بود که همان نیز ژانر قالب اثر بود و کل آن را شامل می شد.
خلاصه:
خلاصه یا همان مقدمه ی اثر از اندازه ای استاندارد برخوردار بود.
خلاصه به خوبی چکیده ای از اثر را به خواننده می داد و توسط دلنویس نوشته شده بود. و این نکته ی مثبتی برای اثر به شمار می رود.
از لحاظ سبک و لحن ادبی نیز با محتوا مرتبط و یکسان بود. نکات نگارشی در آن رعایت شده بود و با عنوان و ژانر مرتبط بود.
انسجام:
انسجام ادبی: لحن و سبک نوشته در تمامی اثر یکسان و هم وزن بود. لحن پارت ها نیز تقریباً مشابه بود و برخی جاها فراز و فرودهای بجایی در اثر دیده می شد.
انسجام نگارشی: تعداد خطوط هر پارت که در بحث انسجام نگارشی بررسی می شود نیز در تمامی پارت ها نزدیک بهم بود. اختلاف زیادی میان تعداد خطوط پارت‌ها دیده نمی شد.
انسجام محتوایی: پارت ها از نظر محتوا همه شبیه هم بودند. از آنجایی که هدف و مسیر در اثر مشخص بود، و دلنویس یک محور اصلی موضوع هیاهوی سکوت و ژانر اجتماعی را در پیش گرفته بود و این موضوع در تمامی پارت ها مشاهده میشد. اثر از انسجام محتوایی قابل قبولی برخوردار بود.
هدف یا محتوا:
محتوای بیان شده توسط چندان نوآورانه و جدید نبود. موضوع هیاهوی سکوت موضوعی آشناست و در این موضوعات نحوه ی پرداختن نویسنده بسیار مهم و مورد توجه است؛ زیرا عامل جذب مخاطب همان است. موضوع، موضوع خوبی بود و نحوه ی پرداختن نویسنده به آن نیز خوب بود و از آنجا که سخن کز دل برآید لا جرم بر دل نشیند، اثر سخنانی از دل برآمده بود و به دل مخاطب نیز می نشست.
دستور زبان:
اثر در طول نوشتن از یک لحن برخوردار بود: ادبی.
یکنواختی لحن اثر بسیار زیبا بود و با انکه مسائل عادی و روزمره ای را بیان می کرد اما ابهام و ثقیل بودن جمله بندی دلنویس، باعث می شد گاهی مخاطب دوباره متن را بخواند تا آن را متوجه شود و این اثر را زیباتر می کرد.
ایرادات نگارشی در اثر مشاهده نمی شد و تمامی نکات نگارشی و ویرایشی و درست نویسی در آن دیده می شد.
دستور ادبی:
متن همان‌طور که در بالا نیز بیان شد، از لحن ادبی برخوردار بود.
دلنویس از کلمات ثقیل و نامفهوم استفاده نکرده بود ولی همانطور که گفته شد بخوبی جمله بندی و مبهم نویسی را رعایت کرده بود.
آرایه های تشخیص و اغراق مکرراً در اثر دیده می شد. آرایه های تناقض و کنایه نیز در اثر دیده می شد.
بطور کلی دلنویس به خوبی از پس ادبی نوشتن بر آمده بود و یک اثر دلنشین و قابل فهم را نگاشته بود.
سخن پایانی منتقد:
از خواندن دلنوشته‌ی زیبایتان خیلی لذت بردم.
این دلنوشته به خوبی در تمامی اقشار جامعه، حس همزاد پنداری را بیدار می کند و برای تمامی افراد مناسب است.
در نهایت خداقوتی به دلنویس عزیز می گویم و امیدوارم موفقیت های زیبایشان را شاهد باشیم. ​

 

[Tara Motlagh]

ممنونم برای وقتی که گذاشتی عزیزدلم🌹