هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایلهایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کردهاند حذف کنند.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly. You should upgrade or use an alternative browser.
بسمه تعالی
نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقتبخیری خدمت شما
سپاسگذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک
*لطفا تا قبل از قرارگیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!
*همچنین پس از ارسال نقد این تایپک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!
*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، میتوانید شکایت خود را ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
«بنام او که از نسبت محیط دایره به قطر آن آگاه است.»
نقد دلنوشتهی کالبد مادرم
عنوان؛
عنوان یک دلنوشته باید در نگاه اول طوری باشد که خواننده هرچند کم و ناچیز به موضوع و ژانر دلنوشته پی ببرد. عنوان بایستی با مفهوم کلی اثر و ژانر مرتبط باشد و درونمایهی دلنوشته را در خود داشته باشد. در نگاه اول آنچه از عنوان (کالبد مادرم) میشد برداشت کرد یا نوشتهای محزون و تراژدی بود. یک عنوان دو واژهای که به معنایی به عنوان مادری بود که فقط جسم از آن باقی مانده و میتوانست به عنوان مادر فوت شده به کار رود که خواننده را از غم و حزن موجود در دلنوشته آگاه میکرد. نخستین فاکتوری که موجب جلب نظر، و توجه به هر نوشتهای میشود عنوان آن نوشته است. بدیهی است که عنوان دلنوشته بایستی از جذب و کشش بالایی برخودارد باشد و مخاطب را مجذوب و تشویق برای خواندن اثر کند. عنوان انتخابی از جذب و کشش بالایی برخوردار بود و احساس عشق و علاقه به مادر را در خواننده زنده میکرد و او را به خواندن دلنوشته جذب میکرد. عنوان بایستی با بار ادبی دلنوشته یکسان و همتراز باشد. یعنی از نظر سطح ادبی، در یک سطح با دلنوشته قرار داشته باشد و بار ادبی آن با دلنوشته زیاد متفاوت نباشد. برای مثال اگر دلنوشتهای دارای لحن و واژگان ادبیست بهتر است که عنوان آن مثلاً با لحن و واژگان عامیانه نباشد و برعکس. لحن و واژگان عنوان ادبی بود و از واژه کالبد به جای جسم استفاده شده بود که واژهای متفاوتتر و کم کاربردتر و ادبیتر بود که هم سطح از نظر ادبی با دلنوشته بود. عنوان دلنوشته باید از ترکیب کلماتی که تشکیل شده باشد که علاوه بر تکراری نبودن، با یکدیگر ترکیب زیبایی ایجاد کرده و جذابیت داشته باشد. دو واژهای که در عمان از آنها استفاده شده بود علاوه بر بررسی تک تک آنها ترکیب آنها با یکدیگر ترکیب زیبایی را ایجاد کرده بود که باعث جذب بالای خواننده و جذابیت عنوان میشد. همچنین برای دلنوشته که یک اثر ادبی است بهتر است از عنوانهای نسبتا کوتاه استفاده کرد زیرا ماندگاری بیشتری در ذهن خواننده دارند؛ نامهای طولانی را به شرطی میتوانیم از اندازه انها چشم پوشی کنیم که کلمات که ترکیب ایجاد شده جذابیت خاصی داشته باشد. در عنوان دلنوشته از دو واژه انتخاب شده بود این اندازه از نظر استاندارد بودن استاندارد است اما از آنجایی که اندازهاش از اندازه تک واژهایها طولانیتر است و خیلی کوتاه نیست اما جذابیت عنوان و رساندن مفهوم و احساسات کلی دلنوشته در این دو واژه جذابیت عنوان را بسیار میافزود طولانی بودن آن جذابیت آن را نمی کاست.
ژانر:
ژانر یک دلنوشته در واقع بیانگر این موضوع است که دلنوشته در چه حیطه و سبکی نگارش شده و چه احساساتی را در بر میگیرد. ژانر دلنوشته تراژدی بود که دقیقاً احساسات و سبک دلنوشته را به خواننده منتقل میکرد. ژانر به طور کامل دربردارنده دلنوشته و احساسات و مفهوم آن بود. همچنین دلنویس باید در انتخاب ژانر دقت کافی به خرج دهد، ژانر یا ژانرهای انتخابی باید همگی در دلنوشته به طور یکسان و یکدست استفاده شده باشند. برای مثال اگر نویسنده در یک پارت فقط غم و اندوه را بکار برده اما در بقیه پارتها نه نیازی نیست که ژانر تراژدی را جزو ژانرها قرار دهیم. ژانر دلنوشته تک ژانر و تراژدی بود که نیازی به تعیین کردن ژانر قالب در دلنوشته نیست. تک ژانر تراژدی در این دلنوشته به طور کامل در جای جای دلنوشته دیده میشد. ژانر تراژدی به طور کامل میتوانست احساسات دلنوشته را در بر بگیرد. همچنین پیشنهاد میشود از انتخاب بیش از دو ژانر در دلنوشته پرهیز شود.
مقدمه:
مقدمه سرآغاز دلنوشته است و باید چکیدهای از احساسات به کار رفته در دلنوشته باشد. همچنین مقدمه باید جامع و کامل باشد، به بیانی دیگر اول و پایان حرفهای گفته شده در مقدمه مشخص باشد. مقدمه توسط خود نویسنده نوشته شده است و نویسنده با انتخاب جملات زیبا، تاثیرگذار و ادبی خود جذابیت خوبی به آن داده است.
مقدمه دلنوشتهای با ژانر تراژدی این توقع را در خواننده برمیانگیزد که با موضوعی که درد و غم انسان را نشان میدهد روبهرو شود. این امر به خوبی در مقدمه مشاهده میشود. دلنویس در آغاز از شکافته شدن کالبد و جسم مادرش سخن می گوید که نشان دهندهی حزن و اندوه او پس از مرگ مادرش است.
«هنگامی که کالبد مادرم را شکافتند
گویی تمام دلش، برای من سوخته بود!»
این بخش به عنوان مقدمه دلنوشته آغاز نسبتا خوبی به شمار میآید؛ جملهای هرچند ساده اما برانگیزاننده احساسات تلخ ناشی از مرگ مادر است.
در بخش بعدی از مقدمه یعنی بدنه ی آن بنویس در مورد بدیهایی که خودش در حق مادرش کرده بود صحبت میکند.
«دلش خوشبخت نبود زیرا من مرتکب شدهام
بگذار بهمن یخ زده نسیان
مرا در کام خود فرو ببرد که اورا خوشبخت نکردهام!»
نویسنده در بدنه مقدمه بیان میکند که نتوانسته است انتظاراتی که خودش از خودش در مورد مادرش داشته است را برآورده کند و این او را ناراحت میکند اما به طور نامحسوسی اشاره میکند که مادرش هیچ انتظاری از او ندارد. این بخش از سرنوشت بسیار دلنشین است و با احساسات خواننده همسو است چرا که هر خوانندهای میتواند این سخنان را درک و احساس کند چرا که آنها ملموس هستند و همه آنها را تجربه میکنند.
در بخش بعدی دلنویس و انتهای مقدمه، دلنویس مجدداً در مورد اینکه از برآورده نشدن انتظارات خودش از خودش در برابر مادرش ناراحت است صحبت میکند. در اینجا بنویس با حزن و تراژدی مقدمه را به پایان میرساند و خواننده را با احساس غم و ناراحتی راهی خواندن دلنوشتهای تراژدی میسازد.
«من به آن خ*یانت کردم
از این رو که هیچوقت خوشبخت نبوده است...»
مجدداً میبینیم که دلنویس بیان میدارد که چون نتوانسته است مادرش را خوشبخت کند و بخش کوچکی از محبت های او را جبران کند خودش را به خ*یانت متهم میکند یعنی آنقدری در حق مادرش کم کاری کرده است یا مثل همه ی انسان ها موجب ناراحتی و سختی کشیدن مادرش شده است که این چنین خود را سرزنش میکند.
مهم ترین نکته مثبت مقدمه که موجب جذابیت آن میشود باورپذیری بالای آن است و اینکه بیشتر و عموم مخاطبان سخنان دلنویس را درک میکنند.
همچنین مقدمه با عنوان و ژانرها متناسب است و اندازه مطلوبی دارد. نکات نگارشی نیز در مقدمه به خوبی به کار گرفته شدهاند.
انسجام:
بین پارتهای یک دلنوشته ادبی میبایست انسجام برقرار باشد. انسجام از لحاظ ادبی، نگارشی و محتوایی بررسی خواهد شد. انسجام ادبی
انسجام ادبی در همه پارتها دیده میشود، لحن در همه آنها ادبیست و در دلنوشتهها شاهد پرش لحن نیستیم.
همچنین نویسنده از آرایههای تشخیص و تشبیه استفاده کرده است. انسجام نگارشی؛
رعایت اصول نگارشی در زیبایی و ظاهر متن تاثیر بسیاری دارد. علائم نگارشی کم و بیش رعایت شدهاند اما در برخی جملهها علامتها درست و بهجا گذاشته نشدهاند. فاصلهها و نیم فاصلهها رعایت شدهاند و اشتباهات املایی و تایپی در متن دیده نمیشود.
افعال هم متناسب با ضمایر انتخاب شدهاند. حجم دلنوشتهها با هم تفاوت چندانی ندارند و معمولا تفاوتشان بین ۲ تا ۳ خط است. انسجام محتوایی:
انسجام محتوایی در تمامی پارتها دیده میشود و تمامی پارت ها در موضوع نبود مادر یا ارزش او وقتی که نیست هستند و موضوع همهشان حول همین محور می چرخد و همه شان به ژانر تراژدی مرتبط هستند. هدف و محتوا:
هدف و ایده انتخابی نویسنده باید جدید و دور از کلیشه باشد. موضوع و ایده انتخابی دلنویس در مورد مادر و حال فرزند پس از او و رفتارهای مادر در قبال فرزند بود. سرشار از کلیشه میباشد و کلیشه در آن لبریز است اما آنچه در اینجا مهم است این است که موضوعاتی را انتخاب کنیم برای دلنوشتهای که حتی اگر کلیشهای هم باشد که هر قدر کلیشهای باشند باز هم از جذابیتشان کم نمیشود و موضوع مادر و صحبت کردن از ویژگیهای او نیز از همین موضوعات است. بنابراین از موضوع صحبت کرده و موضوعی را برای نوشتن انتخاب کرده است که هر چند تکرار کلیشهای اما جز تازهترینها برای ذهن دلنویس و خواننده است جذابیتی وصل نشدنی برای خواننده به ارمغان میآورد.
دستور زبان و اصول نگارشی:
بهتر است دلنوشته به زبان ادبی نوشته شود چرا که یک اثر ادبیست و این امر باعث زیبایی هرچه بیشتر متن میشود و در انتقال احساسات نویسنده به مخاطب کمک میکند. لحن دلنوشته ادبیست و در همه پارتها رعایت شده است.
دلنویس جملاتش را به صورتی نوشته که گاهی ارکان جمله جابهجا شدهاند. بیشتر جابهجایی فعل دیده میشود که فعل در ابتدای جمله قرار گرفته است و این امر به زیبایی و تاثیرگذاری جملات کمک کرده است.
دستور ادبی:
استفاده از آرایههای ادبی در دلنوشته بار معنایی ایجاد و همچنین زیبایی و تاثیرگذاری آن را بر مخاطب بیشتر میکند. دلنوشته زبان ادبی دارد و نویسنده بسیار کم از آرایههای ادبی استفاده کرده است. به طور مثال تشبیه «غروب بارور شده از سکوت» حس آمیزی و تشخیص «نسیم پاییزی میآید» و... .
حضور آرایههای ادبی در دلنوشته خیلی کم به چشم میآیند اما در همان چند مورد هم بسیار زیبا و تاثیرگذار هستند. مهمتر از آن هر آرایه در جای مناسب خود قرار گرفته بود و به جذابیت دلنوشته کمک میکرد. استفاده از کلمات جدید و متنوع به دلنوشته روح تازهای میبخشند و باعث زینت دلنوشته میشوند. نویسنده در اثر خود به خوبی به بازی با کلمات متنوع و زیبا و جدید پرداخته است. کلمههایی که چندان گنگ نیستند و معنایشان از میان جملهها پیداست. مانند: گلهای اطلسی، محفل عزای زنبقهای ارزانی، آوخ، و ...
در آخر آرزوی سلامتی و طول عمر برای همه ی مادرهای دنیا و شادی روح و جنت مکانی برای تمامی مادران در خاک خفته دارم 🖤
در مورد اسم
اندازش استاندارد هست و صرفا عنوانهای تک کلمهای استاندارد محسوب نمیشن
اگر ۳ کلمه یا بیشتر بود بله طولانی هست
و آرایههای ادبی من در مطلوب و رو به بالا استفاده کردم و متاسفانه سخن شما منتقد عزیز که گفتید کم بهره بردم قانع کننده نیست