جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی دیالوگ نویسی و نقد آن | انجمن رمان بوک

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته آموزش نقد توسط TANTO با نام دیالوگ نویسی و نقد آن | انجمن رمان بوک ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 422 بازدید, 12 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته آموزش نقد
نام موضوع دیالوگ نویسی و نقد آن | انجمن رمان بوک
نویسنده موضوع TANTO
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط TANTO
موضوع نویسنده

TANTO

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Jan
216
544
مدال‌ها
3
"به نام خدا"
خیلی کم پیش می‌آید که دیالوگ‌های عجیب و غریب بشنویم. از آن کمتر این است که دیالوگ عجیب و غریب بگوییم. یعنی معمولاً دیالوگ‌ها و گفتگوهایمان قابل پیش بینی و قابل حدس است. تکیه کلام‌های یکسان آدمها را می‌شناسیم، روش صحبت کردنشان را می‌دانیم و حتی منتظر هستیم که در زمان‌های خاص، اصوات مشخصی را بشنویم. اما وقتی می‌خواهیم یک گفتگوی ساده را بنویسیم، ذهنمان به این سمت نمی‌رود که دیالوگ نویسی در داستان، فقط اطلاعات دادن نیست! دیالوگ‌هایی که می‌نویسیم می‌توانند بسیار متفاوت باشند، اگر چند تا تکنیک ساده را رعایت کنیم. چند تا تکنیک که خیلی خیلی راحت قابل اجرا هستند، اما در نگاه اول به چشم نمی‌آیند. شاید بعد از خواندن این نکته‌ها در مورد دیالوگ نویسی به این فکر کنید که چه قدر ساده بود! اما آیا تا به حال از آنها استفاده کرده اید؟
 
موضوع نویسنده

TANTO

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Jan
216
544
مدال‌ها
3
هر سوالی را نباید جواب داد!
دیالوگ نویسی به شیوه سوال و جواب خیلی ساده است. یکی این بگوید، یکی آن بگوید. همان سین جیم معروف، این جا خیلی به کارمان می‌آید! اما تا حالا آدم‌هایی را ندیدید که جواب سوالمان را ندهند؟! چه طور جواب سوال ما را نمی‌دهند؟ به این نکته ساده دقت کنید. خیلی وقت‌ها، سوال‌ها بی جواب می‌مانند. یا کسی جواب نمی‌دهد، یا از جواب دادن طفره می‌رود، موضوع را عوض می‌کند، برای خودش بهانه تراشی می‌کند، سرش را برمی گرداند. مخصوصاً وقتی که دوست نداشته باشد جواب شما را بدهد. یا جواب ندادن برایش منفعت داشته باشد!

ماتش برده و در عالم خودش است!
حتماً شده که در حال حرف زدن با کسی باشید، و ناگهان متوجه شوید که طرف مقابل اصلاً به حرف‌های شما گوش نمی‌داده است! خب آدم حسابی، پس من دارم با کی حرف می‌زنم؟ اما وقتی می‌خواهیم دیالوگ نویسی کنیم، اصلاً یادمان نمی‌آید که آدم‌ها از این کارها زیاد می‌کنند. وسط صحبت کردن ناگهان جمله ای می‌گوید که متوجه می‌شویم تا الان داشته با گوشی اش صحبت می‌کرده. یا توی ذهنش داشته با کسی دعوا می‌کرده و ناگهان کلمه ای از ذهنش درمی‌آید و همه چیز را نشان می‌دهد. حالا به این فکر کنید که چند بار از این اتفاقات برایتان افتاده و چند بار از این کارها توی داستانتان کرده اید؟
 
موضوع نویسنده

TANTO

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Jan
216
544
مدال‌ها
3
دیالوگ نویسی با سکوت!
جواب خیلی از سوال‌ها سکوت است! زل زدن، خیره شدن به آسمان، ور رفتن با کتاب… اما آخرش سکوت است. گاهی هر دو طرف، جواب سوال را می‌دانند وچیزی نمی‌گویند. گاهی هر دو طرف دوست دارند گفتگو ادامه پیدا نکند. و سکوت می‌کنند. خودتان چند بار در جواب حرف‌های آدم‌ها سکوت کرده اید. چند بار دلتان خواسته که مکالمه تمام شود و چیزی نگفته اید! دیالوگ نویسی با سکوت به همین سادگی است. فقط کافی است بدانید کجا باید سکوت کرد و چیزی نگفت. در حالی که همه از موضوعی که در موردش صحبت می‌شود، آگاهند. و فقط یک نفر چیزی نمی‌داند و بهتر است جلویش سکوت کنیم.
 
موضوع نویسنده

TANTO

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Jan
216
544
مدال‌ها
3
دیالوگ نویسی با رمز و اشاره
نشود فاش کسی آن چه میان من و توست! از این اشارات نظر بارها و بارها استفاده کرده ایم. یک اشاره کوچک کافی است تا کسی دیگر، نکته‌ی درون حرف‌های ما را دریافت کند. حتماً نباید برای انتقال اطلاعات کلامی از دیالوگ نویسی استفاده کرد. یک پا تکان دادن، پای کسی را لگد کردن، با ارنج به کسی زدن، دست کسی را گرفتن، و کارهای دیگری مثل این، می‌توانند به راحتی جای دیالوگ را بگیرند. اگر دنبال نوشتن دیالوگ‌هایی هستید که دهان دیگران را باز بگذارد، بهتر است یاد بگیرید که کجا باید سکوت کرد. استفاده بیجا از دیالوگ نویسی نه تنها اثر خود را از دست می‌دهد، بلکه باعث می‌شود که دیالوگ‌ها غیر طبیعی هم به نظر برسند! به همین سادگی!
 
موضوع نویسنده

TANTO

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Jan
216
544
مدال‌ها
3
همه‌ی ما برای خودمان «فرهنگ لغاتی» نانوشته داریم و با «دایره‌ی واژگانی» خاصی با دیگران حرف می‌زنیم.
حجم و محدوده‌ی فرهنگ لغت ما شاید کوچک‌تر از یک‌ بیستم واژه‌نامه‌های «معین» و «دهخدا» باشد. و یا کم‌تر حتا.
دایره‌ی واژگانی من با نان‌وای شصت‌ساله‌ی کوچه‌ی پشتی تفاوت‌های زیادی دارد. من احتمالاً در زندگی روزمره‌ام، هیچ‌وقت مثل پسرخاله‌‌‌ام، محسن (که حالا برای خودش شوفر هجده‌چرخ ماهری شده) برای دست انداختن رفیقم نخواهم گفت که «دیفرانسیلت از دنده‌هات نزنه بیرون!»
یا دکترکرم‌اللهی، سر کلاس نظریه‌های جامعه‌شناسی، هیچ‌وقت برای رد کردن حرف مارکس نخواهد گفت: «لات سیبیل چخماقی چه زر مفتی زده!»
مهم‌تر آن‌که:
دایره‌ی واژه‌ها محدود به «لغت‌ها» و «کلمه‌ها» نمی‌شود:
لحن کلام،عبارت‌ها و چینش کلمه‌ها در کنار هم، ضرب‌المثل‌ها ، جک‌ها، تکیه‌کلام‌ها و ... همه‌ و همه بخشی از دایره‌ی واژه‌هاست.
پس بدانیم و یادمان نرود که:
همه‌ی آدم‌ها، بزرگ و کوچک، زن و مرد، بی‌سواد و باسواد، دایره‌ی محدود و معینی برای کاربرد واژه‌ها دارند. محدوده‌‌ای مختص به خودشان.
 
موضوع نویسنده

TANTO

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Jan
216
544
مدال‌ها
3
لطفاً مثل خودت حرف بزن! |دیالوگ و شخصیت
فصل 4 از ساختن شخصیت‌ها حرف زدیم و فصل 5 را به روش‌هایی برای پردازش (بیان ویژگی‌های) شخصیت‌ها گذارندیم. یکی از روش‌ها «گفتار» بود. و گفتیم «نوع» حرف زدنِ شخصیت می‌تواند معرّف شخصیتش باشد.

اما نوع حرف زدن شخصیت را باید چطور فهمید؟
این‌جاست که همتی لازم‌تان می‌شود برای پیدا کردن «دایره‌ی واژه‌های» شخصیت‌های‌ داستان‌تان.
بعد از آن‌که شخصیت‌‌ها را ساختید، باید محدوده‌ی واژگانش را بشناسید. باید بدانید مرد 40 ساله‌ی شما، با توجه به شغلش، خانواده‌اش، تحصیلاتش و به‌طور کلی «تجربه‌های زیسته‌اش» در حرف زدن از چه واژه‌هایی استفاده می‌کند و چگونه کلمه‌ها را با هم ترکیب می‌کند.
نشناختن دایره‌ واژگانی شخصیت، نتیجه‌اش می‌شود این‌که در داستان شما، زن و مرد و کوچک و بزرگ، همه «مثل هم حرف خواهند زد» یا دقیق‌تر این‌که: همه مثل نویسنده‌ (که شما باشید) حرف خواهند زد. (رمان «شب ممکن» محمدحسن شهسواری را فقط برای این بخوانید که چند شخصیت را با دایره واژگان متفاوت کنار هم چیده است)
دایره‌ی واژگانی شما لزوماً با دایره‌ی واژگانی شخصیت‌های داستان‌تان یکی نیست.
پس لطفاً شخصیت‌های داستان‌تان را مجبور کنید مثل خودشان حرف بزنند.
 
موضوع نویسنده

TANTO

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Jan
216
544
مدال‌ها
3
بایدها و نبایدها |قوانین دیالوگ‌نویسی
(مطمئنم بعد از خواندن این چند قانون پی خواهید برد که «دیالوگ‌نویسی» یکی از سخت‌ترین بخش‌های داستان‌نویسی‌است. حق دارید. چون واقعا همین‌طور است. الکی نیست که هرکسی مثل داوودمیرباقری دیالوگ‌نویس نمی‌شود)
قانون اول
می‌دانم خیلی گیج‌کننده‌است. اما بالا بروید و پایین بیایید دیالوگ‌نویسی یک قانون عجیب‌غریب اما حیاتی دارد:
«دیالوگ نباید آن‌گونه که همه حرف می‌زنند باشد، بلکه باید آن‌گونه باشد که همه حرف می‌زنند»!!
توضیح:
تمام تلاش‌تان باید این باشد که دیالو‌گ‌تان عادی و کسل کننده به‌نظر نیاید. یعنی به نسبت حرف‌های روزمره خاص‌تر به‌نظر برسد. اما برندارید به اسم خاص‌ شدن دیالوگ‌های‌تان جوری دیالوگ بنویسید که «غیرقابل باور بشود»!
مثال: عدم رعایت این قانون «خیلی هوا سرد بود. همه‌ی تنم از سرما می‌لرزید»
مثال: رعایت قانون این قانون: «بس که از سرما لرزیدم دست و پام گره خورد»
نکته: برای مخاطب داستان، با پیچیده کردن بیش از حد دیالوگ، دست‌انداز درست نکنید!
قانون دوم
رعایت دایره‌ی واژگان و تناسب شخصیت با دیالوگ را که (همین بالا توضیحش گذشت) یادتان هست؟ همان.
قانون سوم
(هرچند شاید عمومیت نداشته باشد و یک جاهایی استنثنا پیدا شود اما) دیالوگ نباید طولانی باشد.
قرار نیست در دیالوگ شخصیت داستانت بیانیه صادر کند!
کلمات زائد را بریز دور و این‌طور خیال کن با خودت که شخصیت داستانت رو به احتضار است و دارد آخرین کلماتش را در فرصتی کم می‌گوید!! هم باید معنا را برساند هم باید در زمان صرفه‌جویی کند!
(نمی‌شود گفت چند کلمه و چند خط. سعی کنید بیش از یک خط دیالوگ‌تان طول نکشد)
 
موضوع نویسنده

TANTO

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Jan
216
544
مدال‌ها
3
- دیالوگ بین شخصیت ها لزومی ندارد عین واقعیت باشد. در گفتگوهای واقعی کلی حرفهای تکراری و پیش پا افتاده و بدون ظرفیت دراماتیک گفته می شود. فقط باید جایی از دیالوگ استفاده کرد که جز دیالوگ چاره ای نیست.

مثل این گفتگو:
سینا گفت: سلام.
مادرش جواب داد: علیک السلام.
سینا گفت: مادر جان خوبی؟
مادر گفت: خوبم تو چه طوری؟

—-
خب تمامی این گفتگوها را می شود در یک جمله خلاصه و روایت کرد:
سینا با مادرش احوالپرسی کرد.
(وارد ادامه مطلب شوید)
2- بهتر است گفتگو به صورت بیرونی یا درونی دارای جدال و کشمکش باشد. یعنی شخصیت ها همدیگر را وادار به کنش کنند. در داستان معمولا جواب عبارتی مثل "چه طوری؟" ، "خوبم" نیست. چیزی است که توجه مخاطب را به خودش جلب کند. مثل نمونه های زیر:
- چه طوری؟
1- هزار بار گفتم جورابات رو هر گوشه از این خونه پرت نکن. این هزار و یک بار.
2- چی شده حال مادرت رو می پرسی؟ نکنه باز پول تو جیبی میخوای.
3- مگه برات مهمه.
همانطور که می بینید در چنین شرایطی دیالوگها بسیار جذاب خواهد بود و نظر خوانندگان را به خود جلب خواهد کرد.


3- بهتر است تا آنجا که می توانیم گفتگو را شرح ندهیم و توصیف نکنیم، مثلا با عباراتی نظیر:
حمید لبهاش رو جوبید و گفت: ...
با صدای بلند فریاد زدم که: ...
با لحن سرزنشگری زیر گوشم گفت: ...

باید طوری دیالوگ ها را بنویسیم که حالت گوینده در خود جملاتی که می گوید القا شود. بنابراین باید کلمات را به دقت انتخاب کنیم. مثل تفاوت هایی که در عبارت های "بفرما، بتمرگ، بشین" وجود دارد. هر سه ی این عبارت ها از مخاطب می خواهد که بنشیند. یکی با احترام و ادب. دیگر با تحکم و بی ادبانه و سومی تقریبا خنثی.

4- دیالوگ بیشتر برای شخصیت پردازی و پیشبرد داستان هست. بهتر است از دادن اطلاعات زیاد در طی گفتگو خودداری کنیم و اطلاعات را به صورت مستقل به خواننده انتقال بدهیم. لزومی ندارد شخصیت ها در حین گفتگو از اتفاقات گذشته بگویند و درباره ی آدم ها و اشیا کلی اطلاعات بدهند.

5- در دیالوگ ها نبایدبرای انتقال برخی اطلاعات به خوانندگان، شخصیت ها راجع به چیزهایی حرف بزنند که خودشان از آنها آگاه هستند. مثلا گفتگوی زیر:
علی گفت: رضا جون، فردا جمعه است، اداره هم تعطیله، تو هم که کارمند اداره برق هستی قرار نیست سر کار بری. یه قرار بگذاریم بریم کوه؟

معلوم هست که تاکید نویسنده به کارمندی یکی از شخصیت ها صرفا برای این هست که مخاطب از شغل وی آگاه شود. در حالی که هیچکس موقع گفتگو به چنین مواردی اشاره نمی کند. همه ی اطلاعات را می شود به صورت مستقل از گفتگو آورد.
 
موضوع نویسنده

TANTO

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Jan
216
544
مدال‌ها
3
6- دیالوگ ها باید حدالمقدور موجز و کوتاه باشند و درونیات شخصیت را افشا بکنند. حس و حال شخصیت را در یک موقعیت خاص انتقال بدهند و باعث پیشبرد داستان رو به جلو شوند. در رمان های فارسی اینترنتی (اینستاگرامی و تلگرامی) نویسنده ها بسیار دمدستی با دیالوگ برخورد می کنند. در موارد بسیاری مشاهده کرده ام که کل رمان دیالوگ هست. انگار که نمایشنامه نوشته باشند. شخصیت ها بسیار حراف هستند و نویسنده خواسته است طنازی و شوخ طبعی به خرج دهد. همه ی شخصیت ها به یک شکل حرف می زنند، فارق از جنسیت، سن و سال و روحیات. در حالی که ما باید با دیالوگ شخصیت خلق بکنیم. دیالوگ ها باید بتوانند نشان دهند که گوینده زن هست یا مرد. پیرهست یا جوان. معمولا انسان های باتجربه و مسن در گفتگوهای شان از ضرب المثل ها و عبارات قدیمی استفاده می کنند و گفتارشان وزانتی دارد که در کلام یک جوان یا نوجوان نمی بینیم. همینطور هست تاثیر جنسیت. تکیه کلام ها و عادات کلامی هم بخش دیگری از این تشخص زبانی شخصیت ها هست که می تواند در گفتگوها نمود پیدا بکند.
 
موضوع نویسنده

TANTO

سطح
4
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Jan
216
544
مدال‌ها
3
تک گویی یا مونولوگ چیست؟!

تک گویی شیوه‌ای نمایشی است که از اواخر قرن ۱۹ در نمایشنامه‌نویسی و داستا‌ن‌نویسی متداول شده است. در این شیوه ذهن‌گرایی و درون‌گرایی مد نظر است که البته با دو رویکرد بیرونی و درونی ارائه می‌شود. در تک گویی درونی، آن چه در نمایش شنیده می‌شود، در خلوت و تنهایی شخصیت می‌گذرد

تک گویی شیوه‌ای نمایشی است که از اواخر قرن 19 در نمایشنامه‌نویسی و داستا‌ن‌نویسی متداول شده است. در این شیوه ذهن‌گرایی و درون‌گرایی مد نظر است که البته با دو رویکرد بیرونی و درونی ارائه می‌شود. در تک گویی درونی، آن چه در نمایش شنیده می‌شود، در خلوت و تنهایی شخصیت می‌گذرد، یعنی به نوعی شاهد واگویه‌های درونی شخصیت هستیم که در تنهایی‌اش صورت می‌گیرد. اما در تک گویی بیرونی، نوعی برون‌افکنی است که با صدای مشخص برای یک یا چند شنونده روایت می‌شود. البته در هر دو مورد تا حد زیادی نظم معمول در گفتار ذهنی و بیرونی بر هم ریخته است و این به دلیل بیماری شخصیت است. واگویه‌های درونی و بیرونی بیانگر تنهایی، وحشت، اضمحلال، روان‌پریشی، عصبانیت و خودخوری شخصیت است. در حالت معمول که فرد دچار چنین کنش‌های ابرازگرایانه نمی‌شود،‌ شخصیت به دنبال درمان خود انگیخته است و لازم است که از درون تنظیم شود. گاهی روانکاوان چنین وضعیتی را پیش می‌آورند تا به مرور شخصیت بیمار ذهنی و روانی به سمت و سوی بهبودی و تخلیه روانی پیش برود. گاهی نیز به طور طبیعی خود بیمار با یافتن آدم‌های مورد اعتماد یا در رویارویی با طبیعت به برون فکنی خود می‌پردازد. در هر دو صورت احتمال درمان وجود دارد. به خصوص اگر شخصیت بیمار با حمایت جدی اطرافیان روبه‌رو شود.
 
بالا پایین