جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

انشاء دیدن شکارچی از چشم یک آهو

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قفسه انشاء توسط نهال رادان با نام دیدن شکارچی از چشم یک آهو ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 169 بازدید, 1 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته قفسه انشاء
نام موضوع دیدن شکارچی از چشم یک آهو
نویسنده موضوع نهال رادان
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط نهال رادان
موضوع نویسنده

نهال رادان

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,274
3,390
مدال‌ها
7
موضوع: دیدن یک شکارچی از چشم آهو

ژانر: تراژدی
 
موضوع نویسنده

نهال رادان

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,274
3,390
مدال‌ها
7
چشمانم را که می‌گشایم مرگ را بر دیدگانم می‌بینم هر روز مرگ را در آغوش می‌گیرم. انسان‌هایی که تنها خودشان را می‌بینند.
آری؛ از اینکه هر روز مرگ را در آغوش می‌گيرم اندوهگین هستم.
امروز صبح وقتی از خواب بیدار شدم صداهای عجیبی از آن سوی درختان جنگل می امد هراسان بودم از اینکه اگر شکارچی پشت آن درختان باشد چه باید بکنم.
وای، وای حدسم درست بود یکی از همان ادم‌هاست همان‌هایی که نامهربان هستند.
با سلاحش به سمتم امد. می‌خواستم فرار کنم که دیدم مرد شکارچی دست برسرم کشیدوگفت:
- از من نترس من با پدرم به شکار امده‌ام. پدرم مرا مجبور کرده که این سلاح را بگیرم و اگر آهویی را دیدم او را شکار کنم ولی من اصلا دوست ندارم همچنین کاری کنم.
به صورت آن پسر خیره شدم وقتی خوب به چهره او نگاه کردم مهربانی در چشمانش موج می‌زد.
چهری زیبایی داشت.
حال فهمیدم که همه ی ادم‌ها مثل هم نیستند.
از این پس فهمیدم که اخلاق و رفتار همه‌ی آدم‌ها مثل هم نیست وهر فردی معیار های متفاوتی دارد. همه مثل هم نیستند زیرا اگر این چنین بود زندگی معنایی نداشت، دوست داشتن فایده ای نداشت.
 
بالا پایین