جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

درحال ترجمه دیوان اشعار شهریار|آسنا

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته کتاب‌های در حال ترجمه توسط اولدوز با نام دیوان اشعار شهریار|آسنا ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 408 بازدید, 5 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته کتاب‌های در حال ترجمه
نام موضوع دیوان اشعار شهریار|آسنا
نویسنده موضوع اولدوز
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط -pariya-
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,193
9,196
مدال‌ها
7
دیوان اشعار شهریار
شاعر: شهریار، حیدربابا
مترجم: عاطفه محمدی

 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,193
9,196
مدال‌ها
7

حیدر بابا، دنیا، دنیای دروغی
از سلیمان و نوح این دنیا مونده
بچه داده و به درد گرفتار میکنه این دنیا
به هر کی هر چی داده ازش گرفته
از افلاطون فقط یه اسم خشک و خالی مونده
حیدر بابا، رفقا همشون روی برگردوندن
یکی یکی منو تنها گذاشته و رهام کردن
چشمه هام، چراغ هام ،خشک و خاموش شدن
بد موقعی خورشید رفت و غروب شد
دنیا برام مثل خرابه شام شد
حیدر بابا، راهم از تو جدا شده
عمرم گذشت و نیومدم و دیر شد
هیچ وقت نفهمیدم زیبا رویانت چی شدن
نمی فهمیدم که زندگی پیچ و خم های زیادی دارد
گم شدنی هست، جدایی هست، مرگ هست

 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,193
9,196
مدال‌ها
7

حیدر بابا چو ابر شَخَد، غرید آسمان
از آب، سیلاب‌های خروشان شد روان
آن زمان دختران به تماشایش صف بسته
سلام من به بزرگان ایل
گاهی رَود نام من بر زبان‌ها!
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,193
9,196
مدال‌ها
7

دست بر گردن یار انداختم یار گریست و من گریستم!
همسایه ها جمع شدند، همه همسایه گریست و گریستم

به قله های پوشیده از برف حدیث جدایی گفتم
آهی كشید برفش گریست و من گریستم!

درختان انار طارم مرا دیدند به حرف آمدند
زیتون نازم را كشید و انار گریست و من گریستم

چون باد پائیزی وزیدن گرفت و گل های من به تاراج رفت
تا خبر به بلبل برسد خار گریست و من گریستم

حرف دل را چو با تار گفتم سیم هایش پاره پاره شد
با سوزی آرام تار گریست و من گریستم

گفتم كه حق با من است و سرم را به دار كشیدند
وقتی طناب دار گردنم را می فشرد دار گریست و من گریستم

نامم «جعفری» با قامتی كوتاه؛ با سی*ن*ه ای مالامال دردم
در حالی که جان به یار تقدیم می کردم یار گریست و من گریستم
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,193
9,196
مدال‌ها
7
بسیاری دلخور شده اند که چرا به آنها ناز کرده ای
من دلخورم که چرا به من کم ناز کرده ای

ناز را در این دل ویران، سلطان کرده ای
خانه ات آباد که به درویش عرض نیاز کرده ای

با هر نگاه مضراب مژگان را نواختهای
لحظه ای گوش بده که این قلب شکسته را چه ساز کرده ای
سربند را از سر باز کن و سنبل و سوسن بیفشان
تو عید ما هستی و زمستان ما را بهار کرده ای

تو آفتاب باش و بگذار غم ما برف کوه باشد که آب شود
اما تو کار مرا همه سوز و گداز کرده ای

من حال نگارش غزل در این معنا را ندارم
این تو هستی که پیر فرتوت را فرفره باز کرده ای

کاکلت را بالای سر جمع کرده و مثل تاج بسته ای
و از آن زلف طلایی برای آن، گل انداخته ای

آن طلا، دشت مغان است که بره ها پهلو به پهلو خوابیده اند
تو چشم گریان مرا در آنجا به رود ارس تبدیل کرده ای

این زیبایی که در جهان، خدا به تو داده
هر چقدر که می خواهی ناز کن که کم ناز کرده ای

مرا با این سخن(از چشم) انداختی و جدا شدی
می دانم، و این فاصله را با عده ای نامرد پر کرده ای!
 

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشد بخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
26,745
55,935
مدال‌ها
11
تاپیک تا برگشن مترجم بسته خواهد شد
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین