جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

نقد آثار کاربران [راهی جز او نیست] اثر «دردانه عوض زاده کاربر انجمن رمان بوک»

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد کتاب کاربران توسط دردانه با نام [راهی جز او نیست] اثر «دردانه عوض زاده کاربر انجمن رمان بوک» ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 2,633 بازدید, 50 پاسخ و 3 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد کتاب کاربران
نام موضوع [راهی جز او نیست] اثر «دردانه عوض زاده کاربر انجمن رمان بوک»
نویسنده موضوع دردانه
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط دردانه

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,898
6,481
مدال‌ها
3
سلام و درود خدمت نویسنده محترم :)

___________________________

عنوان: عنوان رمان شامل چهار حرف که عنوانی عجیب و گنگ به نظر میاد. شاید در نگاه اول این عنوان برای رمان مناسب نیاد اما با توجه به این‌که شخصیت اصلی که در بیشتر جملات زندگی بدون علی رو نمی‌تواند تصور کند، کاملا مناسب هست.

ژانر: انتخاب ژانر مناسب و متناسب با رمان هست.

سیر رمان: داستان رمان شروع سریعی داره و کاملا قابل درک هست. داستان جوری پیش می‌ره که هم زمان حال و هم زمان گذشته را به طور واضح می‌توان ترسیم کرد. اما نکته قابل توجه این رمان سرنوشت سارینا هست که باعث میشه مخاطب بخواد بدونه چه اتفاقی خواهد افتاد. آیا سارینا واقعا انتقام میگیره یا نه به دنبال دلیل رفتن علی میره.

شخصیت‌ها: به نظرم شخصیت اصلی یعنی سارینا خیلی رک و واضح بعد از خودکشی از علی می‌گفت که از نظر من کمی کلیشه‌ای بود. علی اینکار رو کرد و فلان. فکر می‌کنم توی همچین شرایطی آدم کم حرف میشه و حرفی نمی‌نه. همچنین توی رمان اشاره شده بود که سارینا با پدرش رابطه خوبی داره اما حتی توی گذشته هم تقریبا حرفی از رابطه خوب این دو نفر گفته نشده. این‌که پدرش میگه ولش کنید یا به حال خودش بزاریدش بیانگر ارتباط خوب نیست. شخصیت علی که از نظر خود سارینا پسری گوشه گیر و کم حرفه و نمی‌تونه با دخترا ارتباط خوبی داشته باشه چطوری انقدر در قرار اول خیلی راحت با سارینا حرف می‌زنه و می‌خواد عقایدش رو ثابت کنه که بعد ازدواج کنن!

نکات مثبت: تصویرسازی خوب این داستان قابل توجه هست. توصیف مکان، حال و هوای شخصیت‌ها، عنوان مناسب و.... از نکات مثبت این رمان به شمار می‌رود.

نکات ضعف: رابطه بین علی و سارینا کلیشه‌ای هست. چطور کسی که می‌خواد با طرف مقابلش ازدواج کنه اول می‌‌خواد عقایدش رو ثابت کنه و مثلا خدا رو بهش بشناسونه! این قسمت داستان برای من، خسته‌کننده بود و باعث شد من از این قسمت رد بشم! شاید بهتر بود که به مرور زمان سارینا خودش از عقاید علی خوشش میومد نه این‌که علی بیاد خدا رو به سارینا معرفی کنه و بحث بی‌خدایی سارینا مطرح می‌شد. من فکر می‌کنم همچین پسر‌هایی اول خانواده‌شون رو جلو می‌فرستن، چون خجالتی یا به قولی به خاطر عقایدشون راحت نمی‌تونن با دخترها ارتباط خوبی بگیرن.

_______________________________

جسارت نباشه، این‌ها همه نظرهای شخصی‌ام بودن، امیدوارم مفید بوده باشن :)
موفق باشید♡
 

Roma ce

سطح
0
 
Dena_Soren
گوینده انجمن
Jan
21
46
مدال‌ها
2
سلام و وقت بخیر خدمت
بسم رب نور💖
عنوان:برای کار های اول عنوان بدی نیست اما برای این ژانر و این احساس باز هم خیلی میتونست جالب تر باشه...
خلاصه:خلاصه داستان یکی از مهمترین بخش های داستان برای مخاطبه..چون افراد با خوندن خلاصه انتخاب میکنن که رمان شما رو بخونند یا نه.و اینکه اگر سعی کنی خلاصه فقط کوتاه شده داستان نباشه بهتره..مثلا میتونستی خلاصه رو یه همچین حالتی بنویسی:مثل ماه پشت ابر، افراد زیادی بر اثر نا ملایمات زندگی پشت ابری از غم غرق میشوند،اما باید دید زور کدام بیشتر است، ابر؟یا ماه؟! داستان دختری که عشق ضعیفش و کم رنگ اش کرده و پسری که ابری تیره شده بر روی روشنی ماه داستان.. چه کسی میداند پایان این داستان چطور رغم خواهد خورد؟.
سر آغار:اول اینکه بنظر شروع این داستان کمی غیر نرمال بود!
که این غیر نرمال بوندن هم میتونه صفت خوب باشه و هم بد، و بستگی به قلم نویسنده داره که چطور ازش استفاده کنه.
اما شروعش جوری بود که انگار خود نقش اصلی داره توی یک نامه به یک دوست یا آشنا داستان زندگیشو تعریف میکنه..
با این که این نوع سر آغاز در این رمان میتوانست خیلی بهتر باشه اما ادامه داستان خوب بود!
کلمات در این رمان بیان و احساس خوب و قوی دارند و با مخاطب ارتباط میگیرند و این یک نقطه قوت توی قلم نویسنده است!
تصاویر و احساسات به خوبی بیان شدند.و نویسنده خوب توانسته در این اثر گفتگو های دو نفره و افکار شخصیت ها را در کنار هم مدریت کند.
و به صورت حرفه ای گذشته شخصیت اصلی را به صورت مرور خاطرات با یکی از اعضای خانواده اش روایت کرده است.

خلاصه که من طرز قلمت و بیان احساسات شخصیت هارو خیلی دوست داشتم و امیدوارم همیشه موفق باشی و در بقیه اثارت درخشش بیشتری ازت ببینیم دردانه جان🌿🌔
 
موضوع نویسنده

دردانه

سطح
2
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jun
2,219
42,199
مدال‌ها
3
سلام و درود خدمت نویسنده محترم :)

___________________________

عنوان: عنوان رمان شامل چهار حرف که عنوانی عجیب و گنگ به نظر میاد. شاید در نگاه اول این عنوان برای رمان مناسب نیاد اما با توجه به این‌که شخصیت اصلی که در بیشتر جملات زندگی بدون علی رو نمی‌تواند تصور کند، کاملا مناسب هست.

ژانر: انتخاب ژانر مناسب و متناسب با رمان هست.

سیر رمان: داستان رمان شروع سریعی داره و کاملا قابل درک هست. داستان جوری پیش می‌ره که هم زمان حال و هم زمان گذشته را به طور واضح می‌توان ترسیم کرد. اما نکته قابل توجه این رمان سرنوشت سارینا هست که باعث میشه مخاطب بخواد بدونه چه اتفاقی خواهد افتاد. آیا سارینا واقعا انتقام میگیره یا نه به دنبال دلیل رفتن علی میره.

شخصیت‌ها: به نظرم شخصیت اصلی یعنی سارینا خیلی رک و واضح بعد از خودکشی از علی می‌گفت که از نظر من کمی کلیشه‌ای بود. علی اینکار رو کرد و فلان. فکر می‌کنم توی همچین شرایطی آدم کم حرف میشه و حرفی نمی‌نه. همچنین توی رمان اشاره شده بود که سارینا با پدرش رابطه خوبی داره اما حتی توی گذشته هم تقریبا حرفی از رابطه خوب این دو نفر گفته نشده. این‌که پدرش میگه ولش کنید یا به حال خودش بزاریدش بیانگر ارتباط خوب نیست. شخصیت علی که از نظر خود سارینا پسری گوشه گیر و کم حرفه و نمی‌تونه با دخترا ارتباط خوبی داشته باشه چطوری انقدر در قرار اول خیلی راحت با سارینا حرف می‌زنه و می‌خواد عقایدش رو ثابت کنه که بعد ازدواج کنن!

نکات مثبت: تصویرسازی خوب این داستان قابل توجه هست. توصیف مکان، حال و هوای شخصیت‌ها، عنوان مناسب و.... از نکات مثبت این رمان به شمار می‌رود.

نکات ضعف: رابطه بین علی و سارینا کلیشه‌ای هست. چطور کسی که می‌خواد با طرف مقابلش ازدواج کنه اول می‌‌خواد عقایدش رو ثابت کنه و مثلا خدا رو بهش بشناسونه! این قسمت داستان برای من، خسته‌کننده بود و باعث شد من از این قسمت رد بشم! شاید بهتر بود که به مرور زمان سارینا خودش از عقاید علی خوشش میومد نه این‌که علی بیاد خدا رو به سارینا معرفی کنه و بحث بی‌خدایی سارینا مطرح می‌شد. من فکر می‌کنم همچین پسر‌هایی اول خانواده‌شون رو جلو می‌فرستن، چون خجالتی یا به قولی به خاطر عقایدشون راحت نمی‌تونن با دخترها ارتباط خوبی بگیرن.

_______________________________

جسارت نباشه، این‌ها همه نظرهای شخصی‌ام بودن، امیدوارم مفید بوده باشن :)
موفق باشید♡
سلام
ممنونم که وقت گذاشتید و نقد کردید

درمورد سردی روابط پدر و دختر در ادامه رمان متوجه چرایی خواهید شد

درمورد شخصیت علی، مسئله اشتباهیست که سارینا درمورد او فکر میکند، سعی میکنم در ادامه اینو بازتر کنم

درمورد اعلام عقاید در جلسه اول بیشتر به عنوان دستاویزی فکر کردم که علی در آخرین لحظه به آن چنگ انداخت تا دیدارها را ادامه دهد
 
موضوع نویسنده

دردانه

سطح
2
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jun
2,219
42,199
مدال‌ها
3
سلام و وقت بخیر خدمت
بسم رب نور💖
عنوان:برای کار های اول عنوان بدی نیست اما برای این ژانر و این احساس باز هم خیلی میتونست جالب تر باشه...
خلاصه:خلاصه داستان یکی از مهمترین بخش های داستان برای مخاطبه..چون افراد با خوندن خلاصه انتخاب میکنن که رمان شما رو بخونند یا نه.و اینکه اگر سعی کنی خلاصه فقط کوتاه شده داستان نباشه بهتره..مثلا میتونستی خلاصه رو یه همچین حالتی بنویسی:مثل ماه پشت ابر، افراد زیادی بر اثر نا ملایمات زندگی پشت ابری از غم غرق میشوند،اما باید دید زور کدام بیشتر است، ابر؟یا ماه؟! داستان دختری که عشق ضعیفش و کم رنگ اش کرده و پسری که ابری تیره شده بر روی روشنی ماه داستان.. چه کسی میداند پایان این داستان چطور رغم خواهد خورد؟.
سر آغار:اول اینکه بنظر شروع این داستان کمی غیر نرمال بود!
که این غیر نرمال بوندن هم میتونه صفت خوب باشه و هم بد، و بستگی به قلم نویسنده داره که چطور ازش استفاده کنه.
اما شروعش جوری بود که انگار خود نقش اصلی داره توی یک نامه به یک دوست یا آشنا داستان زندگیشو تعریف میکنه..
با این که این نوع سر آغاز در این رمان میتوانست خیلی بهتر باشه اما ادامه داستان خوب بود!
کلمات در این رمان بیان و احساس خوب و قوی دارند و با مخاطب ارتباط میگیرند و این یک نقطه قوت توی قلم نویسنده است!
تصاویر و احساسات به خوبی بیان شدند.و نویسنده خوب توانسته در این اثر گفتگو های دو نفره و افکار شخصیت ها را در کنار هم مدریت کند.
و به صورت حرفه ای گذشته شخصیت اصلی را به صورت مرور خاطرات با یکی از اعضای خانواده اش روایت کرده است.

خلاصه که من طرز قلمت و بیان احساسات شخصیت هارو خیلی دوست داشتم و امیدوارم همیشه موفق باشی و در بقیه اثارت درخشش بیشتری ازت ببینیم دردانه جان🌿🌔
سلام

ممنونم از اینکه نظرتونو با من درمیان گذاشتید💐
 

مود

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
May
30
136
مدال‌ها
2
(عنوان) به نظرم عنوان جالب و زیبایی رو انتخاب کردن.
(جلد) به ژانری که انتخاب کردن می‌خوره و به نظرم عکس جذابی انتخاب کردن.
(ژانر) ژانر عاشقانه مثل نمک غذا می‌مونه که اگه زیاد بشه غذا شور میشه و اگه کم باشه یا اصلاً نباشه غذا لذتی نداره در نتیجه نباید شور عاشقانه بودنش در بیاد چون باعث خستگی میشه و اگه نباشه یه داستان خشک و خشن محسوب میشه و خواننده در هر دو حالت از خوندن رمان لذت نمی‌بره و شما چنین ایرادی به چشم نمی‌خورد.
(خلاصه)، به نظر من ایرادی نداشت.
(مقدمه)، این بیشتر اعتقادی ولی به نظر من دو خط آخر که گفته بودن( کاوش گذشته موجب رستگاری... )، یکم با عتقادات امروزی متناقض چون الان بیشتر مردم اعتقاد دارن که (هرچی توی گذشته اتفاق افتاده مال گذشته‌اس و کاوش کردن توی گذشته فقط باعث ناراحتی و بر هم خوردن آرامش میشه...)، فقط در صورتی دونستن گذشته موجب رستگاری میشه که در حال لطمه زدن به حال و آینده باشه و شما بخواید که مشکلات حال حاضر رو حل کنید و احتمال میدم رمان ایشون همین‌طوری باشه.
همون‌طور که گفتم این اعتقادیه ولی من طبق عقایدی که الان بیشتر ملاکه گفتم.
(شخصیت‌ها) از شخصیت ایران خوشم اومد چون سعی می‌کرد با منطق همه چیز رو حل کنه، در مورد شخصیت سارینا هم باید بگم یکم غیر منطقی که دختر مغروری مثل اون عاشق یه پسری شده باشه که به قول باباش آس و پاس بوده و در ضمن به نظرم بهتر بود که شخصیت سارینا یه خورده منطقی‌تر می‌بود چون هم مادر خوانده‌اش منطقیه و هم پدرش یجورایی خودکشی کردنش یه ذره با عقل جور در نمیاد.
در مورد موضوع که باید بگم به نظرم هر موضوعی اگر نویسنده‌ی علاقه‌مند و با استعداد داشته باشه می‌تونه فوق‌العاده باشه و موضوعی که ایشون انتخاب کردن عالیه و من با توجه به نوشته‌هاشون می‌تونم بگم که ایشون پتانسیل و استعداد نویسندگی رو دارن و خواننده خوب می‌تونه با نوشته‌هاشون ارتباط برقرار کنه، نوشته‌هاشون زبان ساده‌ای داره و موجب خستگی نمیشه، فقط به نظر من می‌تونستن که علاوه بر این‌که دارن حال حاضر رو توضیح میدن، در مورد گذشته هم توضیح می‌دادن مثلاً الان سارین دست به خودکشی زده بعد مثلاً یه پارت در مورد روزهای اول آشنایی و حتی قبل از اون باشه اینطوری هم زمان که حال و آینده رو توضیح میدن، گذشته رو هم توضیح بدن که خواننده کم‌کم با اوضاع آشنا بشه اینطوری خیلی جذاب‌تر میشه تا زمانی که یهو کل ماجرا تعریف بشه.
این‌ها نظرات من بود و امیدوارم که در آینده بدرخشند و شاهد آثار متعدد و فوق‌العاده‌ای از ایشون باشیم.
 
موضوع نویسنده

دردانه

سطح
2
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jun
2,219
42,199
مدال‌ها
3
(عنوان) به نظرم عنوان جالب و زیبایی رو انتخاب کردن.
(جلد) به ژانری که انتخاب کردن می‌خوره و به نظرم عکس جذابی انتخاب کردن.
(ژانر) ژانر عاشقانه مثل نمک غذا می‌مونه که اگه زیاد بشه غذا شور میشه و اگه کم باشه یا اصلاً نباشه غذا لذتی نداره در نتیجه نباید شور عاشقانه بودنش در بیاد چون باعث خستگی میشه و اگه نباشه یه داستان خشک و خشن محسوب میشه و خواننده در هر دو حالت از خوندن رمان لذت نمی‌بره و شما چنین ایرادی به چشم نمی‌خورد.
(خلاصه)، به نظر من ایرادی نداشت.
(مقدمه)، این بیشتر اعتقادی ولی به نظر من دو خط آخر که گفته بودن( کاوش گذشته موجب رستگاری... )، یکم با عتقادات امروزی متناقض چون الان بیشتر مردم اعتقاد دارن که (هرچی توی گذشته اتفاق افتاده مال گذشته‌اس و کاوش کردن توی گذشته فقط باعث ناراحتی و بر هم خوردن آرامش میشه...)، فقط در صورتی دونستن گذشته موجب رستگاری میشه که در حال لطمه زدن به حال و آینده باشه و شما بخواید که مشکلات حال حاضر رو حل کنید و احتمال میدم رمان ایشون همین‌طوری باشه.
همون‌طور که گفتم این اعتقادیه ولی من طبق عقایدی که الان بیشتر ملاکه گفتم.
(شخصیت‌ها) از شخصیت ایران خوشم اومد چون سعی می‌کرد با منطق همه چیز رو حل کنه، در مورد شخصیت سارینا هم باید بگم یکم غیر منطقی که دختر مغروری مثل اون عاشق یه پسری شده باشه که به قول باباش آس و پاس بوده و در ضمن به نظرم بهتر بود که شخصیت سارینا یه خورده منطقی‌تر می‌بود چون هم مادر خوانده‌اش منطقیه و هم پدرش یجورایی خودکشی کردنش یه ذره با عقل جور در نمیاد.
در مورد موضوع که باید بگم به نظرم هر موضوعی اگر نویسنده‌ی علاقه‌مند و با استعداد داشته باشه می‌تونه فوق‌العاده باشه و موضوعی که ایشون انتخاب کردن عالیه و من با توجه به نوشته‌هاشون می‌تونم بگم که ایشون پتانسیل و استعداد نویسندگی رو دارن و خواننده خوب می‌تونه با نوشته‌هاشون ارتباط برقرار کنه، نوشته‌هاشون زبان ساده‌ای داره و موجب خستگی نمیشه، فقط به نظر من می‌تونستن که علاوه بر این‌که دارن حال حاضر رو توضیح میدن، در مورد گذشته هم توضیح می‌دادن مثلاً الان سارین دست به خودکشی زده بعد مثلاً یه پارت در مورد روزهای اول آشنایی و حتی قبل از اون باشه اینطوری هم زمان که حال و آینده رو توضیح میدن، گذشته رو هم توضیح بدن که خواننده کم‌کم با اوضاع آشنا بشه اینطوری خیلی جذاب‌تر میشه تا زمانی که یهو کل ماجرا تعریف بشه.
این‌ها نظرات من بود و امیدوارم که در آینده بدرخشند و شاهد آثار متعدد و فوق‌العاده‌ای از ایشون باشیم.
ممنونم از اینکه وقت گذاشتید و نقد کردید💐
امیدوارم بازهم نظراتتون رو با من درمیان بگذارید
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: مود

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,852
28,302
مدال‌ها
9
سلام نویسنده عزیز
عنوان: عنوان رمانت راهی جز او نیست. تقریبا به خوبی نمی تونه مخاطب لازم رو جذب کنه. اما از طرفی عنوان با موضوع و پیرنگ رمان ارتباط داره.
جلد: میشد جلد بهاری انتخاب کرد اما این جلد خیلی هم بد نیست.
مقدمه: من شخصا مقدمه رو خیلی دوست داشتم. به نظرم به خوبی می‌تونه مخاطب جذب کنه و مخاطب رو مشتاق به خوندن رمان بکنه.
شروع : شروع داستان با کشمکش جالبی اتفاق افتاد که جذاب بود و خواننده رو به خوندن ادامه ی رمان ترغیب میکرد. در واقع این نوع شروع کردن یکی از نقاط قوت رمانت هست.
داستانت کشمکش و به قولی بالا و پایین داشت که رمان رو جذاب میکرد. اما خب توصیف و تعریفت از شخصیت ها کمی ضعیف بود. میشد بهتر و در پارت های اولیه اون هارو توصیف کنی.
به نظرم یکی از قسمت های مهم رمان انتخاب اسم شخصیت هست. این خیلی خوبه که از اسم های بدون کلیشه استفاده کردی و از این های معروف رمان های کلیشه ای استفاده نکردی.
رمانت کمی روند تندی داشت که زود از اتفاقات رد میشدی‌.
کمی هم روی شخصیت پردازی و دیالوگ نویسی دقت کن.
قلمت مانا🌹
 
موضوع نویسنده

دردانه

سطح
2
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jun
2,219
42,199
مدال‌ها
3
سلام نویسنده عزیز
عنوان: عنوان رمانت راهی جز او نیست. تقریبا به خوبی نمی تونه مخاطب لازم رو جذب کنه. اما از طرفی عنوان با موضوع و پیرنگ رمان ارتباط داره.
جلد: میشد جلد بهاری انتخاب کرد اما این جلد خیلی هم بد نیست.
مقدمه: من شخصا مقدمه رو خیلی دوست داشتم. به نظرم به خوبی می‌تونه مخاطب جذب کنه و مخاطب رو مشتاق به خوندن رمان بکنه.
شروع : شروع داستان با کشمکش جالبی اتفاق افتاد که جذاب بود و خواننده رو به خوندن ادامه ی رمان ترغیب میکرد. در واقع این نوع شروع کردن یکی از نقاط قوت رمانت هست.
داستانت کشمکش و به قولی بالا و پایین داشت که رمان رو جذاب میکرد. اما خب توصیف و تعریفت از شخصیت ها کمی ضعیف بود. میشد بهتر و در پارت های اولیه اون هارو توصیف کنی.
به نظرم یکی از قسمت های مهم رمان انتخاب اسم شخصیت هست. این خیلی خوبه که از اسم های بدون کلیشه استفاده کردی و از این های معروف رمان های کلیشه ای استفاده نکردی.
رمانت کمی روند تندی داشت که زود از اتفاقات رد میشدی‌.
کمی هم روی شخصیت پردازی و دیالوگ نویسی دقت کن.
قلمت مانا🌹
سلام
ممنونم از اینکه وقت گذاشتید و رمان منو خوندید و نقد کردید

موفق باشید💐
 
  • گل
واکنش‌ها[ی پسندها]: mobina01

Redgirl

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jun
66
55
مدال‌ها
2
سلام خدمت‌ نويسنده عزیز رمان‌بوک 😍🌷
عنوان: عنوان رمان توی جذب مخاطب تاثیر زیادی داره و مهمه که به سادگی انتخاب نشه و با یک خلاقیت زیبا، کلی رمان رو جذاب نشون بده.
اندازه عنوان رمان شما خوبه ،کوتاه یا طولانی نیست... اما یه مقداری کلیشه‌ایه (قسمت "راهی نیست") اما در حدی نیست که لازم به عوض کردن داشته باشه و در کل خیلی جذاب و زیباست ❤️ با ژانر، خلاصه و مقدمه هم همخوانی داره
ژانر: ژانر رمانتون مشکلی نداره و کاملا با محتوا همخونی داره. به علاوه ژانر «عاشقانه» حس میکنم ژانر اجتماعی هم مناسب رمانتون باشه.
خلاصه: گلم خلاصه رمانتون کمی کلیشه‌ایه و داستان رو زیادی لو میده... اگه کمی گنگ‌تر باشه مخاطب رو بیشتر به خوندن رمان ترغیب می‌کنه.
مقدمه: به شخصه خیلی از مقدمه رمانتون لذت بردم ❤️❤️ با داستان هم همخوانی داره
جلد: جلد رمانتون میشه گفت تا حدودی با داستان همخوانی داره و میشه قسمتی از داستان رو توی عکس حس کرد 👌😍
نکاتی مرتبط با متن:
- یه جایی (مثل اوایل رمان) بین دیالوگ و مونولوگ فاصله نیست و متن یه کم نامرتبه. همچنین نسبت دیالوگ به مونولوگ درست نیست و عالی‌تر میشه اگه بین دیالوگ‌ها توصیفات و توضیحات بیشتر باشه، مثلا اینکه کارکتر در حال چه کاری بود یا با چه حالتی حرف رو زده. (فقط یه جاهایی... :) )

- شروع رمان هم نسبتا جذابه و مخاطب رو ترغیب به خوندن ادامه داستان می‌کنه، ولی می‌تونه یه کم متفاوت‌تر باشه :)

- لحن رمانتون هم لحن معیار بود؛ مونولوگ‌ها ادبی و دیالوگ‌ها محاوره‌ای بودند... خوشبختانه پرش لحن هم نداشتین و خیلی خوبه 👌❤️

- یه مقدار توی استفاده از علائم نگارشی بیشتر دقت کنید، مثلا بین دو فعل یک جمله ویرگول بذارید:
.... می‌کشیدم، گفتم:...
بعد از اتمام جمله‌ای اگه کلماتی مثل: ولی، اما، چون و... بیاد قبلیشون معمولا نقطه‌ویرگول «؛» قرار می‌گیره...

موفق باشید ❤️ قلمتون مانا 🌹🌹
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

دردانه

سطح
2
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jun
2,219
42,199
مدال‌ها
3
سلام خدمت‌ نويسنده عزیز رمان‌بوک 😍🌷
عنوان: عنوان رمان توی جذب مخاطب تاثیر زیادی داره و مهمه که به سادگی انتخاب نشه و با یک خلاقیت زیبا، کلی رمان رو جذاب نشون بده.
اندازه عنوان رمان شما خوبه ،کوتاه یا طولانی نیست... اما یه مقداری کلیشه‌ایه (قسمت "راهی نیست") اما در حدی نیست که لازم به عوض کردن داشته باشه و در کل خیلی جذاب و زیباست ❤️ با ژانر، خلاصه و مقدمه هم همخوانی داره
ژانر: ژانر رمانتون مشکلی نداره و کاملا با محتوا همخونی داره. به علاوه ژانر «عاشقانه» حس میکنم ژانر اجتماعی هم مناسب رمانتون باشه.
خلاصه: گلم خلاصه رمانتون کمی کلیشه‌ایه و داستان رو زیادی لو میده... اگه کمی گنگ‌تر باشه مخاطب رو بیشتر به خوندن رمان ترغیب می‌کنه.
مقدمه: به شخصه خیلی از مقدمه رمانتون لذت بردم ❤️❤️ با داستان هم همخوانی داره
جلد: جلد رمانتون میشه گفت تا حدودی با داستان همخوانی داره و میشه قسمتی از داستان رو توی عکس حس کرد 👌😍
نکاتی مرتبط با متن:
- یه جایی (مثل اوایل رمان) بین دیالوگ و مونولوگ فاصله نیست و متن یه کم نامرتبه. همچنین نسبت دیالوگ به مونولوگ درست نیست و عالی‌تر میشه اگه بین دیالوگ‌ها توصیفات و توضیحات بیشتر باشه، مثلا اینکه کارکتر در حال چه کاری بود یا با چه حالتی حرف رو زده. (فقط یه جاهایی... :) )

- شروع رمان هم نسبتا جذابه و مخاطب رو ترغیب به خوندن ادامه داستان می‌کنه، ولی می‌تونه یه کم متفاوت‌تر باشه :)

- لحن رمانتون هم لحن معیار بود؛ مونولوگ‌ها ادبی و دیالوگ‌ها محاوره‌ای بودند... خوشبختانه پرش لحن هم نداشتین و خیلی خوبه 👌❤️

- یه مقدار توی استفاده از علائم نگارشی بیشتر دقت کنید، مثلا بین دو فعل یک جمله ویرگول بذارید:
.... می‌کشیدم، گفتم:...
بعد از اتمام جمله‌ای اگه کلماتی مثل: ولی، اما، چون و... بیاد قبلیشون معمولا نقطه‌ویرگول «؛» قرار می‌گیره...

موفق باشید ❤️ قلمتون مانا 🌹🌹
سلام
ممنون از اینکه وقت گذاشتید رمان رو خوندید و نقد کردید
حتما نکات گفته شده را مدنظر قرار میدهم💐
 
  • گل
واکنش‌ها[ی پسندها]: Redgirl
بالا پایین