
عنوان: آرامش جانم |
نویسنده: @ |
ژانر: عاشقانه، اجتماعی |
خلاصه: گاهی دوست دارم در گوشه ای از این خاطرات ترک خورده ام بنشینم و بارها و بارها مرورشان کنم. آنقدرتکرارشان کنم که دیگر وابسته هیچ صدایی هیچ بویی و هیچ چشمی نشوم،گاهی دوست دارم با تنهایی ام بساطی پهن کنم و منتظر رهگذر خسته ای باشم و گاهی دوست دارم آنقدر قهوه تلخ را مزه کنم که شیرینی تمام قندهای دنیا را ازیاد ببرم. حالا من ماندهام با تعداد زیادی خاطره.. که گاهی میانشان گم میشوم و گاهی به دنبال رهگذر خسته ای میگردم … |
تکهای از اثر: اخم کردم. ارش: بخورم اون جذبتو. خنده ام گرفت که خودم را کنترل کردم. ارش: وای خدا دلم نمیاد بزارم بری میترسم تو رو به سرقت ببرن. -تیکه کلام هات تو حلقم. ارش خندید. -تو مگه نمیای؟ ارش نگاهی به من کرد: اگه این مامان خانم بزاره که چرا. -برو راضیش کن تو هم بيا. ارش ذوق کرد: راست میگی؟ حقیقتا آرش مثل بچه ها بود یا شاید هم برای این بود که کودک درونش فعال بود مثل من نبود که سال ها بود کودک درونم رخت بسته بود و رفته بود و من اگر سالها منتظرش بودم هم نمی آمد. |
دانلود |
آخرین ویرایش توسط مدیر: