جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

نقد شورا رمان تصمیم سخت

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد شورا توسط نهال رادان با نام رمان تصمیم سخت ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 329 بازدید, 4 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد شورا
نام موضوع رمان تصمیم سخت
نویسنده موضوع نهال رادان
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط DLVAN
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

نهال رادان

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,273
3,398
مدال‌ها
7
نام رمان: تصمیم سخت
نام نویسنده :Mahsa MHP
ژانر : اجتماعی، مافیایی، تراژدی
منتقد همراه:
ناظر:
شخصیت‌های رمان
خلاصه:
گویی همیشه قرار نیست خودش تصمیم بگیرد، تصمیم می‌گیرند و زندگیش را به نابودی می‌کشانند. انبار داری، خلاف نیست در صورتی که انبار دارِ خلاف‌کاران نباشند. تهدید‌ها را پیشه می‌گیرند و کامیاب می‌شوند، او همه چیز را پذیرفت و به جان خرید اما برای چه...؟
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: MHP
موضوع نویسنده

نهال رادان

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,273
3,398
مدال‌ها
7
IMG_۲۰۲۱۱۰۰۴_۱۵۱۴۰۷_۵۹۹-1.jpg
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما
سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک
منتقد رمان شما: @شهریار
*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!
*همچنین پس از ارسال نقد این تایپک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!
*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را در تایپک زیر ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
🔷️تایپک جامع انتقادات، پیشنهادات و شکایات

به امید موفقیت روز افزون شما
مدیریت تالار نقد| @*NAHAL*
 

DLVAN

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
Sep
1,080
5,382
مدال‌ها
5
نقد رمان: تصمیم سخت
نویسنده: @MHP
عنوان:

عنوان از جذابیت قابل قبولی برخوردار است و معنی آن کاملاً مشخص است. به‌نظر می‌رسد هدف نویسنده از انتخاب این عنوان تصمیم گیری شخصیت اصلی درمورد پیشنهاد پدرش بوده که البته ارتباط بین عنوان و این انتخاب شخصیت کمرنگ است چون ما در رمان می‌خونیم که شخصیت اصلی تهدید شده و به همین دلیل پیشنهاد رو قبول کرده. عنوان ترکیبی و به دور از کلیشه بود. کنجکاو کننده بودن، سهولت خوانش و ارتباط با ژانرهت از نکات مثبت این عنوان است.

ژانر:

هر سه ژانر«اجتماعی، مافیایی، تراژدی» در متن اصلی رمان دیده می‌شد اما ژانر مافیایی غالب‌تر بود.

غم اندوه شخصیت اصلی به خاطر دوری از خانواده

مثالی از وجود ژانر تراژدی درتنه است. انبار کردن اسلحه، گرفتن دستمزدهای بسیار بالا نشانگر ژانر مافیایی و وجود مافیا نشانگر ژانر اجتماعی بود!

خلاصه:

کلمات ساده‌ای در خلاصه به کار رفته و آرایه ادبی دیده نمی‌شد از این رو می‌توان گفت خلاصه روان و ساده بود. خلاصه از گنگی قابل قبولی برخوردار بود و از جملات سوالی نیز استفاده شده بود. خلاصه به ما می‌گوید که شخصیت اصلی قربانی اشتباهات پدرش شده و درگیر یک زندگب مافیایی است.

مقدمه:

مقدمه کنجکاو کننده بود و خواننده را به دنبال پاسخ به سوالاتی که در ذهنش ایجاد شده می‌کشد.

و ژانرها و متن اصلی ارتباط قابل قبولی دارد.

آغاز:

آغاز رمان به دور از کلیشه، تا حدودی جذاب و در ارتباط با ژانر بود.

سیر:

نه خیلی کند بود که برای مخاطب خسته کننده باشد و نه خیلی تند که گیج کننده باشد. اتفاقات مهم رمان ذره ذره و با سیر قابل قبولی رخ می‌دادند. فراز و نشیب داستان برای ژانر مافیایی قابل قبول بود.

شخصیت پردازی:

شخصیت اصلی داستان «سحر» باید خیلی بیشتر از شخصیت‌های فرعی به مخاطب شناسانده می‌شد که متاسفانه نویسنده در این زمینه موفق نبوده! در شخصیت «سحر» تضادهای رفتاری غیرقابل باوری وجود دارد برای مثال دختری که تیپ فانتزی دارد، همیشه رنگی می‌پوشد و در ۱۷ سالی با خواهرش بازی می‌کند می‌تواند یک شبه شخصیتی جدی معرفی شود؟! البته که نه! شخصیت « سحر» دختری با ذهنیت شاداب و سرزنده و رفتار جدی و سرد معرفی شد که قابل باور نیست. شخصیت‌های فرعی مانند «صحرا» «مادر سحر» و « آرکا» خوب به مخاطب شناسنده نشده‌اند و از بین تمام شخصیت‌ها مخاطب در تجسم شخصیت «پدر سحر» موفق خواهد بود و او را مردی بی‌احساس، خشن و پول دوست می‌شناسد. معرفی شخصیت‌ها در رمان به طور غیر مستقیم و به دور از کلیشه بود.

توصیفات:

توصیفات مکان قابل قبول بوده و مخاطب می‌تواند آن را به خوبی تجسم می‌کند اما درمورد ظاهر شخصیت‌ها به جز «سحر» چیز زیادی دیده نمی‌شود!

رنگ چشم شخصیت اصلی آبی است! این رنگ کلیشه‌ای شده. فقط در فیلم‌های هالیوودی است که شخصیت منفی و مؤنث داستان شنل سیاه می‌پوشد! توصیفات لباس و ظاهر شخصیت اصلی قابل باور نبود. توصیف حالات بسیار در متن اصلی کم‌رنگ بود، بهتر است نویسنده عزیز حالات شخصیت‌ها را در رمان ذکر کند.

دیالوگ و مونولوگ:

حجم دیالوگ‌ها و مونولوگ ها متناسب و به اندازه بود. دیالوگ‌ها با لوکیشن و شخصیت مرتبط بود اما دیالگ ماندگاری دیده نشد.

بافت:

خلاصه و مقدمه ادبی بودند و متن اصلی محاوره بود، این تضاد چندان خوشایند نیست.

زاویه دید:

تغییر زایه دید دیده نشد و نویسنده با این زاویه به خوبی ارتباط گرفته بود.

پیرنگ:

طرح اصلی رمان پیرامون زندگی «سحر» بود و تغییر مسیر زندگی او و اتفاقات سر راهش هدف اصلی رمان بود. اتفاقات اصلی رمان پشت سر هم می‌افتادند.

تم و کشکش:

داستان این پیام را به ما می‌داد که نباید ظواهر زندگی دیگران را در نظر گرفت، ظاهر زندگی سحر بسیار مجلل بود اما در باطن زندگی او سختی‌ها و غم‌های زیادی دیده می‌شد.

بعد از خواندن ۳۰ پارت از رمان هنوز معمای خاصی دیده نمی‌شد! خواننده فقط اتفاقات را پی در پی دنبال می‌کرد و می‌توان گفت کنجکاوی ایجاد نمی‌شد.

فضا سازی:

در فضاسازی رمان فقط به مکان و زمان توجه شده بود و اطلاعاتی درمورد فصل‌ها، رسوم و... به مخاطب داده نمی‌شد.

باورپذیری:

رمان در کل باورپذیر بود اما نمی‌توان اتفاقات غیرقابل باوری همچون تغییر یک شبه شخصیت «سحر» را نادیده گرفت.

ایده:

ایده اصلی به دور از کلیشه بود.

پردازش ایده:

اتفاقات رمان تکراری نبوده و قلم نویسنده آن‌ها را بهتر جلوه می‌داد.​
 

MHP

سطح
10
 
[ معاونت کل ]
پرسنل مدیریت
معاونت کل انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,213
47,072
مدال‌ها
23
خسته نباشید!
ممنون از وقت شریفتون که در اختیار نقد رمان قرار دادید.


شخصیت پردازی:

شخصیت اصلی داستان «سحر» باید خیلی بیشتر از شخصیت‌های فرعی به مخاطب شناسانده می‌شد که متاسفانه نویسنده در این زمینه موفق نبوده! در شخصیت «سحر» تضادهای رفتاری غیرقابل باوری وجود دارد برای مثال دختری که تیپ فانتزی دارد، همیشه رنگی می‌پوشد و در ۱۷ سالی با خواهرش بازی می‌کند می‌تواند یک شبه شخصیتی جدی معرفی شود؟! البته که نه! شخصیت « سحر» دختری با ذهنیت شاداب و سرزنده و رفتار جدی و سرد معرفی شد که قابل باور نیست. شخصیت‌های فرعی مانند «صحرا» «مادر سحر» و « آرکا» خوب به مخاطب شناسنده نشده‌اند و از بین تمام شخصیت‌ها مخاطب در تجسم شخصیت «پدر سحر» موفق خواهد بود و او را مردی بی‌احساس، خشن و پول دوست می‌شناسد. معرفی شخصیت‌ها در رمان به طور غیر مستقیم و به دور از کلیشه بود.

برای شخصیت پردازی شخصیت "آرکا" در پارت‌های آخر گفته شده همچنین"ویلیام" این رمان اوجش در پارت‌ها آخری هست که گذاشته شده معمولا یا اوج در 30 پارت هست یا 50 که رمان من در پارت‌های 40 اوج می‌گیره و به خاطر پروبال‌ها است. البته این پروبال‌ها بی‌نتیجه نیستن و خب خواننده باید با همین شاخه و برگ‌ها ذهنیتی از آینده رمان بسازه... .
توصیفات:

رنگ چشم شخصیت اصلی آبی است! این رنگ کلیشه‌ای شده. فقط در فیلم‌های هالیوودی است که شخصیت منفی و مؤنث داستان شنل سیاه می‌پوشد! توصیفات لباس و ظاهر شخصیت اصلی قابل باور نبود. توصیف حالات بسیار در متن اصلی کم‌رنگ بود، بهتر است نویسنده عزیز حالات شخصیت‌ها را در رمان ذکر کند.​
و به خاطر این ذهنیت رمان‌های دو یا سه ماه اخیر همه با رنگ چشم مشکی, عسلی و حتی شیشه‌ای مواجه می‌شدیم.
البته کلیشه‌ این رنگ زیاد به چشم میاد اما تا جایی که می‌شد این کلیشه رو با مرتبط کردن به رنگ چشم مادر و پدر کم‌رنگ کنم... .

بافت:

خلاصه و مقدمه ادبی بودند و متن اصلی محاوره بود، این تضاد چندان خوشایند نیست.​
جذابیتی که در لحن ادبی برای خلاصه و مقدمه هست بی‌شک در لحن محاوره‌ای نیست، در متن رمان با کمی تامل میشه متوجه شد که بهترین و مناسب‌ترین لحن محاوره‌ای هست=) و این دو ساختار مقدمه و خلاصه، متن لحنشون تداخلی با هم ندارند.


تم و کشکش:

بعد از خواندن ۳۰ پارت از رمان هنوز معمای خاصی دیده نمی‌شد! خواننده فقط اتفاقات را پی در پی دنبال می‌کرد و می‌توان گفت کنجکاوی ایجاد نمی‌شد.​
تعداد صفحات و پروبال این رمان بالاست و خب عادی هست چون رمان بعد از پارت چهل اوج می‌گیره و من این سهل انگاری از خودم بوده که ذکر نکردم این رمان دو فصل داره، من رو در این مورد ببخشید!
فضا سازی:

در فضاسازی رمان فقط به مکان و زمان توجه شده بود و اطلاعاتی درمورد فصل‌ها، رسوم و... به مخاطب داده نمی‌شد.​
گاهی وقت‌ها اشاره مستقیم به فصل‌ها خوشایند نیست! سحری که میون اجبار‌های زندگی هست کم‌ترین توجه‌ش روی اطرافشه و به خاطر این موضوع من به صورت غیر مستقیم از طریق نوع پوشش (بوت، شنل و...) نشون داده میشه فصل زمستان هست.
باورپذیری:

رمان در کل باورپذیر بود اما نمی‌توان اتفاقات غیرقابل باوری همچون تغییر یک شبه شخصیت «سحر» را نادیده گرفت.​
و در آینده متوجه میشیم سحر درواقع شخصیت جدی داشته و تنها تظاهر وتمام تمریناتش برای تخس بودن نابود میشه... .
که باز این موضوع به همون پارت چهل به بعد بستگی داره.


تشکر🌻
 

DLVAN

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
Sep
1,080
5,382
مدال‌ها
5
خسته نباشید!
ممنون از وقت شریفتون که در اختیار نقد رمان قرار دادید.

برای شخصیت پردازی شخصیت "آرکا" در پارت‌های آخر گفته شده همچنین"ویلیام" این رمان اوجش در پارت‌ها آخری هست که گذاشته شده معمولا یا اوج در 30 پارت هست یا 50 که رمان من در پارت‌های 40 اوج می‌گیره و به خاطر پروبال‌ها است. البته این پروبال‌ها بی‌نتیجه نیستن و خب خواننده باید با همین شاخه و برگ‌ها ذهنیتی از آینده رمان بسازه... .

و به خاطر این ذهنیت رمان‌های دو یا سه ماه اخیر همه با رنگ چشم مشکی, عسلی و حتی شیشه‌ای مواجه می‌شدیم.
البته کلیشه‌ این رنگ زیاد به چشم میاد اما تا جایی که می‌شد این کلیشه رو با مرتبط کردن به رنگ چشم مادر و پدر کم‌رنگ کنم... .

جذابیتی که در لحن ادبی برای خلاصه و مقدمه هست بی‌شک در لحن محاوره‌ای نیست، در متن رمان با کمی تامل میشه متوجه شد که بهترین و مناسب‌ترین لحن محاوره‌ای هست=) و این دو ساختار مقدمه و خلاصه، متن لحنشون تداخلی با هم ندارند.

تعداد صفحات و پروبال این رمان بالاست و خب عادی هست چون رمان بعد از پارت چهل اوج می‌گیره و من این سهل انگاری از خودم بوده که ذکر نکردم این رمان دو فصل داره، من رو در این مورد ببخشید!

گاهی وقت‌ها اشاره مستقیم به فصل‌ها خوشایند نیست! سحری که میون اجبار‌های زندگی هست کم‌ترین توجه‌ش روی اطرافشه و به خاطر این موضوع من به صورت غیر مستقیم از طریق نوع پوشش (بوت، شنل و...) نشون داده میشه فصل زمستان هست.

و در آینده متوجه میشیم سحر درواقع شخصیت جدی داشته و تنها تظاهر وتمام تمریناتش برای تخس بودن نابود میشه... .
که باز این موضوع به همون پارت چهل به بعد بستگی داره.


تشکر🌻
امیدوارم نقص‌های رمانتون با توجه به این‌که دو فصل هست و خودتون فرمودید در پارت‌های ۴۰ به بعد اوج می‌گیره، در پست‌های آینده بر طرف بشه. قلمتون مانا.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین