جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

نقد شورا رمان در انتظار انتقام

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد شورا توسط نهال رادان با نام رمان در انتظار انتقام ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 302 بازدید, 2 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد شورا
نام موضوع رمان در انتظار انتقام
نویسنده موضوع نهال رادان
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط -SAHEL-
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

نهال رادان

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,273
3,398
مدال‌ها
7
نام رمان: در انتظار انتقام
نویسنده: ملیکا سرداری
ژانر: پلیسی، عاشقانه
ناظر: @نهال رادان
خلاصه:

دختری خود ساخته و سرسخت با گذشته‌ای تلخ در کشور غریب بزرگ میشه و با تمام سختی درس می‌خونه پلیس میشه و حالا آخرین کارش انتقامه از اون کسایی که آینده‌اش رو زندگیش رو پدر و مادرش رو ازش گرفتن انتقام بگیره حالا سرنوشت اونو توی ماموریتی می‌زاره که کل زندگیش رو تغییر میده... .
 
موضوع نویسنده

نهال رادان

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,273
3,398
مدال‌ها
7
IMG_۲۰۲۱۱۰۰۴_۱۵۱۴۰۷_۵۹۹-1.jpg


بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما
سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک
منتقد رمان شما: @-SAHEL-
*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!
*همچنین پس از ارسال نقد این تایپک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!
*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را در تایپک زیر ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
🔷️تایپک جامع انتقادات، پیشنهادات و شکایات

به امید موفقیت روز افزون شما
مدیریت تالار نقد| @نهال رادان
 

-SAHEL-

سطح
0
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
450
931
مدال‌ها
2
"به نام یگانه بهانه هستی"

نقد رمان: در انتظار انتقام

نویسنده: @رزمشکی♡

عنوان رمان:


عنوان رمان با ژانر اصلی و ابتدایی رمان یعنی "پلیسی" به خوبی ارتباط برقرار کرده است. از ژانر عاشقانه در عنوان رمان خبری نیست اما قابل پذیرش است، چون ژانر اصلی رمان شما پلیسی هستش و این ژانر به خوبی در عنوان رمان قالب شده است.

عنوان رمان با بدنه ارتباط خوبی بر قرار کرده است و می‌توانیم رمان را به صورت یک خلاصه‌ای در عنوان رمان مشاهده کنیم!

با این حال در عنوان رمان می‌توانیم کلمات کلیشه‌ای مانند "انتقام" را مشاهده کنیم، که از جذابیت رمان کاسته می‌شود و خواننده در ابتدای روبه‌رو شدن با چنین عنوان رمانی شاید زیاد تمایلی به خواندن رمان پیدا نکند!



جلد رمان:

جلد رمان به صورت کمرنگ با ژانر پلیسی در ارتباط بود و از ژانر عاشقانه هم در جلد رمان خبری نبود؛ و جلد، فقط ارتباط خوبی با عنوان داشت!

اما پیشنهاد می‌کنم که اگر رمان زندگی یک دختر که پلیس است را روایت می‌کند، در جلد رمان حتما از ژانر پلیسی استفاده بشود، چون این جلدی که برای رمان انتخاب شده است بیشتر به دختری تبهکار و مافیا می‌خورد!



خلاصه رمان:
ما از خلاصه متوجه شدیم که یک دختری هست که تنها و غریب در یک کشور زندگی می‌کنه، درس می‌خونه و پلیس می‌شود و با توجه به گذشته‌ی گنگ و تلخی که نویسنده از آن توضیحی نداده( و این موفق در جذب مخاطب عمل کرده) به دنبال انتقام از افرادی هست که با یک ماموریت شروع می‌شود!

خلاصه با بدنه، ژانر و محتوای رمان مرتبط بود.

برای رمان متناسب بود.

دارای کلمات ساده و روانی بود.

خلاصه رمان به صورت مبهم پایان یافت و این مورد در جذب مخاطب موفق عمل می‌کند.


مقدمه:

مقدمه ساده و روان بود.

به طور کلی ارتباطی با بدنه و ژانرها نداشت و بیشتر به یک رمانی می‌خورد که دارای ژانر جنایی باشد!
کوتاه بود و اطلاعات خاصی به خواننده نداد و فقط موضوع انتقام را دارا بود که در این صورت کمی با خلاصه و عنوان هماهنگ بود.



آغاز:


متاسفانه شروع رمان جذابیت قابل قبولی نداشت، زیرا شروع کمی کلیشه‌ای به نظر می‌رسید و در بیشتر رمان‌ها این آغاز به چشم می‌آید!

آغاز رمان با بدنه و کُلیت رمان در یک راستا بود.

اما، پیشنهاد می‌کنم کمی آغاز رمان را جذاب‌تر کنید، برای مثال در پارت‌های آغازینِ اول و دوم در مورد اینکه ماموریتی پیشِ روی شخصیت اصلی است صحبت نکنید، و بگذارید که شروع رمان کمی آرام، اما مبهم و کنجکاو کننده‌تر باشد؛ تا هم خواننده با رمان اخت بگیرد، و هم با فضای رمان و شخصیت‌ها کمی آشنا بشود.



میانه:

میانه رمان دارای کشمکش‌های بسیاری بود و رمان حالت مواجی داشت و همیشه در اوج بود و اتفاقات مهم یکی از پس از دیگری نشان داده شدند.

پیشنهاد می‌کنم که حتما کمی از حالت تند پیش رفتن رمان بکاهید، و در بعضی از قسمت‌های رمان کمی آرام پیش بروید تا خواننده بتواند اتفاقات بسیار مهمی مثل رفتن ماموریت به ایران، نجات دختر سرهنگ و... را به خوبی هزم و به یاد داشته باشد.



سیر:

سیر رمان خسته کننده نبود، و با توجه به ژانر پلیسی بودنش زیادیِ هیجان رمان قابل قبول است، اما همان‌گونه که گفتم سیر رمان خیلی تند پیش رفته است و فرصت هزم اتفاق‌ها را از خواننده گرفته است.




پیرنگ:

طرح اصلی رمان پیرامون زندگی آروشا و ماموریت مهمی بود که مسئولیت آن را به عهده داشت و می‌خواست که انتقام خود را از رئیس آن باند بگیرد و در این بین با پلیس‌های دیگری هم آشنا می‌شود.



کشمکش و تعلیق:

اتفاقات فرعی در رمان بسیار کمرنگ بود و به سرعت رمان به سمت اتفاقات اصلی می‌رفت.

کمی اتفاقات فرعی را در رمان ایجاد کنید تا خواننده کمی برای خواندن اتفاقات اصلی کنجکاو شود.

برای مثال:

پارت اول رمان به از نظر فرعی کمرنگ بود و در پارت دوم رمان، ما به سرعت به سراغ ماجرای اصلی رفتیم!

از این سو... تعلیق خودش را در رمان به آن صورت نشون نداد، گاهاََ در بعضی جاها مشاهده می‌شد.




شخصیت پردازی:


شخصیت پردازی مستقیم بود و این‌طور که نویسنده به ما اطلاع دادند،
آروشا رادفر که شخصیت اصلی هستند، دختر خوشگل، با ادب، و موهای بلندی دارد!
که همه این ویژگی ها به صورت مستقیم و از زبان خود آروشا شنیده شد.
اما این کافی نیست!
شما باید حالات، ظواهر، عواطف و احساسات آروشا را با خواننده در میان بگذارید.
در مورد شخصیت دوم، جسیکا، هم همین‌طور، اطلاع خاصی به خواننده داده نشد و در شخصیت آرسام که مسلماََ شخصیت اصلی هست، فقط ذکر کردید که او پسر خوشگلی هست!
اما این پسر خوشگل که ظاهری دارد که باعث شده از نظر آروشا زیبا به نظر برسد؟ که بر می‌گردد به ویژگی‌های فرد آروشا که چه نوع پسری رازیبا می‌بیند!
در مورد بقیه شخصیت‌ها هم همین‌طور... .
برای اینکه بتونید شخصیت پردازی قوی داشته باشید:
ابتدا نام شخصیت‌هایی که مورد نیاز شما در رمان هستند را روی یک برگه یادداشت کنید، سپس هر کدام از ویژگی‌های فردی، شخص را (عواطف، علایق، ظواهر، سلایق و...) را جلوی اسمش بنویسید و این پردازش شخصیت را به صورت غیر مستقیم در رمان بیاورید.




توصیفات:



مکان:

توصیفات مکان خیلی کمرنگ بود و مکان‌هایی که حائز اهمیت بسیاری بودند نویسنده به آن بی‌اهمیت بوده است.

سعی کنید بعضی مکان‌ها که تاثیر مهمی بر روی رمان‌تان دارد را بیشتر پردازش کنید.



حالات:

در مورد حالات و صدای اشخاص در رمان صحبتی نشده بود.

قبل از دیالوگ ها در مورد حالت اون فرد و صدایی که داره کمی توضیح بدید.

احساسات:

توصیف احساسات در بعضی مواقع خوب بود و در بعضی مواقع کمرنگ و نویسنده می‌بایست در مورد احساسات اشخاص در موقعیت‌های مختلف بیشتر توصیف داشته باشد.




دیالوگ و مونولوگ:

مونولوگ‌ها تا حدودی احساسات و حالات را نشان می‌دادند.

دیالوگ‌ها نسبت به مونولوگ‌ها خیلی کوتاه و صریح بودند.

بیشتر روی دیالوگ ها کار کنید و سعی کنید احساسات اون فرد را در دیالوگ در نظر بگیرید، برای مثال وقتی یک فرد ترسیده است، میتونید در دیالوگش لکنت بگذارید.
باید به این هم توجه داشته باشید که دیالوگ یک فرد غمگین و یک فرد شاد کاملا متفاوت هستند، پس یک تفاوتی در آن ایجاد کنید تا هر کدام از افراد رمان، به صورت ربات فقط صحبت نکنند، بلکه احساست را هم در جریان بگذارند.




بافت و لحن:

بافت رمان در کل محاوره‌ای بود، اما بعضی اوقات هم دیده می‌شد که به صورت کمرنگ از بعضی لغاتی که در بافت ادبی استفاده می‌شده استفاده کردید!
حتما تصحیحش کنید و اگر قرار است رمان‌تون محاوره‌ای باشد، فقط از لغات مربوطه برای این بافت استفاده کنید.



زاویه دید:

زاویه دید رمان بیشتر از زبان آروشا بود و اگر گاهی هم تغییر می‌کرد بجا و قابل قبول بود.
اما در بیشتر مواقع داستان از زبان آروشا که شخصیت اصلی رمان بود روایت می‌شد.



فضا سازی:

فضا سازی رمان مبهم، کم و زودگذر بودند و این باعث میشد که در خواطر خوانندگان تجسم نشوند و به یاد نمانند.
ایده تا حدودی کلیشه‌ای بود اما اتفاق‌هایی که در رمان می‌افتاد تکراری نبودند، و این یکی از نکات خوب بود.



باورپذیری:

رمان در کل باورپذیر بود و بعضی از اتفاقات هیجانی هم که در رمان اتفاق می‌افتاد با ژانر پلیسی در ارتباط بود و از این نظر کاملا باورپذیر بود.



ایده:

ایده اصلی در کل کمی کلیشه‌ای به نظر می‌رسید.


هدف:

هدف رمان از همان خلاصه و آغاز رمان مشخص بود.

دختری به نام آروشا که پلیس است و به همراه دوستش جسیکا برای ماموریتی به ایران می‌روند و در اواسط رمان آروشا متوجه می‌شود که این باندی که به دنبالش‌اند ریشه در گذشته‌اش دارد و می‌خواهد که موضوع انتقامی که از این باند به دلایل شخصی دارد را با کمک شغلش که پلیس هست، بتواند این باند را دستگیر کند، بگیرد.
در همان پارت‌های آغازین با گروهی دیگر از پلیس‌ها آشنا می‌شوند و باهم به این پرونده رسیدگی می‌کنند.



ژانر:

از بین دو ژانر پلیسی و عاشقانه، ژانری که بر رمان‌تان غالب شده بود، پلیسی است؛ که در صحنه به صحنه رمان مشاهده می‌شود.

ژانر عاشقانه به تدریج به رمان افزوده میشد و در ادامه به طور کامل مشاهده‌اش خواهیم کرد.

در کل، انتخاب این دو ژانر بجا و مفید بوده است و هر کدام به نوبه خود بخشی از رمان را فرا گرفته است.



ایرادات نگارشی:

به چیزی که زیاد اهمیت داده نشده بود، درست نویسی بود!

بعضی از ایرادات نگارشی در رمان بسیار دیده می‌شد، از قبیل، رعایت نکردن نیم فاصله‌ها، توجه نکردن به علائم نگارشی و... .

به عنوان نمونه:

(با احساس اینکه جسیکا بغل گوشم داره زر،زر می‌کنه جسی:آروشا اروشی آشوری پاشو دیگه مردم از گشنگی ...
چشمامو باز کردم گفتم : - ها چیه، خوب چیکار کنم گشنته ...
بعد ملافه روتاسر کشیدم چشمام رو بستم ولی باز صدا شو شنیدم شیطونه میگه همچنین بزنم...
واااای پاشدم نشستم رو تخت گفتم :- من الان چیکار کنم
جسی :خوب من که ایرانی بلد نیستم پاشو زنگ بزن به یه رستورانی چیزی غذا بیارن بابا، من مردم از گشنگی
همینطوری داشتم نگاش میکردم خدا ببین منو با کی فرستادن ماموریت ای خدا
- باشه پاشو اون تلفن بیار ببینم چیکار میتونم بکنم ... .)



با رعایت نکات درست نویسی:

(با احساس این‌که جسیکا بغل گوشم داره زر زر می‌کنه

جسی: آروشا اروشی آشوری پاشو دیگه مردم از گشنگی ....
چشم‌هام رو باز کردم گفتم: -

- ها چیه؟ خوب چیکار کنم گشنته ؟
بعد ملافه روتا سر کشیدم چشم‌هام رو بستم، ولی باز صداش رو شنیدم شیطونِ میگه هم‌چنین بزنم... .
وای، پاشدم نشستم رو تخت و گفتم:-

- من الان چیکار کنم؟
جسی: خب من که ایرانی بلد نیستم، پاشو زنگ بزن به یه رستورانی چیزی غذا بیارن بابا، من مردم از گشنگی.
همین‌طوری داشتم نگاهش می‌کردم؛ خدا ببین منو با کی فرستادن ماموریت... ای خدا!
- باشه، پاشو اون تلفن بیار ببینم چیکار می‌تونم بکنم... .)

غلط املایی از قبیل:

ظول(زل)

هومایون(همایون)

متورم(موتورم)

بورو(برو)
نه خریده(نخریده)

و... .



سخن آخر:

رمان‌تان موضوع جذابی را دنبال می‌کند و اگر نکاتی که گفتم را در رمان ذکر کنید، مطمئن باشید که پیشرفت قابل توجهی در رمان مشاهده می‌کنید.

از رمان‌تان لذت بردم و آرزوی موفقیت براتون دارم.

قلمتون مانا.​
 
  • لاو
واکنش‌ها[ی پسندها]: |Queen|
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین