(مقدمه)
همهی ما در زندگی به مشکلات و اتفاقاتی برخورد میکنیم که برایمان تازگی دارد. تازگی میتواند به معناهای مختلف ازقبیل ترس، خوشحالی، غم، عشق، شوق و امثال اینها باشد. پس صرفاً تازگی یک معنای خاص ندارد.
از آنجا که دسته بندی مناسب سبک نوشته خود را پیدا نکردم تصمیم گرفتم در قالب یک رمان آن را به شما عزیزان ارائه دهم. آنچه پیش روی شما قرار خواهد گرفت مجموعهای از دست نوشتهها یا حالتهایی است که به صورت تجربه یا بداهه در لحظه، یا توهمات یک مغز غیر عادی می باشد. پس لازم به ذکر است که بدانید، به احتمال زیاد در این نوشته به ادبیاتی غیر از ادبیات صریح و روان برخورد خواهید کرد. قسمت بعدی داستان این است که قطعاً در نوشتن محدودیتهایی وجود خواهد داشت که اینجانب مینویسم و ناظر در صورت صلاحدید منتشر خواهد نمود. امّا تا حد امکان سعی بر این است که معنا و مفهوم در قالب درست و بهطور کامل نوشته شود. در صورت موفقیتآمیز بودن نوشته قطعاً اثر بعدی با جدیت بیشتری نوشته خواهدشد.
در انتها لازم به ذکر است که این اولین نوشتهی رسمی بنده میباشد.