جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی رمان رمان شب سمور

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته معرفی کتب نشر توسط Meliss با نام رمان شب سمور ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 189 بازدید, 1 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته معرفی کتب نشر
نام موضوع رمان شب سمور
نویسنده موضوع Meliss
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Meliss
موضوع نویسنده

Meliss

سطح
0
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jan
956
3,349
مدال‌ها
2
درباره‌ی کتاب شب سمور
فائزه محمدزاده در کتاب شب سمور، داستان دو پسری را روایت می‌کند که کینه‌ای قدیمی آن‌ها را به تکاپو انداخته تا برای نجات خود تلاش کنند. علا و آرمان، شخصیت‌های اصلی رمان‌، و از نوادگان خانواده‌های بزرگ و مشهور شهرند. در حقیقت اصل‌ونصب این دو جوان به خانواده‌ی کیانی و قاضی سرشناس شهر برمی‌گردد و همین مسئله باعث شده تا گرفتاری‌ها و مصیبت‌های زیادی دامن‌گیرشان شود.

چراکه خاندان آن‌ها به‌سبب شهرت و ثروت، دشمنان زیادی دارد که به خون اعضای این خانواده تشنه‌اند و در میان تعداد بسیار دشمنان، قاتلی وجود دارد که بدون داشتن هدف مشخص، خواستار نابودی خاندان کیانی است. او به دنبال طعمه‌ای می‌گردد که از خلال آن بتواند به کل خانواده نفوذ کند. در این حین، آرمان که به‌تازگی وارد ایران شده با وضعیتی هولناک مواجه می‌شود و مجبور است برای نجات جان خودش بجنگد.

آرمان به دلیل وجود خطراتی که زندگی‌اش زا تهدید می‌کند، مدام در حال فرار از آدم‌هاست. با این حال به علا اجازه می‌دهد که در این مسیر به او کمک کند. علا که وکیلی تازه‌کار اما ماهر است، همیشه فاصله‌اش را با اطرافیانش حفظ می‌کند. او تصمیم می‌گیرد روی پرونده‌ی قتل‌ها و مفقودی‌های عمارت عمویش تمرکز کند، که بزرگ‌ترین پروژه‌ی کل زندگی‌اش است. از این رو، ماجراجویی این دو نفر با هدف پاسخ به معماهای قاتل و فاش‌کردن رازهایی که در جریان است، آغاز می‌شود.

درنهایت کتاب شب سمور، روایتی است از ماجراها و مصیبت‌هایی که علا و آرمان پشت سر می‌گذارند تا از مخمصه‌ی پیش رو، جان سالم به در ببرند.

فائزه محمدزاده این داستان را در 400 صفحه و به‌نحوی نوشته که با ماجراها و فرازونشیب‌های فراوان، کنجکاوی خواننده را برانگیزد. کتاب حاضر از 8 فصل تشکیل شده که نیمی از آن‌ به اعترافات قاتل اختصاص دارد و نیمی دیگر، روایتی از بازی‌ها و چالش‌هایی است که شخصیت‌های داستان را به دام انداخته. آرمان، علا، طهماسب و ترنج، شخصیت‌های گرفتار در این بازی‌ها هستند که روایت آن‌ها در 4 فصل به تصویر کشیده شده است.

کتاب شب سمور را اولین‌بار انتشارات آئی‌سا در سال 1398 منتشر کرد.
 
موضوع نویسنده

Meliss

سطح
0
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Jan
956
3,349
مدال‌ها
2
کتاب شب سمور برای چه کسانی مناسب است؟
طرفداران رمان‌های هیجان‌انگیز، رازآلود و معمایی، مخاطبان اصلی این کتاب‌اند. هرچند که مطالعه‌ی آن را به دوستداران داستان‌های فارسی هم توصیه می‌کنیم

در بخشی از کتاب شب سمور می‌خوانیم
داستانی که می‌گویم همان داستان هزار و یک شبِ من است البته به سبک و سیاق پدرم. داستانی که خیلی زیاد شنیدمش. در رویاهای کودکی‌ام همیشه رد و نشانی ازشان جسته‌ام و در خواب‌های جوانی‌ام به شکل و شمایل‌های گوناگون دیدمش. عمارت کیانی‌ها در یکی از محله‌های بالای شهر واقع بود. عظیم و با شکوه. درست مثل یک قصر مجلل و صاحب این عمارت قاضیِ بنام شهر یعنی قاضی کیانی بود. یعنی قاضی و القضات! پدربزرگ من؛ همه روی اسمش قسم می‌خوردند و همه‌ی شهر به عدل و انصافش گواه بودند. اما دشمنان و فتنه‌انگیزان در شهری که آن زمان‌ها هنوز خیلی هم بزرگ و دنگال نشده بود از رازهای عمارت چیزهایی به مردم گفتند. چیزهای ترسناکی اعم از این که آن عمارت بی‌سر و ته مامن روح‌های عذاب کشیده و سرگردان است. روح‌های خبیثی که در کنج به کنج آن خانه بیتوته کرده‌اند و گه‌گاهی فتنه‌ای و آشوبی می‌آفرینند.

عده‌ای گفته بودند ساختمان جن دارد و رئیس‌شان هم فقط و فقط همین عمارت را دوست دارد. عده‌ای هم گفتند رهبر اجنه عاشق زندگی کردن در سردابه‌ها و تاریکی‌های آن عمارت است. اما چیزی که مثل روز روشن بود آن بود که فقط قاضی کیانی با همسر و فرزندانش در آن خانه باغ بزرگ زندگی می‌کردند و شاید آن حرف و حدیث‌هایی که همه جا بود از حسادت بود و شاید هم از دشمنی. حرف و حدیث‌هایی که مثل یک دُملِ چرکی و سیاه زیر پوست شهر تبله کرده بود و فقط نیشتری از آگاهی می‌خواست تا زخم سر باز کند و دمل بترکد و چرک و خون بیرون بریزد و روان مردم پاک شود. قاضی کیانی از دار دنیا فقط دو پسر داشت. رضی و رفیع! اولی در بازار مشغول بود و دومی درس می‌خواند.
 
بالا پایین