روانشناسی اجتماعی رویش

[MaryamRFar83]

•| رویش |•

ارزشمندترین‌داراییِ‌شما‌فقط‌زمانتان‌ا‌ست!
با وقتتان همانند پول برخورد کنید .
اما یادتان باشد تفاوت زمان با پول
این است:زمان را نمیشود پس‌انداز کرد.
پس بهترین استفاده را از وقتتان کنید !

 

[MaryamRFar83]

•| رویش |•

خدایا فقط تویی که
همیشه در دسترسی‌وهمیشه کنارمی ...
حتی لحظه هایی که فراموشت کردم!
روزی پنج بار صدام میزنی ...
حتی اگر اونقدر بهت کم توجه باشم که
وقتی صدام می زنی، خودم رو
با مسائل سطحی مشغول کنم
و به موقع جوابت رو ندم؛
اما تو بازم وعده بعدی صدام می زنی!
خدایا! ممنون که همیشه با منی.

 

[MaryamRFar83]

•| رویش |•

ما را می‌گَردَند و میگويند:
-همراه خود چه داريد؟-
«چمدان‌های ما سنگين است!
امافقط‌ روياهایمان رابا خود آورده‌ايم.»

 

[MaryamRFar83]

•| رویش |•

«اگر کسی یا اتفاقی دلت را شکست
به خدایت پناه ببر ؛
زیرا خدا خودش ما را آفریده
واز قلبهایمان باخبر است !
پس حتما برای تسکین و بند زدنِ
قلبهای شکسته هم چاره ای دارد...»

- این رو گذاشتم برای تو که شاید
دلت شکسته؛از کسی یا از چیزی!

 

[MaryamRFar83]

•| رویش |•

مافکر میکنیم آدمهای قوی
اشتباه نمیکنن؛درحالیکه ‌اینطور نیست!
آدمهای قوی به اندازه افراد ضعیف
اشتباه می کنن. اما تفاوت اینه که
افراد قوی اشتباهات خودشون رو
می پذیرند و از اونها درس می گیرند.
اونا اینطوریه که قوی میشن^^🌱...

 

[MaryamRFar83]

•| رویش |•

«یه قانونی هست که میگه
گاهی هر چقدر برای چیزی بیشتر
پافشاری کنید و بیشتر سمتش برید
و درگیرش بشید اون بیشتر
ازتون دور میشه. پس رها کن!
شاید رسیدن در رها کردن باشه.
به‌قول همون جمله معروف که میگه
-آنچه قسمت توست،
از کنارت نخواهد گذشت!-»

-تلاش کن ولی زیاد درگیرش نشو:).

 

[MaryamRFar83]

•| رویش |•

«‌وقتی اتفاق ناگواری برای شما می‌افتد،
خود را به گونه ای تربیت کنید
که از آن اتفاق درس بگیرید؛
نه اینکه آسیب ببینید‌ و ضعیف شوید!»

 

[MaryamRFar83]

•| رویش |•

چه خوب میشه اگه برای هرکاری
یه تفسیرداشته باشیم:)...
مثلا باخودمون فکرکنیم که
مشکلات یعنی امتحانِ خدا؛
برای اینکه بفهمه
تو چقدر تو خواستن مصمم هستی!

 

[MaryamRFar83]

•| رویش |•

«لطیف باش!
هر چقدر زمانه سخت‌تر شود،
تو لطیف‌تر شو؛
لطافت مرهمی‌ست که
بر زخم‌های جهان می‌گذاری.
لطیف باش، تا حالِ جهان بهتر شود...»

 

[MaryamRFar83]

•| رویش |•

آخرِ قصه‌اش گفت:
من ازسراشیبی های زیادی لیز خورده‌ام
و تا مرز سقوط رفته‌ام؛
اما خواسته هایم برایم مهم تر بود!
•پس قوی ماندم
و شرافتمندانه زندگی کردم...•
این همان چیزی بود که پروردگار از من میخواست :خوبی ،پاکی و قوی بودن!