کلاس و کتاب‌خوانی زمین بر پشت لاک‌پشت‌ها

[آیرین]

معرفی کتاب زمین بر پشت لاک پشت ها اثر جان گرین: زمین بر پشت لاک پشت ها، رمانی نوشته شده به دست جان گرین، که یکی از سخت خوان ترین و شگفت انگیز ترین رمان هایی است که می توانید پیدا کنید. این رمان به طوری تکان دهنده، شما را همچون فردی که با زنجیر بسته شده، در پی خود و در مسیر درست می کشد.

این کتاب در سال 2017 منتشر شد و به انتخاب آمازون و گودریدز (Good Reads) به عنوان کتاب برگزیده سال 2017 انتخاب شد. جان گرین تا به حال موفق شده که با چهار کتاب خود، عنوان پرفروش ترین کتاب نیویورک تایمز را کسب کرده است. در ادامه این مطلب قصد داریم تا با داستان کتاب زمین بر پشت لاک پشت ها را بررسی کنیم، با نویسنده محبوب و شناخته شده آن بیشتر آشنا شویم و بخشی از داستان کتاب زمین بر پشت لاک پشت ها را نیز با هم بخوانیم.

 

[آیرین]

معرفی کتاب زمین بر پشت لاک پشت ها؛ روایتی از یک رنج بی پایان!​

کتاب زمین بر پشت لاکپشت ها، یک نگاه متفکرانه و بدون قضاوت به بیماری روحی و اختلال وسواس فکری ناخوشایند یا OCD (Obsessive compulsive disorder) دارد. این رمان باعث می‌شود که شما مبارزات مداومی شخصیت اصلی داستان در وجود خود دارد را احساس کنید. کتاب زمین بر دوش لاک پشت ها (Turtles all the way down) در جستجوی تعریف یک پایان خوش است، عشق می تواند یک فاجعه و یک شکست باشد ولی حتما یک درس است که جهان برای همه ما دارد: «شما با هر آنچه که هستید کار می‌کنید.» این اثر با فروش بیش از پنجاه میلیون نسخه چاپی و حضور در صدر فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های سال در لیست‌های نیویورک تایمز و وال استریت ژورنال و … یکی از شناخته شده ترین و زیبا ترین آثار جان گرین (John Green) تا به امروز به حساب می‌آید.

گرین زبان توصیف چیزهای غیر قابل توصیف، را به خوبی پیدا کرده است و در این کتاب، این کار را به بهترین شکل ممکن انجام داده است. خواندن این کتاب را بیشتر به افرادی که از بیماری های روانی اینچنین رنج می برند، پیشنهاد می شود.

آزا ی شانزده ساله هرگز قصد نداشت به دنبال راز پنهان میلیاردر فراری راسل پیکت برود، اما پاداش صد هزار دلاری، او را به استقبال از خطر می‌کشاند و دوست و بهترین فریبنده او، دِیزی، هم مشتاق تحقیق می شود و کم کم موضوع دِیویس – پسر پیکت – به میان می‌آید. آزا در حالی که درون مارپیچ همیشگی افکار خود زندگی می‌کند؛ در تلاش است تا یک دختر خوب، یک دوست خوب، یک دانش‌آموز خوب و شاید حتی یک کارآگاه خوب باشد.

 

[آیرین]

آشنایی با جان گرین​

جان مایکل گرین (John Michael Green) در 24 آگوست 1977 به دنیا آمد. وی یک نویسنده و رمان نویس، یوتیوبر و معلم آمریکایی است که در حال حاضر، بسیار معروف است و طرفداران زیادی دارند. گرین تا به حال جوایز مختلف بسیاری برای کتاب های خود برده و جالب اینجاست که به خاطر نوشتن اولین کتاب خود؛ در جستوجوی آلاسکا، برنده جایزه بهترین داستان رده سنی نوجوانان (Printz Award) در سال 2006 شد. او تا به حال 8 کتاب منتشر کرده که چهار تای آنها، برنده عنوان پرفروش ترین نیویورک تایمز و جوایز دیگر شده اند.

جدا از رمان نویسی و نویسندگی، جان گرین یک یوتیوبر موفق هم هست و به طور مداوم در یوتیوب، در حال تولید محتوا برای افراد مختلف است و تعداد زیادی از نوجوانان، کانال وی در یوتیوب را دنبال می کنند. او در سال 2007 و به همراه برادرش؛ هنک، کانال ولاگ برادرز را در یوتیوب راه اندازی کرد و از آن موقع تا به حال در حال تولید محتوا برای این کانال است و در کنار آن نویسندگی را نیز با جدیت ادامه می دهد.

جان گرین به همراه همسرش سارا اریست گرین و پسر و دخترش؛ هنری و آلیس در ایندیاناپلیس ایالت ایندیانا در آمریکا زندگی می کند. گرین بیماری اختلال وسواس فکری-عملی یا به اصطلاح OCD دارد و این موضوع را در چنل های یوتیوب خود، بار ها تکرار کرده است و در حال حاضر تلاش می کند تا با آن مقابله کند.

 

[آیرین]

در بخشی از کتاب زمین بر پشت لاک پشت ها می خوانیم:​

اولین باری که متوجه شدم ممکن است موجودی خیالی باشم، بیشتر اوقاتم در مدرسه‌ای دولتی در شمال ایندیاناپلیس، به اسم دبیرستان وایت ریور سپری می‌شد، جایی که به اجبار نیروهای نامعلوم قوی‌تر ازخودم، باید ناهار را در زمانی مقرر بین ساعت 12:37تا 1:14 ‌می‌خوردم. اگر این نیروها وقت دیگری برای صرف ناهار تعیین می‌کردند، یا اگر بغل‌دستی‌هایم موضوع دیگری برای گپ زدن در آن روز تابستانی ماه سپتامبر انتخاب می‌کردند، پایان داستان جور دیگری می‌شد. اما آموخته‌ام زندگی داستانی است درمورد شما نه داستانی که شما تعریف می‌کنید.
البته وانمود می‌کنید نویسنده داستان خودتان هستید. خب چاره‌ای هم جز این ندارید. زمانی که زنگ رأس ساعت 12:37 زده می‌شود تصور می‌کنید این خودتان هستید که می‌خواهید به صرف ناهار بروید. اما در واقع زنگ مدرسه تصمیم می‌گیرد. خیال می‌کنید شما نقاشید اما شما صرفا بوم نقاشی هستید.
صدای پچ‌پچ و همهمه در سالن ‌ناهارخوری می‌پیچید طوری که تنها صدای قابل تشخیص، صدای گپ زدن بچه‌ها بود مثل صدای برخورد امواج با صخره. زیر نور مصنوعی مهتابی نشسته بودم و با خودم در این فکر بودم چه‌جور همه‌ی ما بر این باوریم که قهرمان داستان‌های خود هستیم، حال آنکه، ما در حقیقت موجودات زنده مشابه، ساکن اتاق بزرگ و بدون پنجره‌ای هستیم که بوی روغن حیوانی، پاک کننده و ضدعفونی کننده می‌دهد.