- Jul
- 2,611
- 4,920
- مدالها
- 2
فصل یازدهم از کتاب را با توصیههایی از سوی نویسنده میخوانیم که مهمترین آنها عبارتاند از:
بهجای گفتن، نشان دهید.
روشن و با ذکر جزئیات بنویسید.
با سرعتی متنوع پیش بروید.
از طنز استفاده کنید که پرمخاطره است اما توأم با پاداشی عالی هم هست.
زیادهگویی نکنید.
اگر دربارۀ چیزی مردد بودید، حذفش کنید.
هدفتان را سرلوحه کارتان قرار بدهید.
پایانی خوب برای داستان زندگیتان خلق کنید.
در فصل دوازدهم دربارۀ حد و حدود گفتن ناگفتنیها میخوانیم.
اینکه تا چه حد میتوانیم افشاگری کنیم و مواضعی که برای این امر وجود دارد.
سؤال مهمی که نویسنده باید از خودش بپرسد تا بتواند دقیقاً مشخص کند که موضعش چیست این خواهد بود که:
«نیازهای من چیست؟»
در پاسخ دادن به این سؤال ممکن است این مواضع گرفته شود:
موضع بیخطر و محافظهکارانه
موضع جسورانه، افشای همهچیز با طولوتفصیل
بهتر است برای افشای اطلاعات محرمانه تا حد امکان اجازه گرفته شود و زیاد از حد هم احساساتی نشد.
«هدف از خویشتنداری و احساساتی نشدن فقط به بازیچه نگرفتن عواطف دیگران نیست. دلیل دیگر این است که همیشه نمیتوان احساساتی بود؛ زیرا دیری نمیپاید که خواننده حوصلهاش سر میرود.»
همیشه با رعایت تعادل در احساسات و منطق بهتر میتوان نوشت.
فصل سیزدهم و چهاردهم به بازنویسی و اتمام کار برمیگردد که همیشه و برای نوشتن هر نوع محتوایی توصیه میشود که این فرآیند بههیچروی با نوشتن اصل محتوا جابهجا نشود و تا حد امکان به پایان کار موکول شود.
ضمناً توجه شود که بازنویسی است که کار را به پایان میرساند و عملاً بدون بازنویسی شاهد تولید محتوایی خام هستیم که نمیتواند جذابیت زیادی برای خوانندگان زیادی ایجاد کند.
پیام المور لئونارد را هم فراموش نکنیم که گفت:
بهجای گفتن، نشان دهید.
روشن و با ذکر جزئیات بنویسید.
با سرعتی متنوع پیش بروید.
از طنز استفاده کنید که پرمخاطره است اما توأم با پاداشی عالی هم هست.
زیادهگویی نکنید.
اگر دربارۀ چیزی مردد بودید، حذفش کنید.
هدفتان را سرلوحه کارتان قرار بدهید.
پایانی خوب برای داستان زندگیتان خلق کنید.
در فصل دوازدهم دربارۀ حد و حدود گفتن ناگفتنیها میخوانیم.
اینکه تا چه حد میتوانیم افشاگری کنیم و مواضعی که برای این امر وجود دارد.
سؤال مهمی که نویسنده باید از خودش بپرسد تا بتواند دقیقاً مشخص کند که موضعش چیست این خواهد بود که:
«نیازهای من چیست؟»
در پاسخ دادن به این سؤال ممکن است این مواضع گرفته شود:
موضع بیخطر و محافظهکارانه
موضع جسورانه، افشای همهچیز با طولوتفصیل
بهتر است برای افشای اطلاعات محرمانه تا حد امکان اجازه گرفته شود و زیاد از حد هم احساساتی نشد.
«هدف از خویشتنداری و احساساتی نشدن فقط به بازیچه نگرفتن عواطف دیگران نیست. دلیل دیگر این است که همیشه نمیتوان احساساتی بود؛ زیرا دیری نمیپاید که خواننده حوصلهاش سر میرود.»
همیشه با رعایت تعادل در احساسات و منطق بهتر میتوان نوشت.
فصل سیزدهم و چهاردهم به بازنویسی و اتمام کار برمیگردد که همیشه و برای نوشتن هر نوع محتوایی توصیه میشود که این فرآیند بههیچروی با نوشتن اصل محتوا جابهجا نشود و تا حد امکان به پایان کار موکول شود.
ضمناً توجه شود که بازنویسی است که کار را به پایان میرساند و عملاً بدون بازنویسی شاهد تولید محتوایی خام هستیم که نمیتواند جذابیت زیادی برای خوانندگان زیادی ایجاد کند.
پیام المور لئونارد را هم فراموش نکنیم که گفت:
