متفرقه زیرِ بهمن؛

[VIXEN]

رفت دست دلتنگی‌اش را گرفت و برد بیابانِ پشت خانه؛ موضوع دلش نبود. عقلش قهر کرده بود.

 

[VIXEN]

همه رفته بودند؛ آهنگ‌هایش تکراری بودند؛ قرص‌ خواب‌هایش تمام شده بودند: بهمن بود.

 

[VIXEN]

به یادِ بهمن؛

 

[VIXEN]

زیر پاها جای گرفت؛ مرده بود دیگر خستگی نبود.

 

[VIXEN]

ناگه به خود آمد که آی! تو کجایی من کجا؟
چگونه جان به در برد ز فراغت ای اختر سترگ؟

 

[VIXEN]

مشاهده فایل‌پیوست VID_20230307_215657_487.mp4

دوبتسمدیابمئاد.

 

[VIXEN]

توی فکر بودم؛ دستامُ گرفت پیشونیشو چسبوند، چشماشو بست مثل فیلم هندیا گفت شرااب قول بدهه. گفتم قول بدم چی؟ گفت فقط قول بده. منم فقط قول دادم... .

 

[VIXEN]

با دلم کوبیدم به کوه دنیاتون که الان یه جهان روی سر من خرابه؛

 

[VIXEN]

من او و مانند هم بودیم و مثل هیچکس نبودیم؛ برای همه بودیم و برای هیچکس نبودیم؛ دست او را کشیدم و جامعه را از او طرد کردم، او که از هیولای انزوا کمدیِ سیاه می‌نوشت و اسب شاخ‌دار و تا استاندارد‌های زیبایی شناسی خیالی.
دوستش داشتم... بسیار... .

 

[VIXEN]

بازم بهمن.