فلسفی سخنان ویلیام شکسپیر

[ادوارد کلاه به سر]

همیشه کار کنید و بکوشید تا جامۀ افتخار و عظمت را بپوشید،

همیشه در نظر داشته باشید که افتخارات تازه‌ای به دست آورید،

زیرا افتخارات گذشته هم‌چون شمشیری‌ است که زنگ‌زده و از رونق افتاده باشد.

 

[ادوارد کلاه به سر]

زنده‌گی از تار و پودِ خوب و بد بافته شده‌ است،

فضیلتِ ما وقتی می‌تواند بر خود ببالد که از خطاهای ما شلاق نخورد

و جنایت‌های ما وقتی نومید می‌شوند که مورد ستایش فضیلت‌های ما قرار نگیرند.

 

[ادوارد کلاه به سر]

در سرتاسر اعمال بشر، جزر و مدی موجود است

که اگر آدمی در مجرای آن واقع شود،

به ساحل سعادت می‌رسد؛

وگرنه سراسر عمر وی در گودال‌های بدبختی و فلاکت سپری خواهد شد.

 

[ادوارد کلاه به سر]

آن ک.س که مال مرا بدزدد، چیز بی‌ارزشی را ربوده‌ است،

اما آن‌که نام نیکِ مرا برباید، جزیی از وجود مرا می‌برد که او را غنی نمی‌کند،

اما در واقع مرا حقیر می‌سازد.

 

[ادوارد کلاه به سر]

تردیدها به ما خ*یانت می‌کنند، ما را از تلاش به دور می‌سازند

و از پیروزی‌هایی که به احتمال زیاد نصیب ما خواهد شد، محروم می‌سازند.

 

[ادوارد کلاه به سر]

وطن آدمی را در هیچ نقشه جغرافیای نشانی نمی توان یافت، وطن آدمی در قلب همه کسانی است که دوستش دارند!

 

[ادوارد کلاه به سر]

آیا می‌دانید که انسان چیست؟ آیا نسب و زیبایی و خوش‌اندامی و سخن‌گویی و مردانگی و دانشوری و بزرگ‌منشی و فضیلت و جوانی و کرم و چیزهای دیگر از این قبیل، نمک و چاشنی یک انسان نیستند؟

 

[ادوارد کلاه به سر]

اگر دوازده پسر داشتم و همه را به طور یکسان دوست می‌داشتم و یازده پسرم را در راه میهن قربانی می‌کردم، بهتر از این بود که یکی پس از دیگری در بستر خواب بمیرند.

 

[اِلناز]

من تو را همچون خوابی در خاطر دارم،خوابی زیبا هنگامی که چون پادشاهی می خوابم و وقتی بیدار می شوم تو را در بر ندارم

 

[اِلناز]

احمق ها هیچ گاه کمتر از عهد کنونی محبوبیت نداشتنه اند ، چون خردمندان به جای آنان خودنمایی میکنند و نمیدانند از عقل خود چگونه بهره ببرند زیرا رفتارشان تؤام با تقلید است .ویلیام شکسپیر