- Jun
- 1,757
- 2,559
- مدالها
- 2
اسم رمان: سرعت. سرعت. عشق
اسم نویسنده : حدیث قدرشناس
ژانر: طنز، عاشقانه، هیجانی
ناظر: @شاهدخت:)
خلاصه:
سوالی پرسیده بود که توقعش رو نداشتم!
چی باید میگفتم؟
نگاهی بهش انداختم و گفتم
- تو خیلی وقته برنده ای! توی هر موقعیتی خیلی وقته برنده ای نه تنها توی مسابقه بلکه توی...
ساکت شدم.
باید چی میگفتم؟ چی داشتم که بگم!
سکوت کردم و فقط به چشم هاش نگاه کردم.
موقعیت داشت جوری پیش میرفت که ما روز به روز از خودمون دور تر میشدیم. فراموش میکردیم وجود داریم.
زندگی اونقدر پر از بالا و پایین بود که فراموش کرده بودیم وجود داریم.
یادمون رفته بود باید به فکر خودمون باشیم و به خودمون هم برسیم.
با صدای شلیک شونه هام پرید و به جایی که صدای بیشتری ازش میرسید نگاه کردم!
یاخدا گفتم و...

اسم نویسنده : حدیث قدرشناس
ژانر: طنز، عاشقانه، هیجانی
ناظر: @شاهدخت:)
خلاصه:
سوالی پرسیده بود که توقعش رو نداشتم!
چی باید میگفتم؟
نگاهی بهش انداختم و گفتم
- تو خیلی وقته برنده ای! توی هر موقعیتی خیلی وقته برنده ای نه تنها توی مسابقه بلکه توی...
ساکت شدم.
باید چی میگفتم؟ چی داشتم که بگم!
سکوت کردم و فقط به چشم هاش نگاه کردم.
موقعیت داشت جوری پیش میرفت که ما روز به روز از خودمون دور تر میشدیم. فراموش میکردیم وجود داریم.
زندگی اونقدر پر از بالا و پایین بود که فراموش کرده بودیم وجود داریم.
یادمون رفته بود باید به فکر خودمون باشیم و به خودمون هم برسیم.
با صدای شلیک شونه هام پرید و به جایی که صدای بیشتری ازش میرسید نگاه کردم!
یاخدا گفتم و...

آخرین ویرایش: