جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

داستان کوتاه [سوم شخصِ کاذب] اثر «ترنج کاربر انجمن رمان بوک»

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته داستان کوتاه توسط ترنج با نام [سوم شخصِ کاذب] اثر «ترنج کاربر انجمن رمان بوک» ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 730 بازدید, 5 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته داستان کوتاه
نام موضوع [سوم شخصِ کاذب] اثر «ترنج کاربر انجمن رمان بوک»
نویسنده موضوع ترنج
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط HAN
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

ترنج

سطح
4
 
°•| نَستوه |•°
نویسنده ادبی انجمن
کاربر ویژه انجمن
Apr
2,186
19,430
مدال‌ها
5
&یا خالق اشرف مخلوقات&
نام داستانک: سوم شخصِ کاذب
به قلم: سیده فاطمه موسوی (*ترنج)
ناظر: @حسناع

ژانر: تراژدی، معمایی
خلاصه:
او نه اول ماجراست، نه آخر ماجرا. او فقط یک سوم شخص و روایت‌گر است، نه بیش و نه کم ولی پایش به ماجرا خرده خرده باز می‌شود. او به ذهن خود القاء می‌کند تتها و تنها یک سوم شخص و نویسنده است نه چیز دیگری!
اما همین نویسنده، تبدیل به یک... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,431
12,574
مدال‌ها
6
Negar_۲۰۲۲۰۸۲۷_۲۳۱۵۴۴(2).png



-به‌نام‌یزدان-

درود خدمت شما نویسنده عزیز و ارجمند.

🚫قوانین تاپیک داستان کوتاه🚫
⁉️داستان کوتاه چیست؟⁉️

قبل از ارسال پارت تاپیک آموزشی درست نویسی را با دقت مطالعه کنید.
درست نویسی- مطالعه این آموزشات اجباری است.

مدیران در صورتی که متوجه اشکالات شما در درست نویسی شوند برای شما ناظر تعیین می‌کنند.

شما می‌توانید با ارسال دو پارت ابتدایی اثر تاپیک نقد کاربران ایجاد کنید.
پس از ارسال پست اول، از کاربران بخواهید تا نظرات خود را در قالب نقد درباره هر جز از اثر بازگو کنند.
«درخواست نقد توسط کاربران»

پس از ارسال ۱۰ پارت از داستان کوتاه خود، درخواست جلد دهید.
«درخواست جلد»

چنان‌چه قصد دارید اثرتان را با تیزر تبلیغ کنید، درخواست تهیه کلیپ توسط تیم تدوین دهید.
«درخواست تیزر»

بعد از ارسال حداقل ۲۰ پارت از اثر خود درخواست نقد شورا دهید.
«درخواست نقد شورا»

پس از ۲۵ پارت درخواست تگ و تعیین سطح اثر خود دهید.
«درخواست تگ»

توجه داشته باشید برای اعلام پایان اثر خود باید داستان کوتاه شما ۳۰ پست را دارا باشد.
«اعلام پایان داستان کوتاه»


×تیم مدیریت بخش کتاب×
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: ترنج
موضوع نویسنده

ترنج

سطح
4
 
°•| نَستوه |•°
نویسنده ادبی انجمن
کاربر ویژه انجمن
Apr
2,186
19,430
مدال‌ها
5
مقدمه:
زندگی، جلگه و کوه دارد. پستی و بلندی و فراز و نشیب‌هایی که ما را با خود همراه می‌کند.
ولی ما نمی‌توانیم خود را با آن‌ها همراه کنیم! چه بسا کسانی ‌که از اوج سقوط کردند و شکستند، بریدند، ناامید شدند و... ناامید کردند!
صحت زندگی را قدر باید دانست. و به قول سهراب سپهری:
- و خدایی که در این نزدیکی‌ست،
لای این شب‌بوها، پشت آن کاج بلند
روی آگاهی آب
روی قانون گیاه!

و خدایی که در این نزدیکی‌ست...
 
موضوع نویسنده

ترنج

سطح
4
 
°•| نَستوه |•°
نویسنده ادبی انجمن
کاربر ویژه انجمن
Apr
2,186
19,430
مدال‌ها
5
بِسمِ ربِّ لوح و قَلَم
شیرقهوه‌ام را مزه‌مزه می‌کنم و به نقشه‌ی روبه‌رو خیره می‌شوم. چشمانم را ریز می‌کنم و می‌گویم:
- خب! چقدر باید بابتش بپردازم؟
آن صدای متعلق به خانم غریبه‌ی روبه‌رویم می‌گوید:
- توانش رو نداری.
حرصی می‌شوم و ماگ سفید رنگ را را روی میز چوبی جلویم می‌کوبم. از پشت دندان‌های قفل شده‌ام می‌غرم:
- شما من رو ناتوان می‌بینی.
صدای قهقهه‌اش کل کلبه‌ی چوبی را برمی‌دارد.
دست‌هایش را حایل میز چوبی می‌کند و بلند می‌شود. درحالی که نقشه را تا می‌زند، می‌گوید:
- من نگفتم تو ناتوانی. اگر ناتوان بودی به سمتت نمی‌اومدم. من سراغ فرد اشتباه نمیرم. تو به این نقشه نیازی نداری و درضمن! جاش پیش من امن‌تره.
نقشه برای من تنها و تنها یک وسیله‌ی جانبی‌ست و با مسیریابی که من دارم، نبودش هم دردسرساز نیست. ولی منظورش از جمله‌ی توانش را نداری چه بود؟ درحالی که قدم‌هایش را به سمت در خروجی کلبه‌ی ۲۰ متری کوچک کج می‌کند می‌گوید:
- اگر می‌خوای منظورم رو بدونی، باید بگم که این نقشه قیمتش از ۲ میلیارد بیشتره.
لبه‌ی کلاهش را مثل همیشه برای ندیده شدن چهره‌اش پایین می‌آورد گرچه، همیشه همین‌گونه است و من هم تا به حال چهره‌اش را ندیده‌ام. خشکم می‌زند. دو میلیارد؟ حال، من تنها روی صندلی چوبی که حدود ۵۰ سال قدمت دارد نشسته‌ام و به سخنانش می‌اندیشم. چرا من؟ وقتی که جوابی برای سوالم نمی‌دانم، بیش از بیش آشفته می‌شوم.
صدای رعد و برق، رشته‌ی افکارم را از هم می‌درد. سال‌هاست که دیگر نه از رعد و برق، نه از تاریکی و نه از تنهایی نمی‌ترسم. من به آغوش سرد جنگل عادت کرده‌ام. آه سردی می‌کشم و یکی دفترهایی که سال‌هاست همدمم شده‌اند را بیرون می‌کشم تا دیگر تنها نباشم.
 

MHP

سطح
10
 
[ EVP ]
پرسنل مدیریت
معاونت اجرایی
نویسنده افتخاری انجمن
Aug
6,389
47,031
مدال‌ها
23
«نویسنده تایپ این اثر را موکول کرده»
تاپیک تا اطلاع ثانوی بسته خواهد بود.
[..کادر مدیریت بخش کتاب..]
 

HAN

سطح
5
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
فعال انجمن
Mar
4,360
20,977
مدال‌ها
9
«نویسنده تایپ این اثر را موکول کرده»
تاپیک تا اطلاع ثانوی بسته خواهد بود.


[..کادر مدیریت بخش کتاب..]
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین