بنام خالق یکتا
عنوان دلنوشته :
سکوت آهنی که از دو قسمت سکوت یعنی خاموشی و هیچی را فرا می گیرد و آهنی هم که ترکیبی از آهن + یای نکره ساز که آهن در معنی محکم و استوار است و بر اساسی در دلنوشته به معنای سکوتی که محکم است و مثل زالو به انسان چسبیده است و خون او را می مکد
ژانر :
اجتماعی و تراژدی است یعنی در مورد احساس و نا امیدی گفته شده و اجتماعی یعنی عموم و در مورد زندگی مردم و جامعه است و نویسنده در نوشته های خود از آن استفاده کرده و دیدگانی که اسیر یک واقع شده را بیان نموده و انتظار یک موعود را به دنبال است
مقدمه :
میلههای سرد آهنگی همدم منه... .
شاید اگه این میلهها هم نبودن تا الان دق کرده بودم.
این میلههایی که خودم دور خودم کشیدم، تنهاییهام رو پر میکنه.
این میلهها نمیذارن حرفی بزنم... .
اگر به تصویر نگاه کنیم که برای مسابقه آماده شده است تصویر چشمی است که مثل زندان است نویسنده بر اساسی می تواند مقدمه را یک جور دیگر بنویسد که انسان چیزی را می بیند ولی نمی تواند مانع آن شود و یا شایدم نویسنده با این مقدمه می خواهد با بیان خود به خواننده بگوید که این میله ها تنها دارایی و همه چیز من است که سرد و پوچ است
انسجام :
نویسنده در برخی از نوشته های خود رعایت کرده اما در برخی نه از نویسنده در خواست می شود که در نوشتن دلنوشته های خود دقت کند و با افزایش جملات خود به دلنوشته زیبایی و استحکام ببخشد
هدف:
هدف فرعی در مورد یک عالمی است که بسیار پلید و بد جلوه می کند و این جهان را به آلودگی کشیده است و جهنمی است که نیاز به گلستانی دارد که تنها با آمدن یک فرد نمایان می شود
هدف اصلی دلنوشته نشان دهندهی فردیست که دچار درد و سردی شده است و اسیر یک زندان که نمی تواند چیزی را ببیند یا حرف هایش را بگوید و منتظر است منتظر یک فرد تا بیاید و او را از این محلکه نجات دهد
لحن و بافت :
لحن و بافت ادبی است و و نویسنده از کلماتی استفاده کرده که به زیبایی دلنوشته انجامیده است و اگر یک پیشنهادی دهم نویسنده از آرایه های ادبی بیشتر در نوشته های خود استفاده کند
رعایت اصول نگارشی:
اگر بخواهم علائم نگارشی را بگویم در رعایت شده است و در جایی که جمله تمام شده نقطه یا ورگول استفاده شده است
سخن منتقد :
با تشکر از نویسنده عزیز منتظر ادامه دلنوشته هستیم و لذت بردیم و چون برای مسابقه است لطفاً نویسنده بیشتر تمرکز و در نوشتن جملات خود دقت کند با تشکر