جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

تاریخ ایران شاه اسماعیل یکم

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته تاریخ ایران توسط SHAHDOKHT با نام شاه اسماعیل یکم ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 307 بازدید, 19 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته تاریخ ایران
نام موضوع شاه اسماعیل یکم
نویسنده موضوع SHAHDOKHT
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط SHAHDOKHT
موضوع نویسنده

SHAHDOKHT

سطح
10
 
.مدیر ارشد بخش کتاب.
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تدوینگر انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,776
38,213
مدال‌ها
25
در سال ۸۷۹ م هفت تن از سران قزلباش در ارزنجان یک جلسه مشورتی با حضور شاه اسماعیل برگزار کردند تا در مورد حرکت جهادی خود تصمیم بگیرند؛ موضوعی که در این جلسه مطرح بود این بود که برای جهاد به گرجستان حمله کنند یا ایروان را بگیرند که منطقهٔ مسیحی‌نشین و اغلب مذهب ارمنی داشتند، که حاکمانشان از خاندان‌های دیرین ایرانی و بازمانده از دوران پارتیان و ساسانیان بودند، عده‌ای نیز پیشنهاد دادند به روستاهای آذربایجان حمله کنند و عده‌ای نیز بر این عقیده بودند مدت زمان بیشتری در ارزنجان بمانند که تُرکان بیشتری به لشکر بپیوندند و سپس به آذربایجان یورش برده، آن‌جا را از آن خود کنند.

اسماعیل میرزا ابتدا با ایل شاملو که از شمال شرق مدیترانه و شمال غرب شام به قریه شاملو (در نزدیکی تبریز) مکرراً نقل مکان می‌کردند و علوی نیز بودند (بیشتر در جبل عامل ساکن بوده) و اکثر یاران عقیدتی اسماعیل میرزا از ایل شاملو بودند، برای گردآوری سپاه بیشتر به قره‌باغ و وان رفت و در سال ۹۰۶ قمری همراه با هفت هزار سپاهی قزلباش به سمت شروان لشکر کشید. در جنگی که نزدیک قلعه گلستان روی داد، فرخ یسار با وجود بیست هزار جنگاور مغلوب و کشته شد.[۳۰] اما قلعه گلستان در مقابل سپاه صوفیان به مقاومت پرداخت و بلافاصله تسلیم نشد. با این حال باکو تسلیم شد و سردار خردسال به جای آنکه وقت خود را برای محاصره و تسخیر قلعه گلستان ضایع کند، از حوالی شروان عزیمت کرد و راه آذربایجان را پیش گرفت. در نزدیک نخجوان الوند بیگ آق‌قویونلو را مغلوب کرد (۸۸۰ش/۹۰۷ ق /۱۵۰۱ م) و خود پیروزمندانه وارد تبریز شد و سلطنت خود را با اعلام و اظهار سلطنت شیعه که به هر حال با آیین اکثریت اهل شهر مغایر بود، اعلام داشت.[۳۱] شاه اسماعیل یکم صفوی قیام مؤثر خود را ضد امیران آق‌قویونلو به سال ۹۰۷ قمری، از اردبیل آغاز کرد ولی پایتخت خود را به تبریز انتقال داد. با این وجود، اردبیل به سبب آن که مدفن شیخ صفی‌الدین بود، پایتخت معنوی شاهان صفوی به‌شمار می‌رفت و از تقدس و احترام خاصّی بهره‌مند بود.[۳۲]
 
موضوع نویسنده

SHAHDOKHT

سطح
10
 
.مدیر ارشد بخش کتاب.
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تدوینگر انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,776
38,213
مدال‌ها
25
قساوت در تبریز و لواطکاری
اسماعیل پس از تسلط بر تبریز، فرمان داد تا استخوان‌های عاملان کشته شدن پدرش شیخ حیدر از گور بیرون آورده شده و در ملأ عام در کنار سرهای بریده شدهٔ دزدان و روسپیان سوزانیده شوند. قبر سلطان یعقوب آق‌قویونلو در «باغ قیصریه» (امامزاده چهارمنار[۳۳] در بازار تبریز امروزی) نبش شده و استخوان‌هایش سوزانیده شد.

وی ۱۲ نفر از زیباترین جوانان خانواده‌های ثروتمند تبریزی را برای بهره‌گیری جنسی (لواط) به اقامتگاه خود در کاخ هشت‌بهشت تبریز انتقال داد و پس از آن آنها را به امرای زیر دست خود سپرد که آنها نیز همان کنند.[۳۴] شخص شاه اسماعیل علاوه بر آنکه لواط گر قهاری بود، ازهمان سنین نوجوانیش از میگساران قهار نیز به‌شمار می‌رفت. غیاث الدین خواندمیر که از مداحان استوار شاه اسماعیل است، بزمهای عیاشی ومیگساری شاه اسماعیل را چنین ستوده‌است: اقدام رقیق عقیق وش (جامهای شفاف سرخ‌گون) چون جام زرین آفتاب در بزم فلک آغاز گردش کرده جامهای شراب رقیق بی غش به سان ساغر سیمین هلال در دست ساقیان سیم اندام (دختران و پسران اسیر شدهٔ ایرانی) در گردش بود[۳۵] به گفته مداحان شاه اسماعیل چنان نیرویی از جانب خدایش به او اعطا شده بود که در یک روز قادر بود با بیست پسر جوان همخواب شده و بازهم اشتهایش فروکش نکند

این اقدامات به شورش مردم تبریز منجر شد و بیش از ۲۰ هزار نفر از اهالی شهر در این قضایا کشته شدند. نهایتاً مردم تبریز لباس قرمزرنگی را که شعار شاه اسماعیل بود به تن کردند و مردم پایتخت و دیگر شهرها به اطاعت او درآمدند.[۳۶]
 
موضوع نویسنده

SHAHDOKHT

سطح
10
 
.مدیر ارشد بخش کتاب.
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تدوینگر انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,776
38,213
مدال‌ها
25
زمینه‌های شیعی صفویه
در زمان شیخ جنید (مرگ ۱۴۶۰ م) صفویه از یک فرقه صوفیانه که حول یک مرید سازماندهی شده بود، به یک جنبش نظامی فعال با سیاست فتح و سلطه تبدیل شد. او اولین رهبر معنوی صفوی بود که گسترش آموزه‌های شیعه و خصوصاً غلات دوازده امامی را حمایت کرد.[۳۷][۳۸] پیروانش جنید را تجسم خداوند می‌دانستند.[۳۹]

شیخ حیدر (۱۴۵۹–۱۴۸۸م) به عنوان رهبر صفویه جاه طلبی سیاسی پدرش را دنبال کرد. در زمان او صفویه به عنوان یک جنبش سیاسی شیعی دوازده امامی به‌طور فزاینده ای تبلور یافت و حیدر در نظر پیروانش یک شخصیت الهی بود.[۴۰]

اسماعیل اول از مارتا و شیخ حیدر ۱۴۸۷ م در اردبیل به دنیا آمد. مادرش مارتا یا حلیمه بیگم، دختر اوزون حسن، فرمانروای سلسله ترکمان آق قویونلو و همسر مسیحی او تئودورا معروف به دسپینا خاتون بود.[۴۱] دسپینا خاتون دختر ژان چهارم امپراتور ترابوزان بود. او در قراردادی برای محافظت از امپراتوری ترابوزان در برابر ترکان عثمانی با اوزون حسن ازدواج کرده بود.[۴۲]

اعلام مذهب ملی
اسماعیل در شهر تبریز مذهب تشیع را به‌عنوان مذهب رسمی اعلام نمود. بیشتر مردم در آن‌زمان سنی مذهب بودند. اُمرای قزلباش این مطلب را به شاه اسماعیل یادآور شدند، اما شاه در پاسخ عنوان کرد که: «در این کار خداوند و امامان او را یاری خواهند کرد و اگر مردم بخواهند در مقابل او کوچک‌ترین اعتراضی کنند، پاسخشان شمشیر خواهد بود.»[۴۳]

یک شب پیش از تاج‌گذاری شاه، نزد وی رفتند و گفتند:

«قربانت شویم دویست سیصد هزار خلق که در تبریز است، چهار دانگ آن همه سنی اند و از زمان حضرات تا حال این خطبه را کسی در تبریز برملا نخوانده و می‌ترسیم مردم بگویند که پادشاه شیعه نمی‌خواهیم و نعوذ باللّه اگر رعیت برگردند چه تدارک در این باب توان کرد… پادشاه فرمودند خدای عالم و حضرات ائمهٔ معصومین همراه منند و من از هیچ‌ک.س باک ندارم. به‌توفیق اللّه تعالی، اگر رعیت حرفی بگوید شمشیر می‌کشم و یک ک.س زنده نمی‌گذارم.»[۴۴]

وارد کردن علمای شیعه از لبنان و ورود آنها به سیاست
محقق کرکی (۱۵۳۱–۱۴۶۱م)(۹۴۰–۸۷۰ق) در ۱۵۰۰ میلادی به دعوت شاه اسماعیل به ایران آمد. وی اظهار می‌داشت: برای مصلحت امت، لازم است یک عالم شیعه پیشوای مشروعی برای انجام وظایف امام غایب باشد. پس از مرگ شاه اسماعیل، محقّق کَرکی به عنوان نائب امام مهدی (ولایت مطلقه) در همهٔ شئون اقتصادی، سیاسی و دینی دولت شیعی جدید صاحب اختیار مطلق شد تا آنجا که شخص شاه طهماسب نیز نائب او به‌شمار می‌آمد و او را به مقام شیخ الاسلامی نائل کرد. در زمان صفویان، مقام‌های مذهبی شیخ الاسلام برای همه شهرهای بزرگ منصوب شدند.[۴۵][۴۶]
 
موضوع نویسنده

SHAHDOKHT

سطح
10
 
.مدیر ارشد بخش کتاب.
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تدوینگر انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,776
38,213
مدال‌ها
25
تغییر اذان
شاه اسماعیل در جریان فتح تبریز، فرمان داد که خطیبان اشهد ان علیا ولی‌الله و حی علی خیرالعمل را در اذان و اقامه وارد کنند[۴۷]

توهین به مردگان و بزرگان مذاهب
او در سال ۸۸۷ش (۱۵۰۸م) پس از ورد به بغداد دستور نبش قبر عبدالقادر گیلانی و ابوحنیفه نعمان بن ثابت را صادر و به جسد آن‌ها اهانت کرد و دستور داد جسد یک سگ را در قبر ابوحنیفه بگذارند.[۴۸][۴۹][۵۰][۵۱][۵۲][۵۳][۵۴]

کشتار علمای اهل سنت
از دیگر اقدامات وی، کشتار فضلا و دانشمندان سنی مذهب بود که حاضر به دست برداشتن از باورهای خود نشدند. برای نمونه می‌توان به شیخ‌الاسلام (تفتازانی) هراتی و حسین بن معین‌الدین میبدی یزدی اشاره کرد.[۵۵]

در شیراز دستور داد که روحانیون سنی جمع شوند و فرمان داد تا خلیفه‌های سه‌گانه (ابوبکر، عمر و عثمان) را دشنام گویند ولی آن‌ها از این کار خودداری کردند و شاه، دستور داد آن‌ها را بکشند.[۵۶]

استفاده از آدم‌خواران و زنده‌خواران
شاه اسماعیل برای نشان دادن تنفر خود از دشمنانش و نیز برای تغییر مذهب مردم به مذهب شیعه عده‌ای قزلباش آدم‌خوار به‌همراه خود داشت که به آن‌ها فرمان می‌داد تا انسان‌ها را زنده یا مرده بخورند. نخستین واقعهٔ آدم‌خواری آن‌ها در ۱۵۰۴ میلادی در مازندران در مصاف با حسین کیا چلاوی یکی از خوانین ثبت شده‌است.[۵۷]

حسین کیا چلاوی با مرادبیک و توابع در اوایل ذیحجهٔ سال مذکور از قلعه بیرون آمدند. و بیش از ده هزار نفر به اسارت درآمده از میان آن‌ها حدود هزار تن کشته شدند و دو تن به اسامی مرادبیک جهانشاه لوی ترکمان و ساتلمیش‌بیک، زنده‌زنده از ته به سر سیخ کشیده شده و کباب شدند و قزلباشان از گوشت آن‌ها تغذیه کردند.[۵۸]

واقعهٔ آدم‌خواری دیگری در سال ۱۵۱۰ در مصاف با ازبکان به سرکردگی شیبک خان ازبک اتفاق افتاد. در این رابطه، نقل شده‌است که:

"او را در زیر اجساد ازبکان کشته‌شده یافتند بی زخمی و جراحتی، در حال سرش از تن جدا کردند، نزد نواب کامیاب همایون آوردند. وی پس از احضار سر، جسد پر حسد او را طلب داشت. تیغ‌بندان درگاه، فی‌الحال جسد او را حاضر آوردند و قهرمان صفدر سه ضربت شمشیر بر شکمش زده، فرمود که قورچیان کثیرالاخلاص و ملازمان کثیرالاختصاص هر ک.س سر نواب همایون ما را دوست می‌دارد، از گوشت بدن این دشمن من قدری میل نماید.[۵۹] بر سر گوشت جسد آن ناپاک به نوعی ازدحام و هجوم عام شد که چند ک.س مجروح و زخمی گشتند و (جمعی که دورتر بودند یک لقمه گوشت او را از جمعی که نزدیک‌تر بودند، به مبلغ کلی می‌خریدند و می‌خوردند) و گوشت خام (و حرام با خاک و خون آغشته) را بر وجهی خوردند که بنگیان گرسنهٔ محتاج در وقت در رسیدن کیف بنگ و طغیان جوع، گوشت برهٔ فربه بریان را چنان به‌رغبت تناول ننمایند[۶۰]"
 
موضوع نویسنده

SHAHDOKHT

سطح
10
 
.مدیر ارشد بخش کتاب.
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تدوینگر انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,776
38,213
مدال‌ها
25
تأسیس گشت تبرائیان
تبرائیان یک گروه گشتی بودند که در کوچه‌ها و بازارها با صدای بلند، مخالفان اهل بیت را لعن می‌کردند و مردم نیز در جواب، ملزم به گفتن کلمهٔ بیش‌باد و کم‌مباد بودند. این امور به‌وسیلهٔ شاه اسماعیل اول و جانشین وی شاه تهماسب یکم الزامی شد و در برخی مناطق نیز همراه با تهدید و فشار بوده و در صورتی‌که شخصی در بیان لعن و نیز در جواب کلمات بیش‌باد و کم‌مباد کوتاهی می‌کرد، او را به قتل می‌رساندند.[۶۱]

شاه اسماعیل دوم اما با آنان موافق نبود. با این‌حال این رسم در دورهٔ زندیان و قاجاریه تا دوران ناصرالدین‌شاه نیز به‌طور غیررسمی ادامه یافت و از عوامل اصلی نفاق بین شیعه و سنی بود.[۶۲]

تخریب مساجد اهل سنت
اسماعیل یکم مساجد اهل سنت را نابود کرد. تومه پیرس، سفیر پرتغال به چین که در آن زمان به ایران سفر کرده بود در کتاب خود می‌نویسد: «او (شاه اسماعیل) کلیساهای ما را اصلاح می‌کند و خانهٔ همهٔ مسلمانانی که از سنت محمد پیروی می‌کنند خراب می‌کند.»[۶۳]

اعلام جشن ملی عمرکشان
او ۹ ربیع‌الاول سال‌روز کشته شدن خلیفهٔ دوم عمر بن خطاب را جشن ملی عمرکشان اعلام کرد[۶۴]

پیوستن قبایل تُرک آناتولی
ایلات ترک بهارلو (از فرزندان بایرام خوجهٔ بهارلو و از ایلات تشکیل‌دهندهٔ قره‌قویونلوها بودند) و قبایل ساری‌قمیش قبل از تسخیر تبریز (۹۰۷ ق / ۱۵۰۲ م) به سرکردگی حسن‌خان به شاه اسماعیل پیوستند.

ایجاد وحدت ملی
پس از برافتادن ایلخانان مغول و به‌مدت حدود دو قرن در ایران از بلخ تا دیاربکر وضعیت ارباب‌رعیتی حاکم بود. «حسن‌بیگ روملو» در خصوص سال ۸۸۰ خورشیدی (۱۵۰۱ م. /۹۰۷ قمری) مجموعه‌ای از حکام محلی را نام می‌برد، که مهم‌ترین آن‌ها عبارت بودند از: سلطان حسین بایقرا آخرین شاه تیموریان در خراسان، بدیع‌الزمان میرزا در بلخ، سلطان مراد در عراق عجم، حسین کیای چلاوی در سمنان، مراد بیک بایندر در یزد و شاه اسماعیل در آذربایجان.

شاه اسماعیل با برخورداری از نیروی قزلباش تصمیم گرفت که ایران را متحد سازد. ابتدا سلطان مراد حاکم عراق عجم -که پسر سلطان یعقوب آق‌قویونلو بود- را در ناحیه‌ای میان همدان و بیجار شکست داد و سلطان مراد به شیراز گریخت. شاه اسماعیل او را تعقیب نمود و او از ترس به بغداد گریخت و شاه اسماعیل بدون جنگ شیراز را تصرف نمود و از آن‌جا به قم رفت. سپس بر حسین کیای چلاوی حاکم سمنان و فیروزکوه پس از جنگی سخت غلبه کرد؛ و نهایتاً یزد و ابرکوه را که در اختیار محمدکره بود، تصرف کرد و از شهری به شهری رفت و حکام محلی را برانداخت یا تابع خود نمود. آن‌گاه در سال ۸۸۷ ه‍.خ (۹۱۴ قمری) عازم عراق عرب شد و بغداد و نجف را نیز فتح نمود. بدین ترتیب او در مدت هفت سال تمام ایران بزرگ به‌جز برخی نواحی نظیر خراسان و ارمنستان را تصرف کرد و حکومتی واحد و مستقل را در آن برقرار ساخت و به‌عنوان پادشاه ایران تاج‌گذاری کرد.

شیوهٔ کشورداری شاه اسماعیل و ترویج مذهب شیعه احتمالاً مانع تجزیهٔ ایران آشوب‌زده میان دو قدرت بزرگ عثمانی و خان‌های ازبک آسیای میانه شد. وی برای تعدیل سیاست‌های افراطی سران قزلباش، صوفیان و مریدان حیدری، علمای ایرانی و نیز جبل عامل، کوفه و بحرین را به تدوین کتاب‌های فقهی در زمینهٔ شیعهٔ دوازده امامی دعوت کرد[۶۵] محقق کرکی که در نشر فقه و اصول مذهب شیعهٔ دوازده امامی، شخصیت مهمی محسوب می‌شد، از جملهٔ آنان بود. از جمله اقدامات شاه صفوی برای تجلیل از امامان شیعه، ضرب سکه با نام امامان شیعه،[۶۶] قرار دادن نام ۱۲ امام شیعه به‌عنوان سجع مهر شاهی[۶۷]؛ تعمیر و توسعهٔ آرامگاه امامان در شهرهای عراق و مشهد و نیز ایجاد ساختمان مقبره برای امام‌زاده‌ها در شهرهای ایران[۶۸] و طرح آب‌رسانی از فرات به نجف بود.[۶۹]

شاه اسماعیل کلیهٔ وظایف اداری و کشوری را به ایرانیانی سپرد که در اعتقادشان به تشیع جای شک و شبهه نبود و بسیاری از آنان پیشینهٔ طولانی در کارهای دیوانی داشتند. نام‌دارترین مردان او عبارت بودند از: امیر زکریا تبریزی، محمود خان دیلمی، شمس‌الدین لاهیجی، امیر نجم رشتی، نجم ثانی، میر سید شریف شیرازی و شمس‌الدین اصفهانی[۷۰]

شاه اسماعیل به رسم‌ها و آیین‌های مذهبی و ملی بسیار علاقه نشان می‌داد و به ایجاد آبادانی و بناهای یادبود اهتمام داشت. مهم‌ترین آثاری که از دوران وی به یادگار مانده، عبارت‌اند از ۴ بازار دور میدان قدیم اصفهان؛ مدرسه هارونیه و بقعهٔ امامزاده هارون در اصفهان. وی بناهای یادبودی هم در اوجان فارس و شیراز و آبادانی و ساختمان‌های متعددی در خوی و تبریز بنیاد کرد.
 
موضوع نویسنده

SHAHDOKHT

سطح
10
 
.مدیر ارشد بخش کتاب.
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تدوینگر انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,776
38,213
مدال‌ها
25
نام یکی از همسران او «حیات» ذکر شده که شاعری فارسی‌زبان بوده‌است.[۷۱] همسر اصلی و محبوب وی شهبانو تاجلی بیگم بود که در نزد شاه اسماعیل بسیار عزیز و گرامی بود. شاه اسماعیل شعرهایی در وصف زیبایی و شجاعت تاجلی سروده بود و او را عاشقانه دوست می‌داشت. تاجلی بیگم مادر ولیعهد هم بود. شاه اسماعیل در غزل معروفش اینجیمه بیزدن (از ما مرنج) به‌طور مستقیم از تاجلی نام می‌برد و شرط اثبات عاشقی را فدا کردن جان در راه معشوق می‌داند:

ائی دیوانه، ائی دیوانه

عاشق اولان قییار جانه

ختایی دئر، تاجلی خانه

قالسین، کؤنول، یول قالماسین
 
موضوع نویسنده

SHAHDOKHT

سطح
10
 
.مدیر ارشد بخش کتاب.
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تدوینگر انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,776
38,213
مدال‌ها
25
پس از سقوط امپراتوری تیموری، شیبک خان ازبک (یکی از نوادگان چنگیزخان که احیای امپراتوری تجزیه‌شدهٔ اجداد خود را در سر می‌پروراند)، به تشویق سلطان بایزید دوم برای نابودی دولت نوبنیاد صفوی از سمت شمال شرقی وارد ایران شد. شاه اسماعیل ابتدا تلاش کرد با فرستادن سفیران حسن نیت به سمرقند او را از ورود به ایران منع کند اما چون نتیجه‌ای نگرفت، به قصد جنگ با شیبک خان به خراسان لشکر کشید و شهرهای دامغان، گرگان و مشهد را آزاد کرد. پس از آن، دو لشکر در نزدیکی شهر مرو رودرروی هم قرار گرفتند و در نبردی سخت، سپاه ایران بر ازبک پیروز شد. پس از آن شاه اسماعیل فرمان داد پوست سر شیبک خان را پر از کاه کنند و آن را به دربار سلطان بایزید عثمانی بفرستند.[۷۲]

اما در همین هنگام با یورش عثمانی‌ها مواجه شد. سلطان عثمانی به‌نام سلطان سلیم یکم که شیعیان را کافر می‌دانست، به قصد اشغال کامل ایران با لشکری عظیم به این کشور لشکرکشی کرد. شاه اسماعیل به قصد دفع حمله عثمانیان که پس از فتح دیاربکر مستقیماً راه تبریز را در پیش گرفته بودند با جمع‌آوری حدود ۵۰ هزار سرباز در مقابل ۲۰۰ هزار [نیازمند منبع]سپاه عثمانی به غرب لشکر کشید و به‌رغم کمبود نیرو و استفادهٔ سپاه مهاجم از توپخانه در نبرد چالدران در سال ۸۹۳ خورشیدی آن‌چنان دلیرانه فرماندهی کرد و خود در میدان نبرد جنگید که به‌رغم شکست خوردن، نبرد او در زمرهٔ نبردهای بزرگ تاریخ و از افتخارات ایرانیان محسوب می‌شود.

در این جنگ ۴۹٬۰۰۰ سرباز ایرانی که تنها از سلاح‌های سرد مانند شمشیر و نیزه استفاده می‌کردند در برابر سپاه دویست هزار نفری عثمانی که مجهز به توپ و تفنگ بود به‌سختی ایستادگی کرد. ترکان عثمانی در این جنگ قسمت بزرگی از آذربایجان را به اشغال خود درآورند. اشغال بخش‌هایی از آذربایجان توسط عثمانی تا زمان شاه عباس یکم ادامه داشت. (البته پس از شاه اسماعیل نیز نبردهای پرشماری بین ایران و عثمانی به‌ویژه در دورهٔ شاه عباس درگرفت و اختلافات مرزی و مذهبی دو کشور تا زمان تجزیه امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول به درازا کشید)

شاه اسماعیل توانست در مدتی کوتاه با تدابیر جنگی، ایران را متحد کرده و در برابر هجوم دشمنان داخلی و خارجی به‌ویژه ازبکان و عثمانی‌ها که از خاور و باختر به ایران حمله می‌کردند به‌خوبی مقاومت کند.
 
موضوع نویسنده

SHAHDOKHT

سطح
10
 
.مدیر ارشد بخش کتاب.
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تدوینگر انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,776
38,213
مدال‌ها
25
در ۲۳ مه ۱۵۲۴/ ۱۹ رجب ۹۳۰ شاه اسماعیل درگذشت و در محل آرامگاه شیخ صفی‌الدین اردبیلی در اردبیل به‌خاک سپرده شد. او هنگام مرگ، دو ماه تا سی و هفت سالگی فاصله داشت و تقریباً بیست و سه سال سلطنت کرده بود.[۷۳]
 
موضوع نویسنده

SHAHDOKHT

سطح
10
 
.مدیر ارشد بخش کتاب.
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تدوینگر انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,776
38,213
مدال‌ها
25
پسران
تهماسب یکم، (زادهٔ ۲۲ فوریهٔ ۱۵۱۴ شاه‌آباد اصفهان – درگذشتهٔ ۱۴ مه ۱۵۷۶ قزوین) از تاجلی بیگم زاییده شد.
سلطان القاس میرزا (زادهٔ ۱۵ مارس ۱۵۱۵ تبریز – درگذشتهٔ ۹ آوریل ۱۵۵۰، قلعه قهقه مشگین‌شهر) از خان بیگم
سلطان رستم میرزا (زادهٔ ۱۳ سپتامبر ۱۵۱۶ اردبیل) چند سال پس از تولد درگذشت.
سلطان سام میرزا (زادهٔ ۱۶ اوت ۱۵۱۷ مراغه – درگذشتهٔ دسامبر ۱۵۶۷ قلعه قهقه مشگین‌شهر). از تاجلی بیگم زاییده شد
سلطان بهرام میرزا (زادهٔ ۷ سپتامبر ۱۵۱۸ مراغه – درگذشتهٔ ۱۵ سپتامبر ۱۵۵۰ همدان) از تاجلی بیگم زاییده شد. او چهار پسر داشت؛
سلطان حسین میرزا (درگذشتهٔ ۱۵۷۶)
سلطان ابراهیم میرزا (درگذشتهٔ ۱۵۷۷)
سلطان بدیع‌الزمان میرزا (درگذشتهٔ ۱۵۷۷)
دختران
شاهدخت خیرالنساء شهنواز خانم، (درگذشته ۱۳ مارس ۱۵۳۳) در ۱۴ مه ۱۵۱۳ با شاهزاده مرادخان پسر شاهزاده احمد و نوهٔ بایزید دوم ازدواج کرد.
شاهدخت خانیش خانم، (زاده حدود ۱۵۰۷ تبریز – درگذشته مارس ۱۵۶۳ یزد) با خان بیگم، در سال ۱۵۱۸ با امیر مظفر دباج و در سال ۱۵۳۷ شاه نورالدین نعمت‌الله باقی ازدواج کرد.
شاهدخت پریخان خانم، (زاده حدود ۱۵۱۰ تبریز – درگذشتهٔ ۱۵۴۵ خانات شکی) از تاجلی بیگم، در سال ۱۵۲۲ با خلیل‌الله دوم و در سال ۱۵۳۸ با درویش محمدخان ازدواج کرد.
شاهدخت مهین‌بانو خانم، (زادهٔ ۱۵۱۹ در اردبیل – درگذشتهٔ ۲۰ ژانویهٔ ۱۵۶۲ در قزوین) از تاجلی بیگم، او ازدواج نکرد.
شاهدخت شاه‌زینت خانم، با محمدخان شرف‌الدین اوغلی ازدواج کرد.
شاهدخت فرنگیس خانم، با عبدالله خان استاجلو ازدواج کرد.
 
موضوع نویسنده

SHAHDOKHT

سطح
10
 
.مدیر ارشد بخش کتاب.
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
تدوینگر انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,776
38,213
مدال‌ها
25
نوشته‌های روی سکه‌های دوره شاه اسماعیل اول:

«السلطان العادل الهادی الوالی ابولمظفر شاه اسمعیل بهادر خان خلدالله ملکه و سلطنه»

و یا «السلطان العادل الکامل الهادی الوالی ابولمظفر سلطان اسمعیل بهادر خان الصفوی الحسینی خلدالله ملکه»

پشت سکه‌ها نیز شعار شیعه و نام دوازده امام حک شده‌است.[۷۴]
 
بالا پایین