جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

دلنوشته {شبهاتِ مُکَرر} اثر•سونیا ریپر کاربر انجمن رمان بوک•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته دل نوشته های کاربران توسط نهـنگـ با نام {شبهاتِ مُکَرر} اثر•سونیا ریپر کاربر انجمن رمان بوک• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,416 بازدید, 31 پاسخ و 26 بار واکنش داشته است
نام دسته دل نوشته های کاربران
نام موضوع {شبهاتِ مُکَرر} اثر•سونیا ریپر کاربر انجمن رمان بوک•
نویسنده موضوع نهـنگـ
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط نهـنگـ
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,725
33,076
مدال‌ها
10
به نام سکوتی که فریاد می‌زند
اثر: شبهاتِ مُکَرر
به قلم: سونیا ریپِر
ژانر: روان‌شناختی، تراژدی
عضو گپ ادبی اول

دیباچه:
در این مُثله‌گاهِ نگاه، هر نفسی که برمی‌آید، حکمِ نهایی قاضی‌ای است که هرگز او را ندیده است. اینجا، آناتومیِ سکوتِ درونی، زیر تیغِ تشریحِ هزاران زبان، پاره‌پاره می‌شود. او، تندیسِ تقدیری است که نه بر سنگ، بلکه بر ذهن‌های پُرمدعا تراشیده شده؛ روایتِ تلخِ تنفس در قفسی شیشه‌ای که هر زاویه‌اش انعکاسِ صدها انگشت اتهام است.
 
آخرین ویرایش:

Negin jamali

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Feb
2,769
2,005
مدال‌ها
2
1683008322482 (1).png

عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب "رمان بوک" برای انتشار آثار ارزشمندتان.

حتما پیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید:
[قوانین تایپ دلنوشته کاربران]

پس از بیست پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[تاپیک جامع درخواست نقد دلنوشته]

بعد از ایجاد تاپیک نقدر شورا برای دلنوشته‌تان، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست تگ بدهید:
[درخواست تگ دلنوشته | انجمن رمان‌بوک]

پس از گذاشتن بیست پست از دلنوشته، می‌توانید در تاپیک زیر برای آن درخواست جلد دهید:
[تاپیک جامع درخواست جلد دلنوشته و اشعار]

و انشاءالله پس از به پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید:
[اعلام پایان - دلنوشته کاربران]

دلنویسان عزیز، هرگونه سوالی دارید؛ می‌توانی
در اینجا مطرح کنید:
[سوالات و مشکلات دلنویسان]

با آرزوی موفقیت برای شما،
[تیم مدیریت تالار ادبیات]
 
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,725
33,076
مدال‌ها
10
من از گچ‌بریِ نگاه‌ها ساخته شده‌ام، نه از جوهرِ وجودِ خویش.
هر روز، رستاخیزی است از دیروزِ داوری‌ها؛ قاضی‌هایی که در آستانه‌ی پنجره‌هایم مُهری از اتهام می‌کوبند.
روحم، موزه‌ی متروکی است که تندیس‌های نقد و عیب‌جویی در آن صف کشیده‌اند.
انگار باید هر لحظه، اطلسِ توجیهات را ورق بزنم تا شایسته‌ی یک سطر زندگی باشم.
چگونه می‌شود در این هجمه‌ی صوتی، صدایی از حقیقتِ خود را به گوش جهان رساند؟
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,725
33,076
مدال‌ها
10
کلمات‌شان، پیکان‌های مسمومی است که از کمانِ جهل شلیک می‌شوند.
می‌نشینند بر زخم‌های عریانی که خودشان خالق آن بوده‌اند؛ سپس، بانگِ تبرئه سر می‌دهند.
من، محکومِ ابدیِ بومِ نقاشی‌ام که دیگران آن را به رنگِ میل خود می‌آلایند.
آیا هیچ‌ک.س نمی‌داند که «پوست» ضخامتِ کافی برای دفعِ این حجم از نگاهِ مُوَشکافانه را ندارد؟
در این تئاترِ تهمت، حتی سکوت هم یک اعترافِ فاجعه‌آمیز تفسیر می‌شود.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,725
33,076
مدال‌ها
10
چشمانم، دو دوربینِ ثبت وقایع شده‌اند که تمامِ جزئیاتِ ترس را ضبط می‌کنند.
خنده‌هایم، رقصِ ماسکی است بر چهره‌ی متفکری که از درون مُنهَمِک شده است.
این قضاوت‌ها، همانند خوره‌ی نامرئی، ستون فقراتِ اعتماد به نفس را می‌جَوَند.
من، یک متهمِ مادرزاد هستم که تنها جُرمش، تفاوت داشتن با “قالبِ مطلوب” آن‌هاست.
در این برزخِ هویت، خودِ واقعی‌ام مدام در حالِ استعفا دادن است.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,725
33,076
مدال‌ها
10
سایه‌هایشان، دیوارنگاره‌هایی است که مرا در هیأتِ غولی سنگی نمایش می‌دهند.
درونِ من اما، کودکی لرزان، با تکه‌ای شیشه‌ی شکسته، به دنبالِ تکثیرِ خورشید است.
آنان، از من “آینه‌ای صاف” می‌طلبند، در حالی که خودشان، بلورِ وجودم را شکسته‌اند.
این، میدانِ مینِ روان است؛ هر گامی که برمی‌دارم، انفجاری از کنایه به همراه دارد.
گویی برایِ اثباتِ “بی‌گناهی”، باید تا سرحدِ محو شدن، شبیه به آرزوهایشان شوم.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,725
33,076
مدال‌ها
10
لب‌هایشان، قفل‌هایی بر دهانِ حقیقتی است که سال‌هاست آرزوی فریاد دارد.
من در سلولِ «بایدها» حبس شده‌ام؛ زندانی که کُلیدش، در جیبِ داورانِ ابدی‌ام جا مانده است.
هر کلمه‌ی محتاطانه‌ای که بر زبان می‌آورم، در قاموسِ آنان، مُهرِ تأیید بر خطاهایم است.
من، قربانیِ جنگِ ابدیِ میانِ “آنچه هستم” و “آنچه تصور می‌کنند” شده‌ام.
آیا این رنج، یک “سهمیه” است که باید برای زیستن در این جهان، با خود حمل کنم؟
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,725
33,076
مدال‌ها
10
نفس می‌کشم، اما ریه‌هایم مملو از غبارِ سنگینِ انتظاراتِ آن‌هاست.
چگونه می‌توان از پسِ این زلزله‌ی مدامِ قضاوت‌ها، ویرانه‌های روح را دوباره سرپا کرد؟
قلبم، یک ساعتِ شنیِ معکوس است که زمان را به عقب می‌بَرَد؛ به لحظه‌ی اولین تهمت.
آن‌ها مرا نه برایِ “اَعمالَم”، بلکه برایِ “امکانِ انجامِ آن اَعمال” مجازات می‌کنند.
دیگر توانِ ایستادن بر این “خطِ باریکِ تمایز” میانِ منِ واقعی و منِ موهوم را ندارم.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,725
33,076
مدال‌ها
10
دست‌هایم، از تایپِ هویتِ درونی‌ام بر صفحه‌ی سنگیِ ذهن‌هایشان، خسته شده‌اند.
اینجا، هرکس، خود را صاحبِ تفسیری می‌داند که مُقدس‌تر از متنِ اصلی است.
من، یک کتابِ خطای چاپ شده‌ام که همه، با خط قرمز، حواشیِ غلطش را علامت می‌زنند.
چرا باید هر روز، با زرهی از خونسردی، به میدانِ نبردِ با نادیده‌ها بروم؟
نزدیک‌ترین افراد، دورترین داورانی هستند که بر تختِ قضاوت نشسته‌اند.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

نهـنگـ

سطح
5
 
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار ارشد
گوینده انجمن
مترجم انجمن
کاربر ممتاز
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
4,725
33,076
مدال‌ها
10
کابوسِ من، نه در خواب، بلکه در بیداریِ چشمانِ ناظران تجلی می‌یابد.
انگار در شیشه‌ی عمرم، به جای زمان، “تعدادِ داوری‌ها” در حالِ کم شدن است.
می‌خواهند مرا در پالتویِ تنگِ “تعریفِ مطلوب” خود محبوس کنند تا آرامش یابند.
من، پرنده‌ای هستم که بال‌هایش را با نخِ نقد بسته‌اند و انتظارِ اوج گرفتن دارند.
این، یک اعتصابِ عمومی علیه “حقِ زیستنِ آزادانه‌ام” است.
 
آخرین ویرایش:
بالا پایین