جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

دلنوشته {شب‌های بی‌سحر} اثر •مبینا‌ی ایران و کاپیتان بد کاربر انجمن رمان بوک•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته دل نوشته های کاربران توسط مبینای شهر قصه ها با نام {شب‌های بی‌سحر} اثر •مبینا‌ی ایران و کاپیتان بد کاربر انجمن رمان بوک• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,769 بازدید, 23 پاسخ و 26 بار واکنش داشته است
نام دسته دل نوشته های کاربران
نام موضوع {شب‌های بی‌سحر} اثر •مبینا‌ی ایران و کاپیتان بد کاربر انجمن رمان بوک•
نویسنده موضوع مبینای شهر قصه ها
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط DLNZ

این اثر مشترک برای شما جذاب است؟

  • بله

    رای: 18 85.7%
  • تاحدودی

    رای: 3 14.3%
  • خیر

    رای: 0 0.0%

  • مجموع رای دهندگان
    21
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاپیتان بد

سطح
1
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
2,417
6,849
مدال‌ها
3
***
یادداشتی که برایت از دل، نوشته‌ام را بارها و بارها بخوان. می‌دانی که اهل حاشیه رفتن نیستم. تو، با آن نگاه غزالی‌ات جایگاهت را در قلب عاشقم حک کرده‌ای. نمی‌خواهم به، با من بودن مجبورت کنم؛ حتی اگر نبودنت مرا به خاموشی بکشاند. می‌خواهم برای آخرین بار، شانس با تو بودن را امتحان کنم. منتظر لبخند دلربایت می‌مانم... .

***
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Nov
2,476
37,997
مدال‌ها
5
خاموشی تو چه فرقی با مرگ من دارد؟
ای داد از این حال پر از تشویشم!
از دست هایت باز گل لاله بگیرم، باز تو تمنا کنی و نه بگویم و تو می‌میری و من پژمرده میشم.
لبخند می‌زنم اگر گاهی تو نگاه کنی به قلبی که سال هاست به انتظار تو شیدا شده است.
 
آخرین ویرایش:

کاپیتان بد

سطح
1
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
2,417
6,849
مدال‌ها
3
***
به سمتت عاشقانه قدم برمی‌دارم. دستان پرمهرت را در دستان مردانه‌ام می‌گیرم. در چشمان زیبای بارانی‌ات خیره می‌شوم. کاش می‌دانستی تو با آن نگاه غزالی‌ات، دلم را چگونه به لرزه می‌اندازی. لبخندی به نگاه دلگیرت می‌زنم، و دستت را کمی آرام می‌فشارم. و قولی مردانه به پای این اعتمادت در چشمانم می‌نشانم. تا شاید آن تردید اندکی که در دل پاکت آشکار هویداست، از بین برود.

تقدیم به:
همسفر بی‌ادعایم...!

***
 

DLNZ

سطح
7
 
🝢ارشد بازنشسته🝢
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده ادبی انجمن
May
3,432
13,039
مدال‌ها
17
«نویسنده تایپ این اثر را موکول کرده»
تاپیک تا اطلاع ثانوی بسته خواهد بود.
[کادر مدیریت بخش ادبیات]
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین