جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی شخصیت پردازی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته جمع‌آوری نکات توسط نهال رادان با نام شخصیت پردازی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 3,523 بازدید, 167 پاسخ و 3 بار واکنش داشته است
نام دسته جمع‌آوری نکات
نام موضوع شخصیت پردازی
نویسنده موضوع نهال رادان
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ادوارد کلاه به سر
موضوع نویسنده

نهال رادان

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,274
3,390
مدال‌ها
7
با ایجاد این سوال: 'اگر یک سلاخ شاعر باشد از او چه انتظاری داریم؟' سعی کرد که پارادوکس و تاثیر
عدم تجانس در جذابیت داستان را تببین کند.
هر چه عدم تجانس بین دو کارکرد یک شخصیت بیشتر باشد جذابیت بیشتری خلق می کند مثل مثل معروف سلاخ_شاعر اما استفاده از تیپ هایی که به ذهن مخاطب عادت شده و آشناست اشتباه است.
سپس با تمارین پی در پی سعی بر این بود که مفاهیمی مانند: شغل، مشغله فکری ِ کاراکتر، مکانی که اتفاق رخ می دهد، حالت درونی فرد و حالت بیرونی فرد برای هنر جویان جوری جا بیفتد تا در نوشتن داستان بیشتر به آنها توجه داشته باشند و از به کار گیری آنها ابایی نداشته باشند.
پنج راهی که می توانیم یک داستان متفاوت از دیگران بنویسیم:

۱_ترکیب جدید و نامتجانس جذابیت دارد اما باور پذیری اش سخت می شود چرا که باید علتی بیاوری برای شاعر شدن قصاب. پیدا کردن علت تناقض و باوروندنش خیلی مهمه

۲_نقطه تجلی و کشف:
یک معلم وظیفه شناس که یه لحطه پول‌های مدرسه رو می دزده یا زنی مودب که در حین تلفن حرف های رکیک و عجیب می زنه. این نقطه تجلی هم می تونه در آدم هایی که ذهن مخاطب بهش عادت کرده، به ما کمک کنه تا داستان رو از روال عادی نجات بدیم. چرا که تردید ایجاد می کنه. وقتی کسی رو باور کردی و بعد رفتار عجیبی از او می بینی که مهم است، باور به اون فرو می ریزد و باعث تجدید نظر درباره او می شود چرا که کانون تجلی به وجود می آید. چون ذهن ما عادت کرده بود آن فرد رو در کلیشه ای خاص ببیند.

٣_آن شغل عادی، در مکان زمان یا حالت غیر عادی ای باشه.
مثلا معلم شاعری که در کانتینری پلمپ شده گرفتار شده.
 
موضوع نویسنده

نهال رادان

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,274
3,390
مدال‌ها
7
۴_یا با استفاده از زمانی با شخصیت، می توان روال عادی رو به هم زد:
یک زمان با شخصیت مانند
اولین روز کار
دومین روز بعد از ازدواج
سومین روز بعد از مرگ پدر
چهارمین روز بعد از بمب گذاری

۵_یک ریشه عجیب برای تردید یا حالتی که فرد داره خلق کنیم، ریشه ای که قابل منطقی کردن برای خواننده باشه که موقع ریختن پی رنگ بتونیم بگیم علتش این بوده...
 
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
شخصیت پردازی، گزینش، کنار هم قرار دادن و مرتبط نمودن معنای شماری از شخصیت‌های تعریف شدهٔ عالم هستی با همدیگر، در یک موقعیت بیانی است.[۱]

شخصیت‌پردازی، ساختن و پرداختن شخصیت برای یک روایت است. شخصیت‌پردازی یکی از عناصر ادبی است که ممکن‌ است در یک اثر هنری دراماتیک یا مکالمات روزمره به کار گرفته شود. ممکن است شخصیت‌ها از طریق بیان اوصافشان، اعمالشان یا سخنانشان یا افکارشان یا فعل و انفعالاتشان در برخورد با شخصیت‌های دیگر معرفی شوند.
 
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
اصطلاح شخصیت‌پردازی در اواسط قرن ۱۵ معرفی شد. ارسطوپیرنگ را متقدم بر شخصیت می‌دانست به عبارت دیگر او روایت پیرنگ‌محور را از روایت‌شخصیت محور برتر می‌دانست، او دربوطیقای خود استدلال می‌کند که تراژدی «نمایشی از زندگی و کنش‌ هاست و نه انسان»، در قرن ۱۹‌ این دیدگاه معکوس شد یعنیواقع‌گرایی در رمان و بعدها پیشرفت‌های تأثیرگذار در علمروانشناسی، تقدم شخصیت در داستان (روایت شخصیت‌محور) را ، تأیید کرد.
 
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
نویسنده از دو طریق می‌تواند در مورد یک شخصیت به مخاطب اطلاعات بدهد:

شخصیت‌پردازی مستقیم یا صریحویرایش

نویسنده صریحا از طریق راوی یا خود شخصیت یا شخصیت‌ دیگری به مخاطب می‌گوید که آن شخصیت چه ویژگی‌هایی دارد.
 
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
شخصیت‌پردازی غیرمستقیم یا ضمنیویرایش

مخاطب باید خودش با توجه به افکار شخصیت‌، افعالش، سخنانش(کلماتی که کاراکتر برای صحبت کردن انتخاب می‌کند یا حالتی که صحبت می‌کند)، ظاهر فیزیکی‌اش، عادات و رفتار و اطوار متمایز شخصی و فعل و انفعال شخصیت با شخصیت‌های دیگر(عملی که شخصیت در قبال شخصیت‌های دیگر انجام می‌دهد و عکس‌العملی که شخصیت‌های دیگر در قبال او انجام‌ می‌دهند) منجمله واکنش‌هایی که شخصیت‌های دیگر به شخصیتی که در نظر داریم انجام می‌دهند، ویژگی‌های شخصیت را استنتاج کند و شخصیت را بشناسد.
 
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
شخصیت‌ها در تئاتر، تلویزیون و سینما از شخصیت‌های رمان‌ها متفاوت هستند از این جهت که ممکن است بازیگران توصیفات نویسنده از یک شخصیت و دیالوگ‌ها را به شیوهٔ منحصر به فرد خودشان تفسیر کنند تا بتوانند لایه‌های جدیدی به شخصیت اضافه کنند و به شخصیت عمق ببخشند. و این موضوع باعث می‌شود که منتقدان بتوانند بازیگر‌های مختلفی که نقش بانو مکبث را بازی کرده‌اند، مقایسه کنند. تفاوت اساسی دیگر این است که در درام بر خلاف رمان یا داستان کوتاه، امکان این وجود ندارد که بتوانیم وارد ذهن شخصیتی بشویم و باطن شخصیت را ببینیم در نتیجه در درام این شیوهٔ تشریح شخصیت (شخصیت‌پردازی) غیرممکن است.
 
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
کارل گوستاو یونگ، روان‌شناس، دوازده «الگوی اصلی» اولیه روان انسان را شناسایی کرد. او اعتقاد داشت که این الگو‌ها درونناخودآگاه جمعی انسان‌ها (فارغ از مرزهای سیاسی و فرهنگی) قرار دارند. این دوازده کهن‌الگو معمولاً در شخصیت‌های داستانی دیده می‌شوند. شخصیت‌های مسطح و ساده فقط یک کهن‌الگو را شامل می‌شوند در حالی که شخصیت‌های پیچیده یا شخصیت‌های واقع‌گرا چندین کهن‌الگو را با هم ادغام می‌کنند و در این ترکیب برخی از این کهن‌الگو‌ها بر برخی دیگر غالب‌تر هستند همانند افراد در زندگی واقعی. دوازده کهن‌الگوی یونگ به قرار زیر هستند: معصوم، یتیم، قهرمان، پرستار، مکتشف، یاغی، عاشق، خالق، دلقک، عاقل، جادوگر، فرمانروا.
 
بالا پایین