جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

فایل شده [شعری‌ که‌ مال‌ خودم‌‌ نیست] اثر «مهرانه عسکری کاربر انجمن رمان بوک»

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته کتاب توسط 🔗مهرانه عسکری 📎.♡ با نام [شعری‌ که‌ مال‌ خودم‌‌ نیست] اثر «مهرانه عسکری کاربر انجمن رمان بوک» ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,461 بازدید, 17 پاسخ و 7 بار واکنش داشته است
نام دسته کتاب
نام موضوع [شعری‌ که‌ مال‌ خودم‌‌ نیست] اثر «مهرانه عسکری کاربر انجمن رمان بوک»
نویسنده موضوع 🔗مهرانه عسکری 📎.♡
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط 🔗مهرانه عسکری 📎.♡
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Nov
303
1,502
مدال‌ها
2
گویند غم امروز و فردا گذرا‌ست
گویند در پس هر نومیدی امیدی‌ست
گویم‌تان که کجاست این گذرا و امید؟
گویند پایان هر شب سحری‌ست
گویند بعد سختی‌ها سهلی‌ست انگاری
گویم‌تان که سحر شبم برگشت‌ناپذیر است
گویند خوشی در پایان است و مرگ حقیقی‌ست
گویم که، در پایان حتی بدبختی هم نیست.
 
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Nov
303
1,502
مدال‌ها
2
خدای من چرا تو جفا کردی؟
من‌ دلم را باختم پس چرا تو جفا کردی؟
اشکم را ریختم و خشک شد چرا تو جفا کردی؟
عاشقانه پرستشت کردم پس چرا تو جفا کردی؟
ناله‌هایم را خفه شو گفتم و شکر گفتم
پس چرا تو جفا کردی؟
خدایا من تو را اصل و او را فرع گذاشتم،
پس چرا تو جفا کردی؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Nov
303
1,502
مدال‌ها
2
دیدمت شبی که خیس از اشک بودم
دیدمت گاهی که جانم از درد ترک خوردم
دیدمت بر سر طاقچه‌ای می‌نشینی و اشک بودم
دیدمت رنگین کمان را لبخند زدی و ترک خوردم
دیدمت بی‌من دیوانگی کردی و اشک بودم
من‌ به‌ اندازه‌ی دنیایمان اشک بودم و تو...
تنها کاغذی بر دیوار زندگی دیگران بودی...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Nov
303
1,502
مدال‌ها
2
ما زِ رسوایی بلند آوازه‌ایم
از بوم و بر آواره‌ایم
ما ز بدبختی بلند آوازه‌ایم
از غم و درد بیچاره‌ایم
ما از مال من گویم خاموشه‌ایم
ز هم دین و مذهب ممنوع و خم کرده‌ایم
ما هَمچنان از درد و رنج بیچاره‌ایم
مظلوم چوب دار دارد و ما جلاد زاده‌ایم
با اندک عقل‌مان بالغ خوانده‌ایم
ما برای ادامه دادن نیازمند حیاته‌ایم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Nov
303
1,502
مدال‌ها
2
تا به کی قرآن و درس و درس و قرآن روز و شبم باشد
تا به کی نخواهم و شکر گویان دنیا من باشم
تا به کی سجاده زیر بغل و چارقد به سر، خم کرده باشم
تا به کی بگویم حرام است و حرام است و حرام باشم
تا به کی حلال را حق و حقیقت را باطل دانم و حرام باشم
تا به کی چشم گویان خلق مذکر باشم و دم نزده باشم
تا به کی حرام دیگران و حلال پستی باشم
تن خسته‌ورنجور باشم خوب است؟آیا خوب و حلال است؟
 
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Nov
303
1,502
مدال‌ها
2
با ذلت آشنا و با عزت غریبه
با بهشت مزاحم و با جهنم مراحم
با دل مغرور و با عقل بی‌عقل
با عشق آشنا و با عاشق و معشوق غریبه
با مظلوم ظالم و با ظالم مظلوم
غم در دل و جان در راه جنگ
با جنگ آشنا و با شهید غریبه
چه جنگی و چه خونی؟
چه‌گونه است عدل و داد؟
صدای چیست؟ گریه و زاری!
 
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Nov
303
1,502
مدال‌ها
2
شاد می‌خواهیم و عزاداری راه اندازی می‌کنیم
سوگواری نمی‌خواهیم و سی*ن*ه را کبود می‌کنیم
روز زن و مرد داریم و هر کدام را خوار‌تر از خار می‌کنیم
دلنوشته می‌خواهیم و درد نوشته نصیب می‌کنیم
دانش می‌خواهیم و روز‌تر از روز جاهل‌تریم
جاهل‌تر از دیروز و فردا جاهل‌تر از امروزیم
خدا می‌بیند و نمی‌گوید ما می‌بینیم و خاموشیم
ظلم را حاصل است و بی‌خبر عالمیم؟
درد را سعادت‌ست که ما نمی‌دانیم؟
 
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Nov
303
1,502
مدال‌ها
2

سخنی با جان‌دلان :​

نوشتیم‌جانم‌فدایتان
نوشتیم‌ جان‌دلان
نویسنده شدیم و نوعی‌ایم
نویسنده شدیم و سر به بالای‌ایم
تشکری بابت آزار و اذیت نوشته
نصیب شما و چشمان‌تان🖤🌹
 
بالا پایین