مشاعره شعر در وصف مادر

[اولدوز]

آسودگی از محن ندارد مادر
آسایش جان و تن ندارد مادر

دارد غم و اندوه جگر گوشه خویش
ورنه غم خویشتن ندارد مادر

رهی معیری​

 

[اولدوز]

من زاده شدم به عشق مادر / پرورده شدم به عشق مادر

در دامن او شدم چنین نور / پیوسته شدم به عشق مادر . . .​

 

[اولدوز]

کاشکی می‌شد بهت بگم؛ چقدر صدات‌و دوست دارم
لالایی‌هات‌و دوست دارم، بغض صدات‌و دوست دارم

مادر…​

 

[matieh]

بعد از خدا ، خدای دل و جان من توئی
من،بنده ای که بار گنه می کشم به دوش
تو، آن فرشته ای که ز مهرت سرشته اند
چشم از گناهکاری فرزند خود بپوش.

 

[*Atena_#]

شعر از تو چه گویم ک تو خود
راز نهانی
مادر....
شعر با تو شود زنده و ما
بیش ندانیم

 

[☆Sonia♡]

شعر از تو چه گویم ک تو خود
راز نهانی
مادر....
شعر با تو شود زنده و ما
بیش ندانیم

اگرچه همش در حال غر زدنی😂
ولی زنده نمی مانم اگر نباشی

 

[DOonYa]

فرزند، ز مادر است خرسند
بیگانه کجا و مهر مادر

 

[DOonYa]

شعر از تو چه گویم ک تو خود
راز نهانی
مادر....
شعر با تو شود زنده و ما
بیش ندانیم

من زاده شدم به عشق مادر

پرورده شدم به عشق مادر

در دامن او شدم چنین نور

پیوسته شدم به عشق مادر

بوی تن او بهار هر فصل

بشکفته شدم به عشق مادر

تعلیم نمودیم بیاموز

وارسته شدم به عشق مادر

از رنج زمان عبور دادی

نی خسته شدم به عشق مادر

آموخت مرا صبور باشم

دل بسته شدم به عشق مادر…

 

[itszari.]

از تمام دلتنگی‌ها‌، از اشک‌ها و شکایت‌ها که بگذریم
باید اعتراف کنم مادرم که می‌خندد خوش‌بختم!
و چه تاثیر دل‌نشینی دارد.
” غصه نخور، درست می‌شود ” گفتن‌های مادر،
اثرش را هزار قرص آرام‌بخش قوی ندارد.

 

[فرشته باقری]

داغ مادری دارم ،که روزگار ازمن گرفت
صبر ایوبش مرا آموخت درس زندگی
مادرمن تشنه رفت اما زمین سیراب شد
این زمین سیراب شد،چون آسمان گریه ش گرفت...