- Jul
- 1,274
- 3,390
- مدالها
- 7
آسمان که میبارد تمام وجودم را در آغوش میگیرد. گاهی حس میکنم که قدم زدن در جادههای بارانی مرا به تکتک صدای تپشهای قلبم نزدیکتر میکند.
راه میروم وبه حرفهای دلم گوش فرا میدهم و گاهی آنقدرغرق حرفهایش میشوم که فراموش میکنم دنیای اطرافم را؛ فقط صدای باران یادم میماند و قطرات اشک آسمان؛ اشکهایم فرو میریزد وقتی میشنود نالههای بیصدای قلبم را... .
انگار حرف حرف صدایش مثل قطرات باران به وجودم تنه میزند... .
حرف دلم را میشنوم و به خاطر شکستن آن اشک میریزم؛ چرا که گاهی از روی بغض میخندم و گاهی از گریه قهقهه میزنم... .
ابرها میبارند و میبارند و آسمان مرا در آغوش بارانی خود میفشارد….
صدای باریدن باران و صدای باریدن چشمانم و باریدن حرفهای دلم در وسعت آسمان شب مرابه تنهایی ها لحظه به لحظه نزدیکتر میکند و چه دردناک است.
دوری قلبها با وجود ما!
پس تو هم گوش کن به حرفهایش و نالههای بیصدایش را بشنو و او را درک کن و با باران هم صداشو!
راه میروم وبه حرفهای دلم گوش فرا میدهم و گاهی آنقدرغرق حرفهایش میشوم که فراموش میکنم دنیای اطرافم را؛ فقط صدای باران یادم میماند و قطرات اشک آسمان؛ اشکهایم فرو میریزد وقتی میشنود نالههای بیصدای قلبم را... .
انگار حرف حرف صدایش مثل قطرات باران به وجودم تنه میزند... .
حرف دلم را میشنوم و به خاطر شکستن آن اشک میریزم؛ چرا که گاهی از روی بغض میخندم و گاهی از گریه قهقهه میزنم... .
ابرها میبارند و میبارند و آسمان مرا در آغوش بارانی خود میفشارد….
صدای باریدن باران و صدای باریدن چشمانم و باریدن حرفهای دلم در وسعت آسمان شب مرابه تنهایی ها لحظه به لحظه نزدیکتر میکند و چه دردناک است.
دوری قلبها با وجود ما!
پس تو هم گوش کن به حرفهایش و نالههای بیصدایش را بشنو و او را درک کن و با باران هم صداشو!