دلنوشته {صدای سکوت خاموش} اثر •مطهره رزمجو کاربر انجمن رمان بوک•

[هدف : نویسندگی]

بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع دلنوشته : صدای سکوت خاموش
دلنویس: مطهره رزمجو
ژانر : عاشقانه، تراژدی
ناظر: @آسِنا
مقدمه: رقابت و باز هم رقابت میان عقل و دل آن‌که برد نصیبش می‌شود، جان بی‌جان من است
و صدای تشویش و فریادهایشان در خلوت‌ترین جای ممکن ویران می‌کنند خانه احساسم را من این‌گونه خاموش شدهام معشوقه‌ی من ...

​

 

[YASNA.B]

عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب "رمان بوک" برای انتشار آثار ارزشمندتان.

حتما پیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید:
[قوانین ساب دلنوشته ]
پس از بیست پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[تاپیک جامع درخواست نقد دلنوشته]
بعد از ایجاد تاپیک نقدر شورا برای دلنوشته‌تان، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد بدهید:
[تاپیک درخواست تگ دلنوشته]
پس از گذاشتن بیست پست از دلنوشته، می‌توانید در تاپیک زیر برای آن درخواست جلد دهید:
[تاپیک درخواست جلد]
و انشاءالله پس از به پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید:

[ تاپیک اعلام پایان دلنوشته]
دلنویسان عزیز، هرگونه سوالی دارید؛ می‌توانید در اینجا مطرح کنید:
[سوالات و مشکلات دلنویسان]
با آرزوی موفقیت برای شما،
♡تیم مدیریت تالار ادبیات♡

 

[هدف : نویسندگی]

یادم آمد آن شب که گفتم رفتنت برایم مهم نیست آن لحظه‌ایی که گفتی خدنگهدار تا زمانی که از جلوی چشمانم محو شدی ندیدی که که چه رقابت وحشت‌ناکی بین دل و عقلم بود
و من خدارا التماس میکردم که در دلت بيندازد که نروی ...

 

[هدف : نویسندگی]

حرف‌هایی که مرور می‌کنم با خودم :
مبادا گریه کنی بی‌صدا در سکوت شبها
آخر که می‌داند دردت چیست؟ بازهم لب خندی هست که تورا از دست سوال‌های مسخره دیگران نجات دهد این روزها صدای سکوتم میان بغض‌های پی‌درپی‌ام خاموش و گم شده است ...

 

[هدف : نویسندگی]

فریاد و فریاد بغض و بغض سکوت در پشت سکوت شاید تورا فریاد زدم که سکوتم شد بغض

 

[هدف : نویسندگی]

هرگز نفهمیدم فریاد هایی که بغض می‌شدند
همان سکوت هایی ای است که خاموش شده اند

 

[DLNZ]

«نویسنده تایپ این اثر را موکول کرده»
تاپیک تا اطلاع ثانوی بسته خواهد بود.
[کادر مدیریت بخش ادبیات]​