- Mar
- 6,023
- 26,594
- مدالها
- 12
فرض کنید می خواهید در مورد شهرتان یک انشا بنویسید. موضوع مشخص است. جهت گیری شما نیز مشخص است. تیترهایتان نیز مشخص است و در آخر تنها هدف انشای شما می ماند که می توانید به عنوان نمونه بنویسید : ” دلیل نوشتن این انشا / هدف از نگارش این انشا این است که ما شهرمان را بیشتر شناخته و این شناخت باعث علاقه ی بیشتر مابه شهرمان شود.” .
پس در یک نگاه کلی ، مقدمه ی انشا ، خلاصه ی انشا ، سرفصل انشا و همینطور جهت گیری انشای شما را مشخص می کند. هنگامی که شما یک مقدمه ی خوب برای انشایتان داشته باشید از دو حهت آسودگی خاطری برای خودتان و مخاطبتان ایجاد می کنید .
نخست اینکه شما با نوشتن مقدمه مسیر خود را مشخص می کنید و این کار نوشتن را برای شما راحت تر می کند و دیگر اینکه مخاطب شما با شنیدن خلاصه ی انشای شما در مقدمه ی انشا ، ذهنش را برای تیترها و سرفصل های شما آگاه می کند و با پیش زمینه ی بهتری به انشای شما گوش فرا میدهد. پس مقدمه ی انشا را باید نخستین گام آموزش انشا نویسی دانست.
پس در یک نگاه کلی ، مقدمه ی انشا ، خلاصه ی انشا ، سرفصل انشا و همینطور جهت گیری انشای شما را مشخص می کند. هنگامی که شما یک مقدمه ی خوب برای انشایتان داشته باشید از دو حهت آسودگی خاطری برای خودتان و مخاطبتان ایجاد می کنید .
نخست اینکه شما با نوشتن مقدمه مسیر خود را مشخص می کنید و این کار نوشتن را برای شما راحت تر می کند و دیگر اینکه مخاطب شما با شنیدن خلاصه ی انشای شما در مقدمه ی انشا ، ذهنش را برای تیترها و سرفصل های شما آگاه می کند و با پیش زمینه ی بهتری به انشای شما گوش فرا میدهد. پس مقدمه ی انشا را باید نخستین گام آموزش انشا نویسی دانست.