فایل شده صنع سیاه | شهریار

[DLVAN]

نام اثر : صنع سیاه
نویسنده: @شهریار
کپیست: @'elahe
قالب: سفید
تگ: برگزیده
ژانر: اجتماعی
خلاصه:
چه‌قدر عظیمی تو
بپرس، بگو چرا؟
از سیاهی یاقوت ساختی... بگذار بگذریم، اینان نمی‌فهمند!​

 

[MHP]

با سلام.
نویسنده‌ی عزیز، ضمن خوش‌آمدگویی و سپاس از انتخاب انجمن رمان بوک برای منتشر کردن آثارتان خود؛ خواهشمندیم قبل از تایپ رمان خود، قوانین زیر را با دقت مطالعه کنید.

[ قوانین تایپ اشعار ]

پس از ارسال ده پست می‌توانید درخواست جلد برای اشعار خود دهید:

[ تاپیک جامع درخواست جلد ]

پس از گذشت ده پست می‌توانید درخواست تعیین سطح برای اشعارتان بدهید:

[ تاپیک جامع درخواست تگ ]

در صورتی که نمی‌خواهید به نوشتن اشعارتان ادامه دهید در تاپیک زیر اعلام کنید:

[ تاپیک جامع درخواست انتقال اشعار به متروکه ]

شاعران دقت کنند در صورتی که دو ماه تاپیکشان آپدیت نشود تاپیک به متروکه انتقال پیدا می‌کند.

[ مدیریت تالار شعر ]​

 

[DLVAN]

رنگ نگین می‌شوی، شبیه زر می‌شوی
تلخ شوی، سرد شوی
شوق ز تو گرفته‌اند‌.
گر گرم شوی سرد شوند؟ به درک
ار اخم کنی ذوق کنند؟ به درک
دست دهی دست کشند
اینان نمی‌فهمند.
​

 

[DLVAN]

الماس تویی، رنگ ذغالی اما
جنس تو خورشیدی‌ست.
برف تویی،گرم تویی
اینان نمی‌فهمند‌.
​

 

[DLVAN]

لال شد از ناله تو بلبل
کف می‌زند برای تو سنبل
شب همین است، تاریک!
شب همین است، تویی!
اینان نمی‌فهمند‌.​

 

[DLVAN]

مهر تو در دل شب است
روز تو را آه کشد
ماه تویی، نه در آسمان
نه در این شب سیاه
در آن سفیدی، همان آسمان!
اینان نمی‌فهمند.​

 

[DLVAN]

چرخ زمان چرخیده
باز ورق برگشته
آسمان رنگ باخته سفید شده
نژاد تو برتر گشته
سفید چرا خار شده؟!
رقص می‌کند سیاهی
اینان نمی‌فهمند.​

 

[DLVAN]

فریاد زند آشنایی
گوش بسپار تو هم شنوایی
"بستید شما راه نفس را بر ما
و راه پرواز را
به بن بست کشاندید مسیر فرار را
سیاهی برتر است یا شما؟!"
اینان نمی‌فهمند.​

 

[DLVAN]

من تو را برف می‌نامم
همین تضاد هم زیباست
من تو را برف می‌نامم
سیاه است اما زیباست
ماه است
سیاه است
لیکن، در آسمان ما نیست!
اینان نمی‌فهمند.
​

 

[DLVAN]

ماه شوید
سفید باشد؟ به درک‌
برف شوید
سفید باشد؟ به درک
عرش شوید
رنگی نیست!
اینان نمی‌فهمند.​