ضرب‌المثل ضرب المثل‌های کرمانی همراه با معانی آنها

[AZHHAR]

عزیز دردونه یا هیز میشه یا دیونه یا می‌ریه ور چارکنج خونه

بچه لوس و ننر بی تربیت بار می آید.

 

[AZHHAR]

یک محله عروسی است هفت محله ور می‌شورند

منظور عده زیادی برای حضور در عروسی مشغول تدارک هستند.

 

[AZHHAR]

قاضی وقتی نون نمی لمبونه ریش نمی‌جنبونه

قاضی تا رشوه نگیره کاری صورت نمی دهد. (لمبوندن در لهجه کرمانی چیزی را از روی حرص و ولع خوردن است)

 

[AZHHAR]

کی زند دسته به جوغن کی خورد حلیم و روغن؟

جوغن به معنی هاون و این مثل در موردی بکار می رود که یکی زحمت و مشقت کاری را بکشد و دیگری فایده ببرد.

 

[AZHHAR]

تِترکو از در می آید از بام می رود

آبله مرغان زود گذر است و دورانش کوتاه است هر چند که تگرگ هم دیر پا نیست. (تترکو واژه عامیانه به معنی تگرگ است و به آبله مرغان هم تترکو می گویند).

 

[AZHHAR]

تَفتِ نفس پیر استخوان را پوت می کند

پوت به معنی پوک و این مثل برای کسانی که با افراد مسن تر از خود ازدواج می کنند خطاب می کند.

 

[AZHHAR]

پنج پنجه و خلقی نه پنج پنجه و حلقی

آنچه داری به دیگران هم ببخش نه اینکه خودت بخوری.

 

[AZHHAR]

بونی به ناسار رختی به نُپه

بام با وجود ناودان از زیان در امان می ماند و رخت و لباس از وصله و پینه دوام آورد.

 

[AZHHAR]

توی هر غال ترنشکی یکیش بلبل در میا

توی لانه جوجه بلبل یکیش بلبل میشه.

 

[AZHHAR]

یا توتو یا کُرتو

یا مرغ یا باغچه.