ضرب‌المثل ضرب المثل کره شمالی

[Me~]

엎질러진 물이다
آب ریخته شده است. (آب ریخته شده به جوی برنمی گردد)

از این ضرب المثل کره ای برای بیان اینکه هیچ کاری نمی توانید انجام دهید می توانید استفاده کنید.

 

[Me~]

다 된 밥에 재 뿌리지 마라
روی برنج پخته خاکستر نپاشید.

از این ضرب المثل کره ای برای فرمان دادن به کسی استفاده می شود که برنامه های دیگری را خراب نکند یا لحظه ای را خراب نکند، مانند دادن خبر بد در عروسی.

.

 

[Me~]

열 길 물속은 알아도 한 길 사람 속은 모른다.
ممکن است درون ده جاده را بشناسید، اما درون یک انسان را نه.

شما می توانید عمق آب را هر چقدر هم که عمیق باشد اندازه گیری کنید، اما هرگز نمی توانید باطن یک انسان را بشناسید.

 

[Me~]

호랑이 그리려다 고양이 그린다.
در حالی که سعی می کنم یک ببر بکشم، در نهایت یک گربه را می کشم.

این ضرب المثل به این معنی است که اگر حرص و طمع زیادی داشته باشید که با توانایی های شما همخوانی ندارد، نمی توانید به هدف خود برسید و در نهایت نتایج اشتباهی خواهید داشت.

 

[Me~]

사촌이 땅을 사면 배가 아프다.
وقتی پسرخاله ام زمین می خرد شکمم درد می کند.

یک تعبیر استعاری است که وقتی یکی از نزدیکان شما چیزی برای او خوب پیش می رود خوشحال نمی شوید، بلکه حسادت می کنید.

 

[Me~]

뚝배기보다 장맛이 좋다.
طعم سس سویا بهتر از دیگ سفالی است.

این به این معنی است که اگرچه در ظاهر بی اهمیت به نظر می رسد، اما محتوا بسیار بهتر از ظاهر است.
.

 

[Me~]

망건 쓰자 파장.
بیایید از منگنز استفاده کنیم.

این به از دست دادن زمان در حین آماده سازی و ناتوانی در رسیدن به هدف مورد نظر اشاره دارد.

 

[Me~]

가랑잎이 솔잎더러 바스락거린다고 한다.
می گویند برگ ها در برابر سوزن های کاج خش خش می کنند.

این ضرب المثل کنایه از حالتی است که انسان دارای عیوب زیاد است و به عیب های خود فکر نمی کند.

 

[Me~]

다람쥐 쳇바퀴 돌듯.
مثل سنجابی که روی تردمیل می چرخد.

این ضرب المثل به این معنی است که یک کار را بارها و بارها انجام می دهید بدون اینکه بتونید به جلو حرکت کنید یا پیشرفت کنید

 

[Me~]

빈대 잡으려고 초가삼간 태운다.
برای از بین بردن ساس، کاهگل را به مدت سه ساعت می سوزانیم.

این ضرب المثل یک عبارت استعاری است که برای اشاره به موردی استفاده می‌شود که در آن شخص صرفاً برای خلاصی از چیزی که لیاقتش را ندارد بدون در نظر گرفتن ضرر هنگفتی که متحمل خواهد شد عجله می‌کند.