جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

فرانسوی ضمایر شخصی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته یادگیری زبان ها توسط DOonYa با نام ضمایر شخصی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 284 بازدید, 10 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته یادگیری زبان ها
نام موضوع ضمایر شخصی
نویسنده موضوع DOonYa
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط DOonYa
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,842
8,893
مدال‌ها
5
از ضمایر شخصی به صورت کلی در برای اشاره اسامی و جلوگیری از تکرار آنها در جملات استفاده می شود. معمولا زمانی از ضمایر شخصی استفاده می شود که هویت اسم قبلا مورد اشاره قرار گرفته و یا شناخته شده باشد.
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,842
8,893
مدال‌ها
5

انواع ضمایر شخصی​

جدول زیر انواع ضمایر شخصی و حالات مختلف آنها برای اول شخص، دوم شخص و سوم شخص مفرد و جمع نشان می دهد. در ادامه در رابطه با کاربرد هر نوع از ضمایر شخصی صحبت می کنیم.

شخصضمایر شخصی فاعلی
(شکل ضعیف)
ضمایر شخصی فاعلی/مفعولی
(شکل قوی)
ضمایر مفعولی مستقیمضمایر مفعولی غیر مستقیم
مفرداول شخصjemoime / m’me / m’
دوم شخصtutoite / t’te / t’
سوم شخص مذکرilluile / l’lui
سوم شخص مونثelleellela / l’lui
جمعاول شخصnousnousnousnous
دوم شخصvousvousvousvous
سوم شخص مذکرilseuxlesleur
سوم شخص مونثelleselleslesleur
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,842
8,893
مدال‌ها
5

کاربردها​

ضمایر شخصی فاعلی (Le pronom personnel)​

ضمیر شخصی فاعلی همانطور که از نامش مشخص است جای فاعل را در جمله می گیرد. به مثال زیر توجه کنید:

J’ai une copine. (من یک دوست دختر دارم.)
Je chante des chansons. (من یک آهنگ میخوانم.)
در زبان فرانسه ضمایر شخصی از نظر قوی یا ضعیف بودن هم دسته بندی می شوند. ضمیر شخصی ضعیف ضمیری است که در جمله ای با فعل اصلی مورد استفاده قرار می گیرد. به مثال زیر توجه کنید:

Elle est très gentille. (او بسیار خوب است.)
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,842
8,893
مدال‌ها
5
در مقابل ضمیر قوی ضمیری است که معمولا به تنهایی و بدون فعل مورد استفاده قرار میگیرد. این ضمایر البته کاربردهای دیگری هم دارند، به طور کلی از ضمایر شخصی قوی در موارد زیر استفاده می شود:

  • زمانی که ضمیر به تنهایی (بدون فعل) مورد استفاده قرار می گیرد. به مثال زیر توجه کنید:
Qui chante des chansons? – Moi. (کی آواز می خواند؟ – من.)
  • زمانی که به صورت خاصی بر روی ضمیر تاکید وجود داشته باشد. (معمولا بعد از c’est)
Elle, elle est très gentille. / C’est elle qui est très gentille. (او خیلی خوب است.)
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,842
8,893
مدال‌ها
5
  • زمانی که ضمیر پس از que و در یک مقایسه مورد استفاده قرار گیرد. به مثال زیر توجه کنید:
Ma copine est plus jeune que moi. (دوست دخترم از من کم سن تر است.)
  • زمانی که ضمیر توسط واژه های seul,même یا یک عبارت یا صفت از فعل جدا شده باشد. به مثال زیر توجه کنید:
Elle seule n’oublie pas mes chansons. (او تنها کسی است که آهنگ های مرا فراموش نمی کند.)
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,842
8,893
مدال‌ها
5

ضمایر مفعولی (Le pronom personnel objet)​

ضمیر شخصی مفعولی همانطور که از نامش مشخص است جای مفعول در جمله را می گیرد. در زمان استفاده از ضمایر مفعولی بین مستقیم یا غیر مستقیم بودن و قوی یا ضعیف بودن آنها تفاوت قائل می شویم.
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,842
8,893
مدال‌ها
5

ضمایر مفعولی مستقیم​

از ضمایر مفعولی مستقیم زمانی استفاده می کنیم که مفعول مستقیما پس از فعل بیاید و به وسیله حرف اضافه از آن جدا نشود. به مثال زیر توجه کنید:

J’aime Anne. Je l’aime. (من “آن” را دوست دارم. من او را دوست دارم.)
Vous aimez les chansons. Vous les aimez. (تو آهنگ ها را دوست داری. تو آنها را دوست داری.)
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,842
8,893
مدال‌ها
5

ضمایر مفعولی غیر مستقیم​

از ضمایر مفعولی غیر مستقیم به جای مفعول و حرف اضافه à قرار می گیرد. به مثال زیر توجه کنید:

J’ai chanté des chansons à ma copine. (من برای دوست دخترم آهنگ خواندم.)
Je lui ai chanté des chansons.(من برای او آهنگ خواندم.)
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,842
8,893
مدال‌ها
5

شکل قوی از ضمایر مفعولی​

شکل قوی از ضمایر مفعولی کاملا مشابه شکل قوی ضمایر فاعلی است. در واقع تنها یک نوع ضمیر شخص قوی در زبان فرانسه داریم و از آن برای حالت های فاعلی و مفعولی استفاده می کنیم.

از شکل قوی ضمایر شخصی فاعلی بعد از حروف اضافه استفاده می شود. به این مثال توجه کنید:

J’écris des chansons avec elle (= ma copine).
(من با او آهنگ می سازم.)
 
موضوع نویسنده

DOonYa

سطح
3
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Feb
5,842
8,893
مدال‌ها
5
حرف اضافه à یک استثنا است. تنها برخی از از افعالی که با à استفاده می شوند از ضمیر مفعولی قوی استفاده می کنند. بیشتر آنها از ضمیر مفعولی غیر مستقیم استفاده می کنند. جدول زیر برخی از این افعال را نشان می دهد:

فرانسویفارسیمثال
avoir affaire à qnسرو کار داشتن با کسیVous avez affaire à un expert. Vous avez affaire à moi.
(تو با یک کارشناس سرو کار داری. تو با من سرو کار داری.)
avoir recours à qnبه کسی مراجعه کردیPierre est avocat. Tu devrais avoir recours à lui.
(پیر یک وکیل است. تو باید به او مراجعه کنی.)
faire attention à qnمحتاطانه برخورد کردن با کسیLes enfants d’Anne sont entre de bonnes mains, la baby-sitter fait toujours très attention à eux.
(بچه های آنا در شرایط خوبی هستند، نگهدار کودکانشان همیشه با آنها محتاطانه برخورد می کند.)
penser à qnبه کسی فکر کردنJe pense à toi tous les jours.
(من هر روز به تو فکر می کنم.)
s’habituer à qnبه کسی عادت کردنAprès trois ans de colocation, je m’entends bien avec Yannick. Je me suis habituée à lui.
(بعد از سه سال زندگی کردن در این آپارتمان من به خوبی با یانیک کنار می آیم. من به او عادت کرده ام.)
s’intéresser à qnبه کسی علاقه مند شدنTu t’intéresses à elle ? Si tu veux, je peux te la présenter.
(تو به او علاقمند شدی؟ اگر بخواهی متوانم تو را به او معرفی کنم.)
songer à qnبه کسی فکر کردنMes amis m’ont manqué lorsque j’étais à l’étranger. J’ai souvent songé à eux.
(زمانی که خارج بودم دلتنگ دوستانم شدم. من معمولا به آنها فکر می کردم.)
tenir à qnبه کسی اهمیت دادنJe ne veux pas qu’il parte. Je tiens beacoup à lui.
(من نمی خواهم او برود. من خیلی به او اهمیت می دهم.)
 
بالا پایین