جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

دلنوشته {عشق سوخته} اثر •ARIANA کاربر انجمن رمان بوک•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته دل نوشته های کاربران توسط آریانا با نام {عشق سوخته} اثر •ARIANA کاربر انجمن رمان بوک• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,659 بازدید, 22 پاسخ و 28 بار واکنش داشته است
نام دسته دل نوشته های کاربران
نام موضوع {عشق سوخته} اثر •ARIANA کاربر انجمن رمان بوک•
نویسنده موضوع آریانا
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط DLNZ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,431
12,574
مدال‌ها
6
می‌گویند عشق، مقدس‌ترین حس جهان، بهترین حس یک انسان و پاک‌ترین و ناب‌ترین حس کهکشان است.
کاش گفته بودند عشق، دردناک‌ترین حس هفت آسمان است.
 
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,431
12,574
مدال‌ها
6
می‌دانی، عشق را با فرد اشتباهی تجربه کرده‌ام.
فردی نابلد و خام‌، فردی که هنوز نیاز به راهنمایی دارد؛ فردی احمق و خودخواه.
وقتی عاشق یک خودخواه شوی، چیزی جز ناراحتی و شکستن قلبت احساس نمی‌کنی.
 
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,431
12,574
مدال‌ها
6
گفته بودم رابطه‌ی عاطفی ما، رو به تباهی است؛ نگفته بودم؟!
تو فهمیده بودی آخر این خط، چیزی جز جدایی نیست، ولی باز هم به راهت ادامه دادی.
و اکنون ما در کنار هم هستیم؟!
 
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,431
12,574
مدال‌ها
6
می‌دانی، شور و شوق اولیه را دیگر نداریم.
اصلاً تقصیر تو نیست! مقصر اصلی من هستم.
منی که با خودخواهی تمام، رابطه‌ی بینمان را به تباهی کشیدم.
منی که توجه‌ای به تو و خواسته‌هایت نشان ندادم که این شد آخر خط.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,431
12,574
مدال‌ها
6
عشق، کلمه‌ی سه حرفی‌ای که تمام زندگی مرا زیر و رو کرد؛ در یک چشم بهم زدن.
مسخره است که بعد از این همه مدت هنوز هم ته قلبم برایت جایی مانده. جایی نه چندان بزرگ، اما مهم. می‌دانی، اسمت برای قلبم زیباست.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,431
12,574
مدال‌ها
6
می‌گویند، اولین چیزی که از آدم‌ها به فراموشی می‌سپاری، صدایشان است.
ولی چرا من به وضوح صدایت را به خاطر دارم؟ صدایی که از آن امواجی پر از گرما حس میشد، پر از خواستن و نخواستن، عشق و محبت؛ شاید فقط یک خیال خام است. ولی ممکن است این موضوع در مورد تو صدق نشود؟! به راستی تو مرا به فراموشی سپرده‌ای؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,431
12,574
مدال‌ها
6

احساساتم در حال منفجر شدن است.
بی‌قرار و بی‌‌تابم، همچون تشنه‌ای در بیابان به دنبال قطره‌ای آب.
آه که چقدر دیدارت برایم ماننده رویا شده.
روایتی عاشقانه و به ویژه سوزناک!
 
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,431
12,574
مدال‌ها
6
عجیب است، بعد از گذر سال‌های متوالی، هنوز هم خواب تورا می‌بینیم.
البته خواب نیست، خود کابوس است!
کابوسی وحشت برانگیز و آکنده از حس تنفر.
ولی سوالی پیش آمده؛ تو در خواب من چه می‌کنی؟! دست به گریبان من شده‌ای و قطره‌قطره وجودم را می‌مکی تا وقتی که محو شوم؟! همچون خون‌آشامی تشنه که به همراه خود انبوهی از تاریکی و تباهی می‌آورد.
تو منفورترین ستاره‌ی شب‌های تیره‌ام شده‌ای!

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,431
12,574
مدال‌ها
6

اکنون دیگر چیزی برای از دست دادن ندارم.
غم‌انگیز است که دیگر کسی برایم نمانده.
نه تنها خودت را از من گرفتی، بلکه تمام هستی‌ام را نابود کردی.
با رفتنت، پل‌های پشت سرت فرو پاشید.
و الان دورم را دیواری به بلندی یک درخت چنار کشیده‌ام تا دیگر کسی برای شکستن قلبِ خورد شده‌ام پیش‌قدم نشود.
 
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,431
12,574
مدال‌ها
6
این‌که دوستم داشتی، اوضاع را بهتر می‌کرد.
مانندِ یک سنگر امن، وسط میدانِ جنگ.
اکنون که رفته‌ای، بی‌پناه‌‌تر از هر لحظه‌ای هستم.
مانندِ یک سرباز که دشمنان، آخرین سنگرش را با خاک یک‌سان کرده‌اند.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین