جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

انشاء عشق

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته انشاء‌های کاربران توسط هم نام مادر سادات:) با نام عشق ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 130 بازدید, 0 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته انشاء‌های کاربران
نام موضوع عشق
نویسنده موضوع هم نام مادر سادات:)
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط هم نام مادر سادات:)
موضوع نویسنده
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Oct
253
300
مدال‌ها
1
عنوان:عشق
نویسنده: فاطمه زهرا باطنی منش
ژانر: عاشقانه

عشق احساسی است درونی و لبالب از ضد و نقیض..حس کردنی است ولی قابل لمس نه!
دوست داشتن است اما همراه با لجبازی!
اهل شهر و قوم خاصی نیست ولی فقط به سراغ اهل دل می رود!
وصال است اما در هجران!
اشک است ولی همراه با شادی!
عاشق که شدی با تمام وجودت او را حس می کنی..ولی لمسش نمی کنی! چون او با اصل وجودت عجین شده و جسمت کاره ای نیست..
دوست داشتن است اما با لجبازی!
جایی شنیدم که عشق به خدا با لجبازیست..دنیا می گوید شهوت،شهرت.. ولی تو لجبازی می کنی و می گویی: نه! فقط خدا!
می گوید :ثروت،قدرت.. ولی تو باز لجبازی می‌کنی و می گویی:نه! فقط خدا!
آری این عشق است!
عشق احساسی است مقدس که بی احترامی است به هر دوست داشتنی بگوییم!
عشق یعنی درست است در هجرانی اما خود را با جمله «السلام علیک یا ابا عبدالله» به شش گوشه می رسانی و دل را به پنجره های ضریحش گره می زنی..
عشق یعنی اشک دیدگانت را تار کرده ولی خوشحالی که حدأقل در هوایش نفس میکشی!
عصبانی هستی از حضور اشک های مزاحم ولی هوای حرم آرامش مطلق به رگ هایت تزریق می کند.
مثلا من الان حرمم!
مثلا دستم در شبکه های ضریح گره خورده!
مثلا گرمای سنگای بین الحرمین و حس میکنم!
مثلا دلتنگی هام تموم شد ه!
مثلا رسیدم دارم زیارت نامه میخونم!
مثلا من الان توی حرمت زیر بارونم!
 
آخرین ویرایش:
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: .LAVIN.
بالا پایین