جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار علیرضا قزوه

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط ممد صنوبر با نام علیرضا قزوه ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 737 بازدید, 23 پاسخ و 9 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع علیرضا قزوه
نویسنده موضوع ممد صنوبر
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ممد صنوبر
موضوع نویسنده

ممد صنوبر

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
شاعر انجمن
کاربر ویژه انجمن
Sep
5,799
27,078
مدال‌ها
2
نه مثل ساره اي و مريم ! نه مثل آسيه و حوّا
فقط شبيه خودت هستي ! فقط شبيه خودت زهرا

اگر شبيه كسي باشي ، شبيه نيمه شب قدري
شبيه آيه تطهيري ! شبيه سوره ی ” اعطينا ”

شناسنامه تو صبح است ، پدر تبسّم و مادر نور
سلام ما به تو اي باران ، سلام ما به تو اي دريا !

كبود شعله ور آبي ! سپيده طلعت مهتابي !
به خون نشستن تو امروز، به گل نشستن تو فردا !

بگير آب و وضويي كن ، ز چشمه سار فدک امشب
نماز عشق بخوان فردا ، به سمت قبله عاشورا
 
موضوع نویسنده

ممد صنوبر

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
شاعر انجمن
کاربر ویژه انجمن
Sep
5,799
27,078
مدال‌ها
2
به پایت ریختم اندوه یک دریا زلالی را
بلور اشک ها در کاسة ماه هلالی را

چمن آیینه بندان می شود صبحی که بازآیی
بهارا! فرش راهت می کنم گل های قالی را

نگاهت شمع آجین می کند جان غزالان را
غمت عین القضاتی می کند عقل غزالی را

چه جامی می دهی تنهایی ما را جلال الدین!
بخوان و جلوه ای بخشای این روح جلالی را

شهید یوسفستان توام زلفی پریشان کن
بخشکان با گل لبخندهایت خشکسالی را

سحر از یاس شد لبریز دل های جنوبی مان
نسیم نرگست پر کرد ایوان شمالی را

افق هایی که خونرنگ اند، عصر جمعة مایند
تماشا می کنم با یاد تو هر قاب خالی را

کدامین شانه را سر می گذارم وقت جان دادن
کدام آییینه پایانی ست این آشفته حالی را

تو ناگاهان می آیی مثل این ناگاه بی فرصت
پذیرا باش از این دلتنگ، شعری ارتجالی را
 
موضوع نویسنده

ممد صنوبر

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
شاعر انجمن
کاربر ویژه انجمن
Sep
5,799
27,078
مدال‌ها
2

گرچه من می شکنم در خود یک سر، قیصر!
مرگ، حق است، تبسم کن و بگذر، قیصر!

مرگ، پایان کبوتر نیست، وقتی بی بال
تا خدا پل زده ای مثل کبوتر، قیصر!

نام تو شهره تر از قاف شده است ای سیمرغ
باز هم پر بگشا در خود، بی پر، قیصر!

مرگ، مرگ است، ولی مرگ تو مرگی دگر است
داغ، داغ است، ولی داغ برادر...قیصر!

راستی مرگ چه جوری است؟ مرا می بینی؟
چه خبر داری از عالم دیگر، قیصر؟

نقدهایت همه غوغا بود غوغا، سید!
شعرهایت همه محشر بود، محشر، قیصر!

جامه ی خاک به تن کردی و یادم آمد
از شب خون، شب آتش، شب سنگر، قیصر!

شعرهای تو همه معنی قرآن بودند
«آیه» ای داری چون سوره ی کوثر، قیصر!

تیغ می چرخد و من سی*ن*ه زنان می گریم
در دلم هلهله ی حیدر حیدر، قیصر!

پیش تر از من دلتنگ گذشتی، بگذر
ما همه می گذریم آخر از این در، قیصر!*
 
موضوع نویسنده

ممد صنوبر

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
شاعر انجمن
کاربر ویژه انجمن
Sep
5,799
27,078
مدال‌ها
2
گوش کن گوش به لب خوانی ابروها / علیرضا قزوه

سلسله ی ماست همین سلسله ی موها
گوش کن گوش به لب خوانی ابروها

هوهو و هی هی و هاها مزن ای عشق
های و هوی است همه هاها- هوهوها

خواب دیدم همه می چرخیم، می چرخند
کعبه می چرخد و می چرخند گیسوها

منِ دلتنگ، منِ خسته، کجایم باز؟
پشت دانایی گل، در شبِ شب بوها!

بال بگشایید با من همه سیمرغان
هدهد این جاست، بگو با بط ها، قوها

همه مرغان به سوی کعبه شدند و من
سر در آورده ام از معبد هندوها!

طوطی قصه ی مولانایم شاید
مُردم و زنده شدم، آه پرستوها

آخر قصه همین است که می بینید
هند من گم شده در آن سوی بی سوها!
 
بالا پایین