جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

آموزشی عناصر اصلی شعر

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته کارگاه شعر توسط Serenya با نام عناصر اصلی شعر ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 165 بازدید, 12 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته کارگاه شعر
نام موضوع عناصر اصلی شعر
نویسنده موضوع Serenya
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط FROSTBITE
موضوع نویسنده

Serenya

سطح
3
 
سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Sep
852
6,822
مدال‌ها
5
اختصاصی بخش ادبیات انجمن رمان بوک
 

FROSTBITE

سطح
5
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
مدیر تالار عکس
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
2,747
8,591
مدال‌ها
4

آشنایی با عناصر شعر
(
وزن، قافیه، معنا، تصویر)
 

FROSTBITE

سطح
5
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
مدیر تالار عکس
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
2,747
8,591
مدال‌ها
4
تعریف کلی شعر و جایگاه عناصر اصلی

شعر در ذات خودش چیزی فراتر از کلمات عادی است. وقتی شاعر از احساس، اندیشه یا تجربه‌ای درونی سخن می‌گوید، آن را در قالبی می‌ریزد که هم زیبا باشد، هم تأثیرگذار و هم ماندگار.
برای رسیدن به این زیبایی و گیرایی، شعر چهار ستون اصلی دارد: وزن، قافیه، معنا و تصویر.
این عناصر مانند استخوان‌بندی، روح، موسیقی و رنگ در یک اثر هنری عمل می‌کنند.
اگر هرکدام نباشند، شعر ناقص یا بی‌جان خواهد شد. مثلاً شعری بدون وزن ممکن است خشک و بی‌موسیقی شود، یا شعری بدون تصویر، فقط گزارشی ساده به نظر برسد. بنابراین نخستین قدم برای شناخت شعر، درک این چهار عنصر است.
وقتی خواننده یک شعر را می‌خواند، شاید در نگاه اول
فقط معنا را درک کند، اما در ناخودآگاهش وزن و قافیه و حتی تصویرسازی هم تأثیر گذاشته است. درست مانند یک موسیقی که ما فقط متن ترانه را نمی‌شنویم، بلکه ضرباهنگ و ملودی هم بر روح ما اثر می‌گذارد.
پس شناخت عناصر شعر کمک می‌کند بفهمیم چرا برخی شعرها قرن‌ها ماندگار می‌شوند و برخی دیگر خیلی زود فراموش.
 

FROSTBITE

سطح
5
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
مدیر تالار عکس
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
2,747
8,591
مدال‌ها
4
وزن
موسیقی بیرونی شعر

وزن در شعر همان چیزی است که شعر را آهنگین می‌کند.
وقتی حافظ می‌گوید:
«الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها / که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها»،
ما ناخودآگاه متوجه ریتم و هماهنگی هجایی می‌شویم.
این آهنگ همان وزنی است که عروض‌دانان با قواعد مشخصی می‌سنجند.
وزن باعث می‌شود شعر قابلیت خواندن، زمزمه کردن و حتی آواز شدن داشته باشد.
به همین دلیل است که بسیاری از غزل‌ها و قصیده‌ها در موسیقی سنتی ایران استفاده شده‌اند؛ چون وزنشان با موسیقی پیوندی طبیعی دارد.
البته وزن در شعر نو شکل دیگری دارد.
نیما یوشیج و شاگردانش وزن را به شکلی آزادتر به کار گرفتند. در شعر نو هم موسیقی وجود دارد، اما این موسیقی بیشتر از تکرار واژه‌ها، ریتم جمله‌ها و آهنگ طبیعی زبان می‌آید. بنابراین شناخت وزن یعنی فهمیدن اینکه چرا یک شعر خوش‌آهنگ است و چطور آهنگ درونی کلمات، معنا را پررنگ‌تر می‌کند
 

FROSTBITE

سطح
5
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
مدیر تالار عکس
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
2,747
8,591
مدال‌ها
4
قافیه
موسیقی کناری شعر

قافیه یکی از قدیمی‌ترین ابزارهای زیبایی در شعر است. این عنصر باعث می‌شود مصراع‌ها در پایان، هم‌صدایی داشته باشند و شعر به گوش خوشایندتر برسد.
در غزل و قصیده، همه ابیات با قافیه مشترک سروده می‌شوند، در حالی‌که در مثنوی هر بیت قافیه خاص خودش را دارد.
مثلاً در این بیت سعدی:
«به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست / عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست»
قافیه «اوست» تکرار شده و مانند میخی محکم، انسجام شعر را نگه می‌دارد.
قافیه فقط زیبایی صوتی ایجاد نمی‌کند، بلکه نوعی انتظار هم در خواننده می‌سازد. وقتی خواننده مصرع اول را می‌شنود، منتظر است مصرع دوم با صدایی مشابه پایان یابد. همین انتظار و تحقق آن، لذت شنیداری ایجاد می‌کند.
حتی در شعر نو هم، گرچه قافیه الزامی نیست، اما شاعران اغلب از آن به‌صورت آزاد استفاده می‌کنند تا شعرشان گیراتر شود. پس قافیه پلی است میان موسیقی و معنا، میان انتظار و تحقق، و همین است که شعر را به‌یادماندنی‌تر می‌سازد.
 

FROSTBITE

سطح
5
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
مدیر تالار عکس
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
2,747
8,591
مدال‌ها
4
معنا
جان و پیام شعر

اگر وزن و قافیه لباس و ظاهر شعر باشند، معنا روح آن است. هیچ شعری بدون معنا جان نمی‌گیرد. معنا همان چیزی است که شاعر می‌خواهد به مخاطب منتقل کند؛ خواه عشق، خواه اعتراض، خواه حکمت یا اندیشه فلسفی.
مثلاً حافظ گاهی معنای عاشقانه را در لفافه عرفانی بیان می‌کند و سعدی پیام اخلاقی را مستقیم و روشن بیان می‌دارد.
معنا می‌تواند چندلایه باشد: یک بار معنای ظاهری، یک بار معنای رمزی یا نمادین.
به همین دلیل است که شعرهای بزرگ مثل آثار مولوی و حافظ همیشه قابل‌تأویل‌اند.
هرکس بسته به تجربه و فهم خود، معنای تازه‌ای در آن‌ها پیدا می‌کند. در واقع، معنا همان چیزی است که مخاطب را به فکر وا‌می‌دارد و شعر را از یک مجموعه واژه ساده به اثری ادبی و فلسفی تبدیل می‌کند.
 

FROSTBITE

سطح
5
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
مدیر تالار عکس
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
2,747
8,591
مدال‌ها
4
تصویر
خیال‌پردازی و جان‌بخشی به کلمات

تصویر همان چیزی است که باعث می‌شود مخاطب شعر را نه‌تنها بشنود بلکه ببیند و لمس کند.
شاعر برای ایجاد تصویر از ابزارهایی مانند تشبیه، استعاره و کنایه استفاده می‌کند.
وقتی می‌گوید: «چشمانت مثل دریای آرام است»، در ذهن ما تصویری زنده شکل می‌گیرد.
حافظ و مولوی استادانه از این عنصر استفاده می‌کردند و به همین دلیل شعرهایشان سرشار از رنگ، بو، صدا و حرکت است.
بدون تصویر، شعر فقط گزارشی ساده خواهد بود. مثلاً اگر کسی بگوید: «دلم گرفته»، این جمله صرفاً یک خبر است. اما اگر بگوید: «ابر غم بر دل من سایه انداخته»، همین جمله تبدیل به شعری تصویری می‌شود.
تصویرسازی یعنی زنده کردن معنا در ذهن خواننده، تا او نه‌فقط بفهمد، بلکه حس کند و تجربه کند.
 

FROSTBITE

سطح
5
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
مدیر تالار عکس
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
2,747
8,591
مدال‌ها
4
وزن
(ریتم شعر)
 

FROSTBITE

سطح
5
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
مدیر تالار عکس
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
2,747
8,591
مدال‌ها
4
تعریف وزن و اهمیت آن

وزن در شعر به ریتم و آهنگ بیرونی گفته می‌شود؛ یعنی نوعی نظم در هجاهای بلند و کوتاه که به شعر موسیقی و جریان می‌دهد.
می‌توان گفت وزن، همان قلب تپنده شعر است:
حتی اگر معنا و تصویر عالی باشد، شعری که وزن ندارد، برای گوش ناخوشایند است یا حالت پراکنده پیدا می‌کند.
در شعر کلاسیک فارسی، وزن بر اساس قواعد عروضی ساخته می‌شود و مجموعه‌ای از هجاهای کوتاه و بلند را شامل می‌شود. این هجاها در قالب‌هایی مشخص کنار هم قرار می‌گیرند و الگوی موزون ایجاد می‌کنند. شاعر با رعایت وزن، می‌تواند شعر را راحت بخواند، زمزمه کند یا حتی روی موسیقی بخواند.

⚡ نکته: وزن فقط محدود به شعر کلاسیک نیست؛ در شعر نو هم ریتم وجود دارد، اما بیشتر از طریق تکرار صداها، طول جملات و آهنگ طبیعی کلمات ایجاد می‌شود، نه هجاهای سنتی.
 

FROSTBITE

سطح
5
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
مدیر تالار عکس
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
2,747
8,591
مدال‌ها
4
اجزای وزن در شعر کلاسیک

برای فهم وزن، ابتدا باید هجاهای کوتاه و بلند را بشناسیم:
هجا کوتاه (˘): هجاهایی با صدای کوتاه
هجا بلند (–): هجاهایی که طول بیشتری دارند
این هجاها در ترکیب‌های مشخصی به نام بحرهای عروضی کنار هم قرار می‌گیرند. هر بحر وزن مخصوص به خودش را دارد و هزاران سال است که در شعر فارسی استفاده می‌شود.
مثال از حافظ (وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن):
اگر آن تُرک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هِندویَش بخشم سمرقند و بخارا را
با خواندن این بیت، می‌بینیم که آهنگ طبیعی هجای کلمات، موسیقی خاصی به بیت می‌دهد.
 
بالا پایین