مجموعه اشعار فاضل نظری

[VIXEN]

با من که به چشم تو گرفتارم و محتاج
حرفی بزن ای قلب مرا برده به تاراج؛

 

[VIXEN]

بی قرار توام و در دل تنگم گله‌هاست
آه بی‌ تاب شدن، عادت کم حوصله‌ هاست؛

 

[VIXEN]

بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله‌ هاست؛

 

[VIXEN]

خواستم نوح شوم، موج غمت غرقم کرد
کشتی‌ ام را شب طوفانی گرداب گرفت؛

 

[VIXEN]

به خداحافظیِ تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتی و دلم ثانیه‌ای بند نشد؛

 

[VIXEN]

گوشه‌ی چشم بگردان و مقدر گردان
ما که هستیم در این دایره‌ی سرگردان؟

 

[VIXEN]

چشم انتظار حادثه‌ای ناگهان مباش
با مرگ زندگی کن و با زندگی بمیر؛

 

[VIXEN]

هر چند که هرگز نرسیدم به وصالت
عمری که حرام تو شد ای عشق، حلالت؛

 

[VIXEN]

من محال است به دیدار تو قانع باشم
کی پلنگی شده راضی به تماشا از ماه؛

 

[VIXEN]

نسبت عشق به من نسبت جان است به تن
تو بگو من به تو مشتاق‌ ترم یا تو به من؟