جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی کتاب فلسفه زندگی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قفسه کتاب توسط ALVIN با نام فلسفه زندگی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 375 بازدید, 17 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته قفسه کتاب
نام موضوع فلسفه زندگی
نویسنده موضوع ALVIN
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ALVIN
موضوع نویسنده

ALVIN

سطح
3
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Apr
1,754
3,289
مدال‌ها
7
کلاه‌خود بر سر و شمشیر به کمر داشت ... به طرف جنازه می‌رفت و با هر قدم گام‌هایش آهسته و آهسته‌تر می‌شد و با حیرت به محکومانی که ساکت نشسته و با ترش‌رویی از هر سو به او چشم دوخته بودند نگاه می‌کرد. یکی دو گام مانده به جنازه ایستاد، گویی ناگهان از چیزی یکه خورده بود.
 
موضوع نویسنده

ALVIN

سطح
3
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Apr
1,754
3,289
مدال‌ها
7
منظرهٔ جسدِ کاملاً عریان و چروکیده که چیزی جز غل و زنجیر بر تن نداشت، تأثیر عمیقی بر او گذاشت و ناگهان شمشیر از کمر باز کرد و کلاه از سر برداشت ـ بی آن‌که طبق مقررات موظف به چنین کاری باشد ــ و صلیب بزرگی بر سی*ن*ه کشید. سربازی جنگ‌آزموده و سپیدمو بود که سال‌ها در خدمت نظام گذرانده بود. یادم می‌آید که در همان لحظه چکونف، مرد سپیدموی دیگری، هم کنار او ایستاده بود
 
موضوع نویسنده

ALVIN

سطح
3
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Apr
1,754
3,289
مدال‌ها
7
بدون گفتن حتی یک کلمه یک‌سره به‌صورت افسر نگهبان خیره شده بود و تک‌تک حرکات او را با دقتی عجیب دنبال می‌کرد. اما نگاهشان با هم تلاقی کرد و به دلیلی لب پایین چکونف ناگهان شروع به لرزیدن کرد. لبش را به شکل عجیبی کج و معوج می‌کرد و دندان‌هایش را نشان می‌داد، گویی بی‌اراده توجه افسر نگهبان را به جنازه جلب می‌کرد. در همین حال به‌سرعت گفت:
 
موضوع نویسنده

ALVIN

سطح
3
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Apr
1,754
3,289
مدال‌ها
7
هم مادری داشت!» و بعد بیرون رفت.
به خاطر دارم که این کلمات تا عمق وجودم رخنه کردند ... چرا او چنین چیزی گفت، چه چیزی سبب شده بود این جمله به ذهنش بیاید؟
طبیعی است فکر کنیم افسر نگهبان و چکونف با دیدن مرد مرده در اصل واکنش مشترکی نشان دادند:
 
موضوع نویسنده

ALVIN

سطح
3
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Apr
1,754
3,289
مدال‌ها
7
آن‌ها ناگهان مسحور درک این حقیقت شدند که مردن این انسان خاص چه معنایی دارد. اما این امر چه معنایی دارد؟ واقعاً چه چیزی موجب شد آن کلمات به ذهن چکونف برسد؟ و چرا سخن چکونف چنین تأثیری روی داستایفسکی داشت؟ معنای اخلاقی و روحانی این کلمات چیست؟
 
موضوع نویسنده

ALVIN

سطح
3
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Apr
1,754
3,289
مدال‌ها
7
هر روز صدها هزار، شاید هم میلیون‌ها انسان می‌میرند. ما نسبت به عمدهٔ این مرگ‌ها بی‌اعتناییم. اما گاهی کسی می‌میرد که برای ما مهم است، کسی که مرگش برای ما ضایعهٔ عظیمی است. چون برخی افراد هستند ـ و تعدادشان هم بسیار اندک است ــ که در نظر ما جایگزین ندارند
 
موضوع نویسنده

ALVIN

سطح
3
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Apr
1,754
3,289
مدال‌ها
7
اگر دربارهٔ ماهیت این جایگزین‌ناپذیری بیندیشیم به توصیف شخصیت مرد یا زنی که مرده است نزدیک می‌شویم. و البته وقتی هم که از جایگزین‌ناپذیری سخن می‌گویم تا اندازه‌ای همین تفاوت شخصیت را مَد نظر داریم. اما در داستانی که نقل شد، داستایفسکی تصریح دارد که واقعاً هیچ‌ک.س میخائیلوف را خوب نمی‌شناخت.
 
موضوع نویسنده

ALVIN

سطح
3
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Apr
1,754
3,289
مدال‌ها
7
ضربه‌ای که مرگ میخائیلوف به افسر نگهبان و چکونف و خود داستایفسکی وارد کرد به این دلیل نبود که آن‌ها از مرگ مردی دارای فلان و بهمان ویژگی‌های شخصیتی ـ هر اندازه هم که این ویژگی‌ها جالب و اصیل و غیرعادی بوده باشد ــ ناگهان بهت‌زده شده باشند. کلماتی که چکونف در مرگ میخائیلوف می‌گوید نشان‌دهندهٔ آن است که مسئلهٔ دیگری در میان بوده؛ مسئله‌ای که از جنبه‌ای غیر از ماهیت ویژگی‌های شخصیتی فردْ دارای اهمیت است و واکنش آن‌ها در برابر مرگ مرد محکوم با آن ارتباط داشته است.
 
بالا پایین