جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

خبری قرنطینه» کتابی در حال و هوای روزهای کرونا

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته کتاب و ادبیات توسط Puyannnn با نام قرنطینه» کتابی در حال و هوای روزهای کرونا ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 161 بازدید, 1 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته کتاب و ادبیات
نام موضوع قرنطینه» کتابی در حال و هوای روزهای کرونا
نویسنده موضوع Puyannnn
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Puyannnn
موضوع نویسنده

Puyannnn

سطح
4
 
مهمان
Sep
13,532
22,013
مدال‌ها
3
ماجرای کتاب «قرنطینه»، داستان شجاعت دختری است که برای زندگی‌اش می‌جنگد، تحت هیچ شرایطی تسلیم نمی‌شود و از هیچ چیز نمی‌ترسد؛ البته همراهی یک رفیق واقعی دلیل دیگری است که به قهرمان قصه ما انگیزه جنگیدن می‌دهد. قضیه از این قرار است که در شهر پخش شده یک بیماری مرگبار با نام‌ «اسکورج» در حال شیوع است. این بیماری درمانی ندارد و آخرش مرگ است. تصمیم بر آن شده‌است که مبتلایان را به جزیره‌ای دوردست بفرستند تا در قرنطینه بمانند و به‌راحتی بمیرند اما این همه ماجرا نیست؛ «آنی» و «ویویل»، شخصیت‌های اصلی قصه به حقیقتی پی می‌‌برند. این حقیقت چیست؟ برای فهمیدنش باید بروید سراغ کتاب. من که از خواندنش لذت بردم؛ داستان جذابی بود و فضاسازی جالبی داشت. کل‌کل کردن کاراکترها و تعریف صدای وحشتناک «آنی» حین خواندن آواز از قسمت‌های باحال کتاب بود که حدس می‌زنم شما هم دوستش داشته ‌باشید.
 
موضوع نویسنده

Puyannnn

سطح
4
 
مهمان
Sep
13,532
22,013
مدال‌ها
3
کتاب‌قاچ: «ترسم‌زیاد شد. آن‌ها واقعا داشتند من‌ را می‌بردند؛ بدون دلیل، بدون توضیح، بدون این‌که حتی به پدر و مادرم بگویند. چیزی‌که پدر و مادرم می‌فهمیدند این بود که دخترشان یک‌دفعه ناپدید شد».
 
بالا پایین