همگانی قسمت‌هایی از کتاب‌ها

[آیناز]

گاهی ضعیف و رنگ پریده، گاهی قوی و پر نور، ماه معنای انسان بودن را می فهمد.
کتاب خردم کن

 

[آیناز]

هیچ چیز به اندازه یک تغییر بزرگ و ناگهانی برای ذهن انسان دردناک نیست.
کتاب فرانکشتاین

 

[آیناز]

ما نمی توانیم چیزی جز زمان حال را تجربه کنیم و نمی توانیم در هیچ ثانیه دیگری زندگی کنیم، با درک این واقعیت می توانیم به زندگی ابدی دست پیدا کنیم.
کتاب فرزندان انسان

 

[آیناز]

تاریخ کابوسی است که سعی می کنم از آن بیدار شوم.
کتاب اولیس

 

[آیناز]

آن چه را که می خواهید به خاطر بسپارید فراموش می کنید و آن چه را که می خواهید فراموش کنید به یاد می آورید.
کتاب جاده

 

[آیناز]

و حالا که تو مجبور نیستی کامل باشی، می توانی خوب باشی.
کتاب شرق عدن

 

[آیناز]

حتی در تاریک ترین زمان ها می توان خوشبختی را پیدا کرد فقط اگر یک نفر به یاد بیاورد چراغ را روشن کند.
کتاب هری پاتر و زندانی آزکابان

 

[آیناز]

تنها با قلب است که می توان به درستی دید، چیزهای مهم با چشم قابل مشاهده نیستند.
کتاب شازده کوچولو

 

[آیناز]

من پرنده نیستم
و هیچ توری مرا به دام نمی اندازد
من یک انسان آزاده با اراده ای مستقل هستم
که اکنون می خواهم تو را ترک کنم.

جین ایر

 

[آیناز]

زندگی‌ ام را که نگاه می‌ کردم
دلیلی پیدا نمی‌ کردم که
از زندگی‌ ام ناراضی باشم

بیگانه