Puyannnn
سطح
4
مهمان
- Sep
- 13,533
- 22,017
- مدالها
- 3
روزی موش کوچکی در ساحل رودخانه ای راه می رفت، ناگهان قورباغه سبز رنگی در مقابلش ظاهر شد و گفت: «صبح به خیر آقاموشه، حالت چطوره؟»
موش گفت: «متشکرم خاله قورباغه، حال تو چطوره؟» قورباغه از او تشکر کرد و آنها با هم دوست شدند. موش از قورباغه دعوت کرد تا به خانه او بیاید و چیزهایی را که دارد تماشا کند.
موش گفت: «متشکرم خاله قورباغه، حال تو چطوره؟» قورباغه از او تشکر کرد و آنها با هم دوست شدند. موش از قورباغه دعوت کرد تا به خانه او بیاید و چیزهایی را که دارد تماشا کند.