Puyannnn
سطح
4
مهمان
- Sep
- 13,533
- 22,017
- مدالها
- 3
خدای بزرگ و مهربان که همیشه مراقب احوال بندگان خود هست، برای اینکه یونس بیش از این گرسنه نماند و بتواند کمی استراحت کند، یک بوتهی بزرگ کدو را در ساحل دریا رویاند و حضرت یونس (ع) توانست قدری از میوه آن بخورد و در سایهی آن استراحت کند. در این هنگام خداوند کرمی را فرستاد تا ریشه کدو را بخورد و به این ترتیب بوتهی کدو خشک شد. یونس با دیدن این صحنه خیلی ناراحت شد و به خدا اعتراض کرد، خداوند به او وحی کرد که «تو از دیدن خشک شدن بوتهی کدویی که هیچ زحمتی برای رشد آن نکشیده بودی، اینقدر ناراحت و غمگین شدی، اما چگونه است که از نازل شدن عذاب بر عدهی زیادی از مخلوقات من نگران و ناراحت نبودی؟! اکنون به طرف قوم خود برگرد که آنها به من ایمان آوردهاند و از کارهای بد گذشته دست کشیدهاند و انتظار برگشتن تو را میکشند.»