Puyannnn
سطح
4
مهمان
- Sep
- 13,512
- 21,983
- مدالها
- 3
یکی بود یکی نبود. کرگدن جوانی در جنگل به تنهایی زندگی میکرد. روزی پرندهای به نام دم جنبانک که داشت در آن حوالی پرواز میکرد کرگردن را دید و از او پرسید: چرا تنهایی؟
کرگدن جواب داد: خب کرگدنها همیشه تنها هستند. دم جنبانک گفت: یعنی تو هیچ دوستی نداری؟
کرگدن جواب داد: خب کرگدنها همیشه تنها هستند. دم جنبانک گفت: یعنی تو هیچ دوستی نداری؟