Puyannnn
سطح
4
مهمان
- Sep
- 13,533
- 22,017
- مدالها
- 3
روزی روزگاری، دو غول بینی دراز در کوه های بلند و سر به فلک کشیده ژاپن زندگی می کردند. یکی از آنها پوست آبی و دیگری پوست قرمز داشت. این غول ها به بینی یشان خیلی افتخار می کردند. بینی آنها به هر اندازه ای که می خواستند دراز می شد و حتی تا آن سوی سرزمین ژاپن می رفت. آنها همیشه بر سر اینکه بینی کدام یک زیباتر است با یکدیگر بگو مگو می کردند.
روزی از روزها، غول آبی رنگ روی قله کوه مشغول استراحت بود که بوی بسیار خوشی از دشت های پایین کوه به مشامش رسید. با خودش گفت:”به به! چه بوی خوشی! این چه بویی است؟!” آن وقت بینی اش را دراز کرد و دراز کرد و به دنبال بو فرستاد. بینی اش آن قدر دراز شد و دراز شد که از هفت کوه گذشت و به دشت رفت و سرانجام به قصر پادشاه رسید.
روزی از روزها، غول آبی رنگ روی قله کوه مشغول استراحت بود که بوی بسیار خوشی از دشت های پایین کوه به مشامش رسید. با خودش گفت:”به به! چه بوی خوشی! این چه بویی است؟!” آن وقت بینی اش را دراز کرد و دراز کرد و به دنبال بو فرستاد. بینی اش آن قدر دراز شد و دراز شد که از هفت کوه گذشت و به دشت رفت و سرانجام به قصر پادشاه رسید.