جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

ادبیات نوشتاری قصه کودکانه چتر گلدار

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات نوشتاری و صوتی کودکان توسط Puyannnn با نام قصه کودکانه چتر گلدار ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 160 بازدید, 3 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات نوشتاری و صوتی کودکان
نام موضوع قصه کودکانه چتر گلدار
نویسنده موضوع Puyannnn
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Puyannnn
موضوع نویسنده

Puyannnn

سطح
4
 
مهمان
Sep
13,533
22,017
مدال‌ها
3
اگر یک پیرزن مهربان، یک چتر گلدار به من هدیه می داد، من از خوشحالی به هوا می پریدم و شروع می کردم به رقصیدن.

آن وقت با چتر گلدارم می توانستم خیلی کارها را انجام بدهم.

می توانستم کیف مادرم را بردارم و کفش هایش را هم بپوشم و به گردش بروم. آن وقت حتما همه برمی گشتند و من را نگاه می کردند و می گفتند: «وای! چه بچه قشنگی!»

وقتی هم که می خواهم بروم و بخوابم، چترم را باز می کنم و بالای تختم می گذارم و خواب های قشنگ می بینم.
 
موضوع نویسنده

Puyannnn

سطح
4
 
مهمان
Sep
13,533
22,017
مدال‌ها
3
خواب شاهزاده خانم ها را، خواب ارابه های پر از خرس را و خواب جوجه تیغی هایی را که فوتبال بازی می کنند.

من و بچه های دیگر، می توانستیم زیر این چتر بنشینیم و برای هم قصه بگوییم و شعرهایی را که بلدیم بخوانیم.

من می توانستم سوار چتر شوم و از دریا بگذرم و به سرزمین های خیلی دور بروم. البته باید غذای زیادی هم برای خوردن، با خودم بردارم. من می توانستم سوار فیل بشوم و با میمون ها روی شاخه های درخت تاب بخورم.
 
موضوع نویسنده

Puyannnn

سطح
4
 
مهمان
Sep
13,533
22,017
مدال‌ها
3
بعد هم خوراکی هایم را با آنها قسمت کنم. وقتی که باد بیاید، می توانم به هوا بروم، فرشته ها را پیدا کنم. می توانستم ببینم آدم می تواند روی ابرها بنشیند یا نه؟ و اینکه ببینم باران از کجا می آید، از ابرها؟ مگر ابرها شیر آب دارند؟

می توانستم با چترم بازی های زیادی بکنم. مثلا اگر چترم یک چتر جادویی بود، آرزو می کردم یک کاخ از بستنی داشته باشم. آن وقت به همه بچه های دنیا اجازه می دادم که پیش من بیایند و هر چقدر که دلشان می خواهد، بستنی بخورند.
 
موضوع نویسنده

Puyannnn

سطح
4
 
مهمان
Sep
13,533
22,017
مدال‌ها
3
من می توانستم با چترم زیر باران گردش کنم و پاهایم را طوری محکم توی چاله های پر از آب بزنم که آب هایش به اطراف بپاشد ولی پاهایم اصلا خیس نشود.

و اگر خودم هم یک پیرزن مهربان شدم، می توانم یک چتر گلدار به یک دختر کوچولو هدیه بدهم تا او هم از خوشحالی به هوا بپرد و برقصد. درست مثل زمانی که من هم یک چتر هدیه گرفتم.»
 
بالا پایین