الکسی از ده سالگی با جمع کردن خرت و پرت برای کهنهفروشها کار میکرد. پیش از اینکه بتواند نان خود را از طریق فعالیتهای ادبی درآورد، به عنوان پادو، خدمتکار آشپزخانه، پرندهفروش، فروشنده، نقاش، کارگر تخلیۀ کشتیها، کارگر نانوایی، بنا، کارگر خطآهن و دستیار وکیل کار میکرد. در اواخر 1880 به کازان رفت و تلاش بیهودهای برای رفتن به دانشگاه انجام داد. در همین دوران بود که اولین ارتباطات خود را با انقلابیون گرفت. او برای یک نانوا کار میکرد که مغازهاش همزمان کتابخانۀ پنهان یک گروه مارکسیستی بود. گورکی زیاد مطالعه میکرد. فاصلۀ زیاد میان او و دانشجویان، آزارش میداد و شاید همین دلیل اقدام به خودکشی او در 1887 باشد.
در 1889 توجه پلیس مخفی به ارتباط او با انقلابیون جلب شد. در همان سال اشعار خود را برای ولادیمیر کورولنکو خواند و با نقد بیرحمانۀ او روبهرو شد. سپس برای مدتی ادبیات را کنار گذاشت و پای پیاده به اوکراین و تفلیس رفت. در آنجا با دانشجویان انقلابی ارتباط گرفت. اولین سری داستان کوتاه خود را در 1892 با نام مستعار ماکسیم گورکی (به معنای تلخ) منتشر کرد.