دلنوشته {مجنون بی تو} اثر •مریم فواضلی کاربر انجمن رمان بوک•

[MARYM.F]

هنگامی که در این رابطه
عشق یک طرفه باشه،اسم این رابطه را چی بگذارم؟
خسته‌ات کردم که دیگر دلت برام یک لحظه تنگ نمی‌شود؟
تا کی باید بسوزم،مرا بدرک که حالت نمی سوزد به حالم
این همه وقتت را هدر دادی برام، چکار؟

 

[MARYM.F]

دوری اما نمی‌دانم چرا تک‌تک لحظات کنارم بودی؟
این خیابان تاریک،بدون تو به روشنایی تبدیل نمی‌شه، چرا؟
مگر تو چی داری که گرفتارت شدم؟
به دردی گرفتار شده‌ام‌ که درد ناشناخته‌ایی هست دردی که دوایش طُ هستی!

 

[MARYM.F]

***
هنوز دیدار اول در ذهنم حک مانده
هنوز دست‌های سرد که قلبم را لمس کردند را به یاد دارم.
ای آسمان،ببار برای دل گرفتگان، ببار که حال دلم خراب است، غمگین‌و بی‌حال به چرخه سیاه روزگار نگاه می‌کنم، با قلم سیاه لبه‌های چرخه روزگار خط‌خطی می‌کنم.

 

[MARYM.F]

من آب شدم تو سنگ شدی
اگر بدانی کمان‌های، آسمان کمرم را خم کردند.
دل تنگی‌هایم حدی داشتند؛
که دیگر قلبم را تنگ شد از این‌حجم بی‌قراری

 

[MARYM.F]

***
اجازه بده،صفحات دلم را برایت ورق بزنم
خودت بگوی،کجای صفحه نامی از تو نداشته باشد؟
انگشت‌هام، هنگامی که قلم بدست می‌گیرند، ناگهان شروع می‌کند به نوشتن درباره تو
درباره عشق بی تو.
مرا در آغوش بگیر در خیال تو.

 

[MARYM.F]

***
روزی فهمیدم، این اشک‌هام از روی دلتنگی نبودند
از روی خشم و نفرین است؛ دیگر دریایی‌ام خشک شد.

 

[MARYM.F]

هوایی می شوم ناگهان پَر می کشم به سویت؛پشت پرده اشک‌هام رُخ تو به نمایش داده می‌شود.
عاشق نشدی،که عمق کلمات را درک کنی.
نمی‌دانم چرا از تو می‌گویم؟ نمی‌دانم کجای قصه ها گفته شده که مجنون از بی لیلی بگوید

 

[MARYM.F]

لذتش را در نگاه شوق تو خواندم
بوسه‌های ریز تو در حنجر گلویم جا خوش کردند؛
چشم اشکی‌تو،رفتنت را لو داد.
خبر رفتنت کل شهر را برداشته؛
روی شن‌ها، بی تو می‌نویسم:
-لیلی، لیلی، لیلی.
کنارم نیستی، که تو را در آغوش بگیرم!
با نامت تا آخرین قطره خونم، عشق‌بازی می‌کنم

 

[MARYM.F]

خبر عروسی کل شهر را برداشت، لیلی ازدواج می‌کند! همهمه‌های ترحم‌انگیز
نفرت‌آور بودند، عروس‌گریان، مجنونی در ساحل عشق غرق شده یا لیلی که بی‌روح عروس شده؟
داماد لیلی نیست؟ لیلی نیست!
عروس بی داماد چگونه عروسی هست؟

 

[MARYM.F]

***
سکوت سخت‌تر از فریاد است، دیگر برام نفس کشیدن معنی ندارد. من نمردم ولی، وجودم دیگه معنی نمی‌دهد برام.
تو برنده شدی ولی من رو باختی.